معرفی کتاب یکی برای خانواده ی مورفی اثر لیندا مالیلی هانت مترجم انسیه بهبهانی

یکی برای خانواده ی مورفی

یکی برای خانواده ی مورفی

4.3
41 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

94

خواهم خواند

29

شابک
9786002964076
تعداد صفحات
336
تاریخ انتشار
1398/9/12

توضیحات

        
میخواهم بروم...میخواهم بمانم...میخواهم بروم...میخواهم بمانم...میخواهم بروم...میخواهم بمانم...
کارلی کانرز دوازده ساله،بسیار صبور است.در لاس وگاس با مادری خوش گذران بزرگ شده و یاد گرفته که سخت و محکم باشد،وقتی بهزیستی او را به خانواده ی مورفی،خانواده ای سرزنده با سه پسر می سپارد کارلی برای اولین بار احساس کند که دیده و شنیده میشود؛و درست زمانی که کم کم باور میکند میتواند یکی از اعضای خانواده ی مورفی باشد،خبری از مادرش میرسد که دنیایش را تکان میدهد.
قصه های تاثیر گذار لیندا مالیلی هانت تا مدت ها در خاطر خواننده می ماند.

      

لیست‌های مرتبط به یکی برای خانواده ی مورفی

نمایش همه

یادداشت‌ها

          داستان در مورد دختریه به نام کارلی که مادرش به خاطر خشونت خانگی در بیمارستان بستریه و چون کسی رو نداره، از طرف بهزیستی هماهنگ می‌کنن تا مدتی با خانواده‌ی مورفی زندگی کنه. کارلی اول نسبت به خانواده‌ی مورفی بدبینه و آرزو می‌کنه زودتر برگرده پیش مادرش، اما کم کم با دیدن خانم مورفی متوجه کمبودهای مادرش میشه و می‌فهمه مادر و پدر و کلا زندگی، می‌تونن چطور باشن و اون داره چه چیزهایی رو از دست می‌ده.
کلا به نظرم حرف تازه‌ای نداشت، یک مقدار سینمایی بود و ترجمه‌ش (ترجمه‌ی فرح بهبهانی از نشر پیدایش) ایرادات زیادی داشت، مخصوصا در ترجمه‌ی اصطلاحات. ایرادات ضایع! مثلا یک عبارت از شکسپیر نقل شده به صورت "قلاب‌ها و تیرهای بخت تکون‌دهنده!"، که انگلیسیش هست slings and arrows of outrageous fortune و خیلی راحت و قشنگ میشه ترجمه‌ش کرد زنجیرها و پیکان‌های تقدیر بی‌رحم! یا هر چیزی! هر چیزی به جز بخت تکون‌دهنده!!! مثلا کیک اس ترجمه شده به ماتحت لگد زدن در حالی که معادلش در فارسی حال گرفتنه، یا هر چیزی به جز به ماتحت لگد زدن! و یا مثلا عبارت what a clip! ترجمه شده چه گیره‌ای، علی‌رغم اینکه کارلی یک خط بعد فکر می‌کنه این عبارت رو دوست داره چون می‌تونه در مورد تفنگ‌ها هم باشه، و تفنگ‌ها گیره ندارن! کلیپ خشابه!!! یعنی حتی به صورت کلمه به کلمه هم درست ترجمه نشده، چه برسه به اصطلاحش. خلاصه اونقدر ایراد داره که بعضی مکالمات کتاب اصلا مفهوم نیستن.
در کل شاید برای نوجوانا جذاب باشه، به خاطر شخصیت کارلی و تونی. اما منو جذب نکرد.
        

9

روشنا

روشنا

1401/7/17

          داستان با محوریت یک شخصیت نوجوانه اما مفاهیم مطرح شده در کتاب برای مخاطب بزرگسال هم میتونه جذاب باشه.
🟢 کارلی کانرز دختریه که در محیط نه چندان مناسبی بزرگ شده، به تحقیر و سانسور کردن خودش و احساساتش عادت کرده؛ در عین حال پر از احساسه، شجاعه و عادت کرده رو پای خودش بایسته.
بعد از اتفاق وحشتناکی که برای کارلی میفته، از طرف بهزیستی هماهنگ میشه تا مدتی رو با خانواده مورفی بگذرونه. کارلی که به شرایط زندگی خودش عادت کرده بود حالا با یه دنیای متفاوت رو به رو میشه. خانواده مورفی پر از شور و نشاط زندگیه و دیگه از تحقیر و بدرفتاری هایی که کارلی بهشون خو گرفته بود؛ خبری نیست.
🔵 نویسنده در نشون دادن احساسات متناقضی که در چنین شرایطی به فرد دست میده خیلی موفق عمل کرده. تجربه نوع دیگه ای از زندگی، به هم خوردن تصورات و پیش زمینه ها از دنیا و آدما و در عین حال ناامید کننده ترین قسمت ماجرا که کارلی میدونه این خوش بختی و زندگی خوب متعلق به اون نیست.
و در نهایت یک پایان رئالیستی باعث میشه من این کتاب رو توصیه کنم. :)
پ.ن: چهار ستاره به خاطر ترجمه ای که بعضی جاها نامفهوم بود.
        

