مغازه های جادویی: جستجوی یک جراح مغز و اعصاب برای کشف اسرار مغز و رازهای قلب

مغازه های جادویی: جستجوی یک جراح مغز و اعصاب برای کشف اسرار مغز و رازهای قلب

مغازه های جادویی: جستجوی یک جراح مغز و اعصاب برای کشف اسرار مغز و رازهای قلب

جیمزرابرت داتی و 3 نفر دیگر
3.6
57 نفر |
21 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

23

خوانده‌ام

160

خواهم خواند

43

شابک
9786225952140
تعداد صفحات
288
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

کتاب مغازه های جادویی: جستجوی یک جراح مغز و اعصاب برای کشف اسرار مغز و رازهای قلب، مترجم امیر بیگی.

یادداشت‌ها

          اینو دیشب تموم کردم و راجع بهش خیلی گیجم؛ یعنی احساس می‌کنم تأثیری که روم گذاشته و چیزایی که بعد این کتاب توی مغزم شکل گرفته رو نمی‌تونم راحت بیان کنم. 
اولش فکر کردم احتمالا کتابیه که فقط چون اسمش شبیه یکی از آهنگ‌های بی‌تی‌اسه، بیشتر از حدی که واقعا هست، بهش توجه شده. ولی از همون صفحات اولش فهمیدم اشتباه می‌کردم؛ توی جهان ادبیات [به نظر من] کتابی که نویسنده‌ش تخصص خاصی در حوزه‌ی نویسندگی نداره ولی میاد سرنوشت خودش رو اینقدر قشنگ و با چنین قلم دلنشینی می‌نویسه خیلی کمه. و یکی از چیزایی که من رو مجذوب خودش کرد همین بود که دکتر دوتی نویسنده نبوده و شاید هیچوقت هم به نویسنده شدن فکر نکرده ولی اومده کتابی نوشته که علاوه بر تمام دانشی که با اون تونسته به اینهمه آدم انتقال کنه، ارزش ادبی هم داره. بیشتر کتاب‌هایی که بحث روانشناسی و توسعه‌فردی هدف اصلیشونه قلم خشکی دارن و صرفا یکسری اطلاعات [شاید] مفید رو در قالب بهترین جملاتی که می‌تونستن ارائه دادن ولی مغازه‌ی جادویی جدای از چیزهایی که می‌خواد یاد بده، یک زندگینامه‌ی قشنگه که ارزش خوندن داره. [هر چند کامل نیست]
از لحاظ چیزهایی که سعی داشته یاد بده هم باید بگم همه‌ی ما همه جا شنیدیم که مراقبه(مدیتیشن) خوبه و باید انجام بدیم و فلان‌. و راجع به باور به خودمون و قانون جذب هم زیاد شنیدیم ولی کی واقعا همه‌ی اینارو انجام می‌ده و باورش داره؟ خودِ من آنچنان به مدیتیشن اعتقادی نداشتم و فکر می‌کردم یک کار اضافه‌ست که حالا هر زمانی تایم داشتم انجامش می‌دم و این کتاب به نظرم از این لحاظ میاد چشم‌هارو باز می‌کنه و از اونجایی که داره یک زندگی واقعی و تاثیرات چیزایی که یاد داده رو بیان می‌کنه، باورپذیرتره .
آموخته‌های این کتاب رو که یکی یکی می‌خوندم همش به نظرم میومد چقدر برای داشتن چنین طرز فکری دیر شده برام و چقدر می‌تونستم تو زندگیم جلو بیفتم اگر خدا اونقدر دوستم داشت که یکی مثل روث رو سر راهم قرار می‌داد. ولی خب هنوز خیلی از عمرم مونده[احتمالا] و می‌تونم برای ادامه‌ش تلاش کنم. هر چقدر هم که سخت باشه. 
به نظرم کتابیه که باید خونده بشه.

        

2