معرفی کتاب ریمل اثر آریل دورفمن مترجم حسام امامی

ریمل

ریمل

آریل دورفمن و 1 نفر دیگر
3.5
8 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

11

خواهم خواند

15

شابک
9786225696181
تعداد صفحات
144
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        آریل دورفمن در ریمل هزارتویی از هویت‌های حقیقی و جعلی خلق کرده است و جهانی که حتی برای لحظه‌ای نمی‌توان به آن اطمینان کرد. سه قهرمان اصلی رمان که هر یک از دیگری غیرقابل‌اعتمادترند در تقاطعی مرگبار از سرنوشت به هم می‌رسند.

عکاسی که چهره‌اش یاد کسی نمی‌ماند، آرشیوی از رازهای سربه‌مهر مردم شهر دارد، آرشیوی که برای بی‌آبرویی هر کسی کافی است. زنی فتان و زیبا با شخصیتی دو پاره که حافظه‌اش همچون دختری نوجوان معصوم است. ضلع سوم این مثلث یک جراح متخصص زیبایی است، مردی تشنه‌ی قدرت که تبحری حیرت‌انگیز در تغییر چهره‌ی مردم شهر دارد؛ هر کس بسته به منافعش سراغ این پزشک چیره‌دست بیاید، بازی را برده است.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

12 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به ریمل

بیوه هاریملخانه ام آتش گرفته است

ترتیب‌خوانی(۲): آریل دورفمن

15 کتاب

سعی می‌کنم توی مجموعه لیستی با عنوان ترتیب‌خوانی، ترتیب آثار بعضی نویسندگان کم‌تر شناخته شده رو منتشر کنم. توی شماره اول این لیست ترتیب آثار مجید قیصری رو منتشر کردم، هرچند اون موقع قصد نداشتم همچین مجموعه لیستی رو منتشر کنم و امروز این تصمیم رو گرفتم. سعی می‌کنم توی توضیحات، داستان و ناداستان‌های نویسنده رو جدا کنم ولی لیست کتاب‌ها رو به ترتیب نشر و بدون لحاظ داستان بودن یا نبودن می‌ذارم لیست آثار دورفمن: _داستان و رمان: بیوه‌ها ۱۹۸۳ ریمل ۱۹۸۸ خانه‌ام آتش گرفته است ۱۹۹۰ اعتماد ۱۹۹۴ شورش خرگوش‌ها ۲۰۰۱(داستان نوجوان) نشخوار رویاها ۲۰۱۱ آلگرو ۲۰۱۵(نامطمئن) اشباح داروین ۲۰۲۰ اداره‌ی جبران عمر ۲۰۲۱(نامطمئن) امنیت و دو داستان دیگر(ظاهرا مترجم این سه داستان را گردآوری کرده) _نمایشنامه: مرگ‌و دختر جوان ۱۹۹۲ خلوت پیکاسو ۲۰۰۹(نامطمئن) _ناداستان: شکستن طلسم وحشت ۲۰۰۲ در جستجوی فردی ۲۰۰۴ شیلی: آن یازده سپتامبر(به تاریخ انتشار آن دست نیافتم)

33

یادداشت‌ها

Mah sa

Mah sa

1403/11/23

ویدئو در بهخوان
          کتاب ریمل اثر اریل دورفمن داستانی پیچیده در دل دنیای روانشناختی و اجتماعیه و سبکی پست مدرن داره که تجربه جدیدی رو براتون ایجاد میکنه.
برای همین در ابتدای کتاب و با شروعش یه جور ابهام و ناشناختگی رو تجربه میکنید اما هر چقدر که پیش میره و با شناخت جهان کتاب با جملات و نگاهی مواجه میشید که میخکوبتون میکنه.
سه داستان مختلف که سه راوی جدا دارن اما در نقطه ای به هم پیوند میخورن و داستان اصلی رو شکل میدن.
کتاب درون مایه ای روانشناختی داره، شخصیت محور پیش میره و ما رو همراه راویان به عمیق ترین بخش های روانی و وجودشون میکشونه تا بی پرده و بی نقاب با این ادم ها اشنا بشیم.
جذابه چون در دنیای واقعی همچین شانسی رو نداریم.
راوی اول یه ادم نادیده گرفته شده و بی هویت در تمام طول زندگیشه، پر از عقده و خشم که حالا با عکاسی و گرفتن مدرک از ادم ها ازشون انتقام میگیره، راوی دوم جراح پلاستیکیه که برای ادم ها هویت جدید میسازه٫ 
و همین تناقض همین تعریف ساده تا اینجا بهتون نشون میده با چه نگاه عمیقی مواجه ایم.

 راوی سوم زنیه که با یک اسیب روانی در دوران کودکی، کودک مونده. ظاهری زنانه اما درونیاتی کودکانه.
این سه داستان به هم گره میخورن و کتاب ریمل رو شکل میدن.
کتابی که حرف های زیادی برای گفتن داره.
این کتاب داستان مواجه ادم ها با خود، با هویت خود و جامعه است، 
چه موضوع پیچیده ای، شبیه به قالب کتاب که در نهایت بهت جوابی نمیده،
 تو یه حالت سردرگم و گیج تنها ولت میکنه، اما مهم نیست
چون در پایان راه اونقدر بهت تلنگر زده که اونچه که باید رو ازش دریافت کردی.
        

