معرفی کتاب صلیب خونین اثر مهدی میرکیایی

صلیب خونین

صلیب خونین

مهدی میرکیایی و 1 نفر دیگر
4.5
80 نفر |
21 یادداشت
جلد 4

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

159

خواهم خواند

23

شابک
9786000327569
تعداد صفحات
124
تاریخ انتشار
1398/7/7

توضیحات

        هنگامی که نخستین کشتی های اروپایی به قاره های جدید رسیدند، کشیشان هم همراه کاشفان پا به ساحل گذاشتند .آنها به دنبال مسیحی کردن بومی ها بودند. پادشاهان اروپایی از صدها سال پیش از آن مجبور بودند خود را دوستدار و پیرو پاپ ها، بالاترین مقام مذهبی در اروپا، معرفی کنند، برای همین باید به هر تصمیم خود رنگ و بوی مذهبی می دادند. هنتگامی که اکتشافات جغرافیایی آغاز شد تمام این پادشاهان مدعی بودند که قصد دارند مسیحیت را گسترش دهند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به صلیب خونین

لیست‌های مرتبط به صلیب خونین

نمایش همه
فارغ التحصیل زندانجوانه های آتشبازی بزرگ

آمریکا چطور ابرقدرت شد؟

15 کتاب

بچه که بودم همیشه دنیای غرب برایم بزرگ بود و شیرین و به شدت دوست داشتنی! ساعت ها می‌نشستم و لایو خیابان شانزه لیزه و برج ایفل را می‌دیدم و لذت می‌بردم. در ذهنم قدرت انگلیس و فرانسه و آمریکا یک نیروی پایان ناپذیر و شکست ناپذیر بود. چرا اینطور بودم؟ چون با مبدأ این قدرت آشنایی نداشتم. اینکه این نیرو از کجا به دست آمد و چطور بلوک غرب انقدر قدرتمند شد؟ به هر حال از ازل که قوی نبودند. آنها هم بدبختی داشتند. آشنایی با تاریخ استعمار و مطالعه در این زمینه هیمنه قدرت غرب را در ذهنم شکست! متوجه شدم این همه سرمایه و پشتوانه ارزی و قدرت اقتصادی را از کدام بدبخت بیچاره هایی به غارت برده اند. فهمیدم این همه کارخانجات و انقلاب صنعتی و کلی شعارهای جذاب و شیرین و زندگی لاکچری را با کشتن و ریختن خون کدام فلک زده هایی به هم زده اند! این بود که آن همه جذابیت با دیدن این حجم از ظلم برایم از بین رفت. پشتوانه آن همه رنگ و وارنگی فقط یک رنگ بود: قرمزی خون! همیشه برایم سوال بود که چرا ما در غرب آسیا انقدر اقتصاد و زندگی عادی و حتی معمولا بدی داریم و می‌گذرانیم و آنها در مملکت کفر آن طرف زندگی لاکچری و خوب؟! آیا اسلام ما را عقب نگه داشته بود؟ بعد از مطالعه تاریخ استعمار فهمیدم همان بهتر که عقبیم و دستمان به آن همه خون و ظلم آلوده نشده. در واقع آنها راه ″میانبر″ زده اند که انقدر غیر عادی قدرتمند اند و از ما جلو زده اند. راه میانبری از دل دریای خون و غارت و ظلم. من نزدیک به ۱۵,۰۰۰ صفحه مطالعه در مورد تاریخ استعمار دارم و این مجموعه خلاصه ای دقیق و روان از تمام مطالعات من است. «مطالعه این لیست به شما قدرت درست فکر کردن درباره استعمار می‌دهد و بسیاری از شبهات و افکار را از ذهن شما می‌زداید.» این شما و این مجموعه «سرگذشت استعمار».

