یادداشت بتول فته پور

        کتاب «آدم‌خواران» اثر ژان تولی، از اون دست کتاب‌هاییه که با وجود حجم کم، لرزه به تنت می‌ندازه. از همون صفحات اول، یه حس ناخوشایند  اما عجیب‌طور  زیر پوستت می‌دوه و تا مدتی بعد از خوندنش هم راحتت نمی‌ذاره.

داستان بر اساس یه واقعه واقعی شکل گرفته، اما تولی با زبانی بی‌رحم و بی‌تعارف، ما رو پرت می‌کنه وسط یکی از تکان‌دهنده‌ترین نمونه‌های خشونت جمعی و جنون انسانی. چیزی که بیشتر از همه برام ترسناک بود، اینه که مردم این داستان، هیولاهای افسانه‌ای نیستن؛ آدمای معمولی‌ن. همسایه، نونوای محل، دوست قدیمی... همون آدمایی که تو زندگی روزمره ممکنه باهاشون سلام و علیک داشته باشی.

و واقعاً خوشحالم که از این کتاب فیلمی ساخته نشده، و امیدوارم هیچ‌وقت هم ساخته نشه. چون تصور اینکه اون حجم از خشونت، تحقیر، و وحشی‌گری بخواد روی پرده‌ی سینما به تصویر کشیده بشه، واقعاً برام غیرقابل تحمله.
یه چیزایی هست که فقط باید تو متن بمونه، تو ذهن بمونه. ترجیح می‌دم این وحشت رو با واژه‌ها تجربه کنم، نه با تصویر.

در نهایت باید بگم که اگه دنبال یه کتاب با فضای سیاه، واقع‌گرایانه و تأثیرگذار هستی که مرز انسان و حیوان رو محو می‌کنه، «آدم‌خواران» قطعاً انتخابیه که قراره مدت‌ها یادت بمونه... نه لزوماً چون دوستش داشتی، بلکه چون نمی‌تونی فراموشش کنی.


      
79

7

(0/1000)

نظرات

واقعا کتاب مریض و عجیبی بود 
قسمت های حذف شده رو هم بعدا مطالعه کنید
1

0

از کجا می تونم قسمت های حذف شده رو پیدا کنم؟ 

0