معرفی کتاب آدم خواران اثر ژان تولی مترجم زهرا یوسفینیا
در حال خواندن
15
خواندهام
668
خواهم خواند
249
نسخههای دیگر
توضیحات
درباره نویسنده «ژان تولی» نویسنده صاحب نام و خلاق فرانسوی است که در 26 فوریه 1953 در«سن لو» فرانسه به دنیا آمد. پدرش نجار و مادر وی پیشخدمت یک کافه رستوران بود. پس از چند سال خانواده او به پاریس نقل مکان کردند. او که در زمینهی نویسندگی و رماننویسی مهارت خاصی دارد و این موضوع بر هیچکس پوشیده نیست، در کشیدن کاریکاتور و همینطور فیلمنامه نویسی برای آثار سینمایی نیز فعالیت داشته و در ساخت فیلم و تصویرسازی مهارت خاصی دارد. ایرانیان و کلا فارسی زبانان که تا قبل از ترجمهی رمان «مغازهی خودکشی» هیچ شناختی از «ژان تولی» نداشتند، با خواندن این کتاب پی به تبهر و مهارت او در رمان نویسی و ایجاد یک فضای تخیلی و قابل باور بردند. و یکی از طرفداران پر و پا قرص آثار او هستند. ژان تول چندین رمان و کتاب نوشته و علاوه بر اینها چندین فیلمنامه و نمایشنامه نیزبه رشتهی تحریر در آورده که اکثرا به همهی زبانهای دنیا ترجمه شده و در دسترس عموم مردم قرار دارد. رمان «مونتسپن» او در سال 2008 بین تمام آثار ارائه شده در بخش جایزه کتاب فرانسه، مقام نخست را از آن خود کرد. همچنین رمان «مغازه خودکشی» او در سال که 2007 منتشر شد جوایز فراوانی را از آن خود کرد و تعجب همگان را بر انگیخت. تقریبا میتوان گفت که از اکثر کتابهای ژان تولی فیلم یا تئاتری با همان موضوع روی پرده رفته است که اکثرا هم با موفقیتهایی همراه بوده است. درباره کتاب این کتاب برگرفته از داستانی حقیقی است که در سال ۱۸۷۰ در روستایی در فرانسه رخ داده و روایتگر فاجعه خشونتبار تاریخی است. وقایع این کتاب تنها در چند ساعت رخ میدهند و حجم خشونتی که در این مدت توسط روستاییان اعمال میشود بیسابقه است. خواندن این کتاب به علت سطح خشونت بسیار بالا به همهی افراد پیشنهاد نمیشود. اگر توان تصور کردن و خواندن روایتی دردناک از واقعهای فاجعهآمیز را دارید. بنابراین اگر به دنبال خواندن کتابی برای بررسی رفتارهای خشونتآمیز مردم در طول زمان هستید. کتاب آدم خواران اثر ژان تولی انتشارات خودمونی را به شما توصیه میکنیم.
بریدۀ کتابهای مرتبط به آدم خواران
نمایش همهپستهای مرتبط به آدم خواران
یادداشتها
1401/7/12
26
1400/11/5
32
1400/11/9
10
1400/10/22
5
1400/10/23
11
1401/2/11
4
1402/9/3
6
1403/10/12
0
1403/3/1
0
1402/12/24
داستان یک «جنایت بشری!» نمیدونم حین خوندن داستان چند بار گفتم خدای من ! وای خدای من! چیزی که برای من غیر قابل باوره جنون آنیِ که به انسانها دست میده. جنون آنی ... اینکه انسانی که در موضع ترس ، فقر ، نابسامانی، قحطی ، گرسنگی و... قرار گرفته، میتونه چطوری دستخوش خشم و جنون خودش بشه و برای فرو نشوندن اون بهانه های مبتذلی رو تدارک بببینه (دیالوگ اهالی روستا رو بخاطر بیارید! اون یه پروسیه ! من شنیدم که اون گفت مرگ بر فرانسه و...)که هر چه بیشتر و بیشتر اون رو به پیش ببره و سرانجام جنایت و خشونت و به سر حد خودش برسونه. دست به دست شدن و تکه پاره شدن آلن دو مونی بینوا ، داستان بیمایگی و رذالت آدمهاست که اکثرا استطاعت درندگی و وحشیگردی افسارگسیخته رو در مواضع جنون اور دارن . (تعداد جنایتکاران و افراد تماشاگر و حاضر روز حادثه که حدود ششصد نفر بوده!).از همه بدتر جنون گروهی و دامن زدن و تقلید و دنباله روی افراد موقع انجام جنایت و تاثیر عجیبیه که انسان از جو اطرافش میگیره.(مثل بهونه های افراد که دهن به دهن میچرخید هر یک مهر تاییدی به مهمل بافی دیگری میزد.). مرور و یادآوری تکه پاره شدن انسانی اینطور فجیعانه هر انسانی رو وحشت زده میکنه و به فکر فرو میبره که اگر اون هم در اون روز و در اون مکان بخشی از جمعیت مجنون حاضر در حادثه بود ایا دستخوش جنون آنی و جمعی اون جو میشد ؟و دست به چه جنایت هایی میزد ؟ یا نه مثل اقلیت ۵ یا ۶ نفره متوجه وقوع جنایتی انچنان فجیع میشد و سعی در متوقف کردنش میکرد؟ برای من وحشت آور تر اون افرادی بود که پس از به پایان رسیدن اون جنایت حتی نمیدونستن کی رو کشتن و کتک زدن!!
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
16