12

سفر الماسخانه یی برای شبکمی دیرتر

کتاب های ۱۴۰۲ من 💜📚📝

25 کتاب

اول از همه ممنونم از بهخوان که باعث شد اشتیاق دوباره ای نسبت به کتاب خواندن به دست بیارم .‌ اشتیاقی که چند وقتی از بین رفته بود . ممنونم بهخوان 🙏😍 اما در اینجای کار می خوام درباره کتابایی که امسال خوندم و دلیل اینکه حالا چرا اینا رو خوندم ، صحبت کنم 👌: دختران آفتاب رو بعد از سال ها خاک خوردن در کتابخانه ، تابستان شروع به خواندش کردم به خاطر اینکه گفتم شاید این کتاب بتونه سوالات مختلفم رو تو این سن پاسخ بده . شبیه مریم رو از کتابخونه جمکران خریدم به دلیل اینکه باغ طوطی رو خونده بودم . باغ طوطی هم ، ماه رمضان پارسال مامانم برام خرید ، اولش ظاهرش خورد تو ذوقم ولی هیچوقت نباید از رو ظاهر قضاوت کرد . بچه های راه آهن هم بعد از سال ها شروع به خواندنش کردم و لذت بردم . شاهزاده و گدا هم که دیگه همه باهاش آشناییم ، بی نظیره !! سپید دندان هم به دلیل قلم شگفت انگیز جک لندن خوندمش . آوای وحش هم چون که از قبل سپیدان دندان رو خونده بودم ، از نمایشگاه کتاب امسال خریدم و لذت بردم . کتاب های سرگذشت استعمار هم ، پارسال با یه مسابقه ای به نام هیس طوری آشنا شدم و برای اولین بار رفتم سراغ کتابهای تاریخی و خوشحالم که پا در این راه گذاشتم . نیکلاس نیکلبی رو به خاطر قلم مجذوب کننده چارلز دیکنز و علاقه بیش از حدم به نوشتنش ، از کتاب خونه مدرسه مون امانت گرفتم . هاکلبری فین هم تابستان که وقت آزادی داشتم شروع به مطالعه اش کردم و چندان لذتی نبردم. امضای جوجه تیغی رو یکی از فامیل هامون تو تولد دخترش به همه بچه ها کادو داد ، اولش خورد تو ذوقم و پیش خودم گفتم ( یعنی واقعاً فکر کرده من از این کتاب می خونم ) ولی بعداً به طور اتفاقی بازش کردم و چند صفحه اول رو که خوندم عاشقش شدم. خانم دات فایر هم به دلیل اینکه فیلمش رو دیده بودم ، از کتابخانه مدرسه مون امانت گرفتم . باغبان شب هم به دلیل جلد جالبش از کتابخانه امانت گرفتم و واقعا خوشحالم که این کتاب رو مطالعه کردم . پسری در برج هم همین طور شد و در طول امتحانات ترم ، بعد از هر امتحان ، تو تایم انتظار برای رسیدن ماشین می خوندمش . رویای نیمه شب هم که آنقدر معروف بود شروع به خواندنش کردم . روزگار عمار و ماموریت در قصر رو چون بقیه کتاب های این مجموعه رو خوانده بودم ، امانت گرفتم و خوندمش. سرود کریسمس رو هم یکی از همکلاسی های پارسالم معرفی کرد و امسال خریدم و خواندم. قتل راجر آکروید هم به دلیل اینکه جدیدا علاقه پیدا کردم به ژانر جنایی و معمایی ، خریدم و چالش بهخوان انگیزه ای شد تا یه هفته ای تمومش کنم . و البته این کتاب کادوی نمره بیست تو کارنامه ترم اولم بود . و کتاب سفر الماس و خانه ای برای شب هم که در حال خواندنشون هستم و امیدوارم تا سال جدید بتونم تمومش کنم 😍🌹 به امید اینکه در سال پیش رو کتاب های زیبا و زیادتری رو بخونم 🖤💜

35

پست‌های مرتبط به صلیب خونین

یادداشت‌ها

          بسم الله

تا اینجا صحبت از شکل‌گیری استعمار و کشورهای استعمارگر به همراه سبک هر کدام از این کشورها در زمینه تسلطشان بوده است. همچنین شروع انقلاب صنعتی باعث اقبال بیشتر کشورهای استعمارگر به منابع خام کشورها برای تولید بیشتر و به تبع به دست آوردن طلا و پول زیادتر بوده است. اما در کنار همه این موارد نباید غافل شویم که جریان استعمار برای تثبیت خود نیازمند به وجهه مذهبی نیز بوده است. به قول دکتر شریعتی جریان حاکمیتی در سه محور خود را برای استثمار مردم آرایش داده است. سه محوری که به مثابه سه ضلع مثلث هستند. زر، زور و تصویر مثلثی هستند که قدرتمندان و استعمارگران در جهان ناگزیر از اتکا به آنها هستند و آخرین این سه، یعنی تزویر، از مهم‌ترین زمینه‌های گسترش فرهنگ استعماری در کشورهاست. چرا که مردم را با عناوین مختلفی از جمله دین سرگرم کرده و به اهداف جاسوسی و استعماری می‌پردازد. در جای جای کتاب هم  اهداف جاسوسی کشیش‌هایی که در کشورهای مختلف نفوذ کرده‌اند اشاره شده است. از جمله آنها در ایران و در زمان نادرشاه افشار بوده است. پس باید گفت به همان میزان که برده داری و ظلم‌های ناشی از زور بر برده‌ها سبب از بین رفتن جان عده بسیاری شده است، به همان میزان تزویرِ اشخاصی مانند کشیش‌ها هم سبب به هدر رفتن خون بسیاری انسان‌ها شده است. و عملاً کشیش‌ها آب به آسیاب کسانی ریخته‌اند که اهدافی جز جریانات استعماری و از بین بردن هویت ملت‌ها نداشتند و این‌ها همه در تحت پوشش دین اتفاق افتاده است.
        