23

        این کتاب فوق العاده بود . خصوصاً برای من که تو حدود چهارده سالگی خوندمش . البته که درکل عاشق کتاب های رئال ام و این کتاب توی این ژانر عالیه:) 
بعد از اون بار اول ، دوباره بخشهای مورد علاقمو خوندم یا اینکه تقریبا از اول خوندمش . 
دفعه اول که می‌خوندمش با کارلی بغضم بالا میومد ولی مثل اون تبدیل به اشک نمی‌شد . تا یه جایی که توی یه صحنه که کارلی به زور بغضش رو نگه داشته بود من هم بغض داشت خفه م می‌کرد . 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

          **از کارهایی که نمیکنی پشیمون میشی نه از کارهایی که میکنی**👌👌
عالی بود .داستانی با ریتمی آرام... پر از حس خوب
___________________
داستان درباره ی دختری به نام کارلی ست ،که به دلیل مشکلات خانوادگی برای مدت کوتاهی به خانواده مورفی سپرده شده است و اینجاست که او متوجه تفاوت زندگی خودش با دیگران میشود... کارلی دختر آرامیست اما ارتباط برقرار کردن با عواطف و یا پذیرش محبت از سوی اطرافیان برایش سخت است ، چرا که عادت کرده خودش را لایق چیزهای خوب نداند !! ... اینکه میتواند شاد زندگی کند،دوستانی داشته باشد، لباسهای رنگی بپوشد،غذای مورد علاقه اش را بخورد...ویا اینکه حتی میتواند گاهی گریه کند و این نشان ضعف نیست بلکه دلیل انسان بودن اوست ....
__________
تقابل اصلی داستان بین مادر کارلی و خانم مورفی ست که هر دو به شکلی قوی و دلنشین هستند اما این خانم مورفیست که او را متوجه "موهبتهایی" میکند که دارد..👌
نکات روانشناسی خوبی در ارتباط با نوجوانان و یا حتی خودشناسی در دل داستان گنجانده شده بود..
طنز تلخی که کارلی در کلامش بود به شیرینی داستان اضافه میکرد و چقدر زیبا خانم مورفی به او حس خوب میداد که**دوست ندارم خودت رو با جنبه های منفی توصیف کنی،حتی با شوخی!**
داستان زندگی کارلی از آن دسته کتابهایی بود که دوست نداشتم به آخر کتاب برسم! و میدانم که این حس خوب وخانم مورفی قهرمان تا مدتها در خاطرم خواهند ماند...واینکه👌 بعضی وقتها زندگی منصفانه نیست
        

2

        نام کتاب : یکی برای خانواده مورفی 👨‍👩‍👦‍👦
نام نویسنده : لیندام هانت 
نام مترجم : فرح بهابهایی 

معرفی کتاب : این کتاب راجع به دختری است که به دلیل اختلافی که با پدر ناتنی‌اش داشته است از مادرش کتک می‌خورد و پدرش هر دو را به شدت کتک می‌زند❤️
 مادر این دختر به بیمارستان می‌رود به خاطر اینکه حالش بسیار بد است برای اینکه او بی‌سرپرست نماند او را پیش یک خانواده به نام خانواده مورفی می‌فرستند👈🏻👨‍👩‍👦‍👦
 این خانواده خانواده بسیار مهربان هستند خانواده ۵ نفره که بسیار به او محبت می‌کنند 🫂🫀
 درست زمانی که فکر می‌کند دیگر جزئی از خانواده مورفی شده است مادرش از بیمارستان مرخص می‌شود👈🏻👩🏻‍💼 👋🏻
ما او دیگر دوست ندارد پیش مادرش برگردد با خودش فکر می‌کند چه سرنوشتی در انتظار او خواهد بود ؟👩🏻
اگر دوباره پیش مادر و پدر ناتنیش برگردد ؟ 

#معرفی_کتاب
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3