سی و نه پله
در حال خواندن
4
خواندهام
34
خواهم خواند
22
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
بی حرکت و نومید نشستم و صدا هر لحظه بلندتر می شد. بعد هواپیما را دیدم که از سمت شرق پیش می آمد. در ارتفاع بالا پرواز می کرد، اما جلوی نگاهم چند صد فوت پایین تر آمد و شروع به زدن دورهای کوچک بر فراز تپه کرد. درست مثل شاهینی که قبل از فرو کردن چنگال به طعمه، دورش بچرخد. حالا در ارتفاع خیلی پایینی پرواز می کرد و من در تیررس نگاه سرنشینانش قرار داشتم. فکری ترسناکی به سراغم آمد. دشمنانم جایی را یافته بودند و کار بعد ایشان، محاصره من بود. هیچ چیز نبود، مگر خلنگ های کوتاه و انحنای تپه های لخت و شاه راه سفید...
بریدۀ کتابهای مرتبط به سی و نه پله
پستهای مرتبط به سی و نه پله
یادداشتها