«هنری دش وود» ـ یکی از ملاکان ثروتمند انگلیسی ـ درمی گذرد؛ در حالی که از همسر اولش یک پسر و از همسر دومش، که اینک با او زندگی می کند، سه دختر در سنین مختلف به جای مانده است. به رغم میل باطنی هنری دش وود، وصیت نامة او به گونه ای تنظیم می شود که تمامی املاک و ثروتش به پسر بزرگش، که به تازگی ازدواج کرده، تعلق می گیرد. دش  وود جوان تحت تاثیر سخنان همسرش، خواهرانش را از حقوقشان محروم می کند و آنها را به یکی از املاک دوردست پدرش می فرستد و مبلغ ناچیزی را به عنوان مقرری برایشان تعیین می کند. داستان حاضر روایتگر سرگذشت دختران جوان و مادرشان در خانة جدید و رابطة آنها با همسایگانشان است.