43

زینب

زینب

1403/7/29

ریمل برایِ
          ریمل برایِ من قصه‌ی آشنایِ میلِ بی حد و اندازه به قدرت، توجه و زیباییه، قصه‌ی گم کردنِ هویت، ولی خب با یه ایده‌ی خلاقانه!

داستان سه بخش و سه شخصیتِ اصلی داره، که هرکدومشون ویژگی‌ای دارن که انگار باعث شده با وجود نقص‌هایی که دارن، قدرت هم داشته باشن.

راوی اول تنهاست، چون یا دیده نمی‌شه یا می‌بیننش ولی فراموشش می‌کنن.
به قولِ خودش نیمه مرئیه! ولی کم‌کم می‌فهمه که به واسطه‌ی این نیمه‌مرئی بودن می‌تونه رازها و واقعیت‌های آدم‌ها رو کشف کنه، دقیقا همون رازهایی که به شدت پنهانش می‌کنن.

شخصیتِ دوم شخصیت عجیب‌تری داره برای من؛ زنی که نیمی از وجودش هنوز چهار سال و نیم بیش‌تر نداره! و آدم‌هایی هم به دنبالشن که در مسیرِ نجاتِ خودش وارد دنیایِ  راویِ اول می‌شه.( ای کاش شخصیت‌پردازیش به اندازه شخصیت اول قوی بود!)

شخصیت سوم کیه؟ به لطف شخصیتِ سوم هویت آدم‌ها خرید و فروش می‌شه،  تا آدم‌ها چیزی بشن که می‌خوان به نظر برسن، و در اصل چیزی که هستن رو پنهان کنن: یک دکتر جراحِ زیبایی‌ِ حرفه‌ای.
انگار که این دکتر برخلاف شخصیت اول که چهره‌ای نداره، مالکِ چهره‌های زیادیه. 

پی نوشت:
چی‌ شد که خیلی از آدم‌ها الان به لطفِ عمل‌های زیباییِ افراطی، شبیهِ هم شدن؟
چرا انقدر ظاهر مهم شد؟
اصلا چی ‌شد که بیشترمون دیگه بدون فیلتر عکس نمی‌گیریم؟
(البته نه این‌که اینا بد باشن، حرف از افراطه)
        

28

          📚 از متن کتاب:
«لابد برای تو زیاد اتفاق می‌افتد [دکتر.] این‌که مجذوب ظواهر کسی شوی که می‌دانی زیر آن پوست برنزه‌اش یک اسکلتی نشسته به همان مشمئزکنندگی همه‌ی اسکلت‌های دیگر.»

«ریمل» اثری است از «آریل دورفمن» نویسنده و فعال حقوق‌بشر آرژانتینی-شیلیایی-آمریکایی که در قالب داستانی روان‌شناختی به بررسی مفاهیمی پیچیده نظیر هویت، زیبایی، از خودبیگانگی و روابط پیچیده بین‌فردی می‌پردازد. کتاب کوتاه است، اما عمیق و شاید حتی کمی پیچیده!

کتاب دو شخصیت اصلی دارد؛ یکی پزشکی ماهر و معروف که متخصص جراحی‌های زیبایی است و صورت مراجعین‌اش را به کلی تغییر می‌دهد. دیگری عکاسی است نامرئی و به نوعی فاقد صورت که هیچ‌کس او را نمی‌بیند و متوجه حضورش نمی‌شود. بخش عمده‌ای از داستان از نگاه همین عکاس نامرئی روایت می‌شود. بی‌صورت بودن او و نادیده گرفته شدن‌اش از سوی جامعه را می‌توان به شکل نمادی از انزوا و از دست دادن هویت در دنیای مدرن در نظر گرفت. این عکاس که از دوران کودکی و با شناخت ویژگی خاص «بی‌صورتی»اش به نوعی زندگی در سایه و تعقیب آدم‌ها روی آورده است. او حالا به تهدیدی برای جراح زیبایی ما محسوب می‌شود! چرا که گویا او تنها شخصی است که خوب می‌داند بیمارِ دکتر، پیش از جراحی، به چه شکل و شمایلی بوده است.

📚 از متن کتاب:
«خاطره‌ها مثل گوشت می‌مانند: آدم می‌تواند ببُردشان، ببلعدشان، هضمشان کند، بریندشان. ولی عکس: تا ابد می‌شود عکس رو کرد.»

در بخش‌هایی از داستان با این موضوع روبرو می‌شویم که مراجعان دکتر صرفا خانم‌هایی نیستند که به دنبال ایجاد تغییرات در چهره‌هایشان باشند. بلکه بیشتر سیاستمدارانی هستند که مطابق مطالعات و بررسی‌هایی که روی جامعه داشته‌اند، به دنبال ایجاد تغییراتی در چهره‌های‌شان هستند که آن‌ها را مقبول‌تر و احتمال رأی‌آوری‌شان را بیشتر کند و تصور این موضوع که دور از ذهن هم نیست، چقدر ترسناک است!
        

2