یادداشت Soli

Soli

Soli

دیروز

        یکی از بهترین ویژگی های کتاب، پایان پیش بینی نشده و جدید آن بود. پایانی که مثل اکثر کتابهای نوجوان  لوس و بی مزه نبود.

بار اولی که خوندمش رو یادم نیست، اما دفعه دوم، خیلی گریه کردم. حسابی توی کتاب فرو رفته بودم و همه چیز رو با تموم وجود حس کرده بودم.
انتظار داشتم مثل اکثر کتابها، در آخر کارلی پیش خونواده مورفی بمونه و باهم به خوبی و خوشی زندگی کنم، اما این طور نشد و من تمام مدت چند فصل آخر، از ته دلم زار زدم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.