4

          مطالب خوش‌خوان با زبانی ساده تا حدی داستان گونه است. این کتاب، ماجرای نقش کشیش ها و به ویژه پاپ و کلیسای کاتولیک در تاریخ استعمار رو بیان می کنه. نقشی که متاسفانه اغلب، بر خلاف آموزه های حقیقی دین مسیحی و برابری انسانی در این دین، در جهت استعمار افراد غیر سفید پوست و بهره جویی از منابع مالی و قدرت بوده. البته بین این افراد، انسان هایی که حقیقتا دغدغه انسانی داشتند و برای خدمت به دین و خدای خودشون اقدام می کردند هم بودند که اغلب، توسط قدرت و ثروت بقیه سرکوب می شدند یا به حاشیه کشیده  می شدند. مسئله دردناک ماجرا این بوده از وجه رحمانیت دین مسیحی جهت پوششی برای اهداف خودشون ،از کسب ثروت و قدرت تا جاسوسی و توجیه اعمال خشونت آمیز بر علیه غیر اروپاییان و برده داری استفاده می کردند و از آموزه های مذهبی خودشون جهت نوعی برده داری فکر استفاده می کردند.
تاثیر حضور کشیشان در ایران هم در این کتاب مطرح شده که در جای خودش جذاب و قابل توجه بود.
یک نکته جالب در این کتاب داستان پوکوهانتس بود. احتمالا شما (البته اگر اصلا اسمش رو شنیده باشید) هم مثل من این شخصیت رو با کارتون خوشگل و نایس وات دیزنی می شناسید. خوب نکته جالب همین جاست. واقعا چنین دختری بوده و برای اروپایی ها پیش پدرش که بزرگ قبیله بوده پادرمیونی هم کرده، اما بقیه ماجرا اصلا شبیه اون کارتون عاشقانه نیست و کلا ته اش جور دیگه تموم می شه.
این کتاب برای من بسیار جذاب بود. البته همون مشکلات نبود اسم ها به زبان اصلی رفرنس ته کتاب و اینها هست ولی چون تکراریه دیگه باز نمی گم.
در مجموع برای مخاطب خودش، یعنی نوجوانان، گزینه مفید و اگر به تاریخ علاقه مند باشند گزینه جذابیه.
        

4

FaMoSa

FaMoSa

1403/8/30

          صوتیشو شنیدم با گویندگی عالی
از این کتابم اطلاعات جالب و جدیدی یاد گرفتم از جمله ورود اروپایی‌های مثلاً مسیحی به ایران! و جاسوسی از ایران و جمع‌آوری اطلاعات تحت عنوان کشیش مظلوم! و طمع شاه‌های ایران به تجارت با اروپا و طبق معمول کلاه رفتن سرشون!
و باز...
به نام تجارت، طمع تجارت با اروپا و حتی طمع درمان پزشکان و کلاه رفتن سرشون...!
چقدر تاریخ تکرار میشه!
این رئیس جمهور میاد به نام تجارت با اروپا و آمریکا کلاه سرش می‌ره! بعد یکی دیگه میاد چاره چشمش میشه. بعد رئیس‌جمهور بعدی میاد بازم به نام تجارت با اروپا کلاه سرش می‌ره!!!
و این تاریخ هی تکرار میشه!
و هی این تاریخ خونده نمیشه!
و هی به نام تجارت، طمع تجارت با اروپاو.. باز کلاه سرشون می‌ره!
الآنم داریم در تاریخی زندگی می‌کنیم و می‌نویسیم که آیندگان خواهند خواند چرا الآن باز از طرف اروپا داره سرمون کلاه میره؟!
چرا نمیشه محض رضای خدا یه دفعه هم در تاریخ ثبت بشه که ایران نه تنها سرش کلاه نرفت بلکه سر اروپایی‌ها رو هم کلاه گذاشت؟
        

2