معرفی کتاب تهمت اثر آنتون چخوف مترجم شکیبا میرنظامی

تهمت

تهمت

آنتون چخوف و 1 نفر دیگر
3.5
35 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

77

خواهم خواند

8

شابک
0000000976541
تعداد صفحات
9
تاریخ انتشار
_

توضیحات

کتاب تهمت، مترجم شکیبا میرنظامی.

لیست‌های مرتبط به تهمت

یادداشت‌ها

        در واقع شخصیت اصلی داشت الکی برای اثباتش تلاش میکرد و به همه توضیح داد درحالی که فقط دو یا سه نفر شایعه رو شنیده بودن. همین تلاش باعث پراکنده شدن و یک کلاغ چهل کلاغ شدن شد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

        ماجرای داستان مربوط به یک معلم است که دخترش را شوهر داده و همکارانش را میهمان کرده است و خاویار فراوانی هم تهیه دیده است. او برای اطمینان از آماده بودن غذاها، به سراغ آشپز می‌رود و از او می‌خواهد خاویارها را نشانش دهد و با دیدن آنها آب دهانش راه می‌افتد و مَلَچ و مُلُوچ می‌کند.

در همین حین، یکی از همکارانش از اتاق بیرون می‌آید و به او با شوخی می‌گوید: «تو داشتی آشپز را می‌بوسیدی؟...» او در پاسخ می‌گوید: «نه من با دیدن خاویارها دهانم آب افتاد و مَلَچ و مُلُوچ کردم.» اما وقتی در جمع دوستان و میهمانان قرار می‌گیرد، متوجه صحبت همان دوستش ـ که به شوخی قضیۀ بوسه را گفته بود ـ می‌شود. 

بنابراین به خیال خودش برای نجات از بدگویی او، به سراغ یکایک میهمانان از همکاران و دوستان رفته و می‌گوید که فلانی چنین گفت؛ در حالی که من بوقلمون را می‌بوسم و او را نخواهم بوسید و ... .

چند روز بعد در مدرسه مدیر به او می‌گوید: «شما نباید با یک آشپز رابطه داشته باشید، چون یک معلم هستید!» و او می‌پرسد: «از چه کسی شنیدید؟» و پاسخ می‌شنود که همه می‌دانند.

در راه بازگشت به منزل متوجه می‌شود که همه با دیدن او پِچ‌پِچ می‌کنند و او را با دست نشان می‌دهند و لبخند می‌زنند. حتی همسرش در منزل از معشوقه داشتنش می‌گوید و با او دعوا می‌کند. 

بنابراین به سراغ همان دوست که شوخی بوسه را بیان کرده بود، می‌رود و از او می‌پرسد: «چرا آبروی مرا بردی و به همه گفتی و این خبر و تهمت در همه جا پخش شد؟»

اما دوستش قسم می‌خورد که چیزی به کسی نگفته است و او می‌پذیرد و برایش سوال شده که چه کسی این مسئلۀ تهمت را بین مردم پخش کرده است؟

او ابدا به یاد ندارد که به خاطر یک سوء تفاهم، این خودش بود که مطلب را برای یکایک میهمانان تعریف کرد و قضیه از همین جا آب می‌خورَد!

اشاره به بسیاری از ماجراها است که خودمان باعث می‌شویم و بلاهایی که خودمان به سر خودمان می‌آوریم، اما ابدا توجه و دقت نداریم و همواره به دنبال کسی هستیم که تمام تقصیرها را به گردن او بیندازیم!

گاهی برای نجات از یک چاله، با عجله و بدون تفکر، خود را دستی‌دستی به داخل یک چاه می‌اندازیم و در همین حال، از دیگران ناراحتیم که چرا این بلا را بر سر ما آورده‌اند؟
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

21

♡dely

♡dely

1403/10/7

          یک کتاب کوتاه و قشنگ دیگه از آنتون چخوف به نظرم داستان قشنگی بود و چون کوتاه بود اگر بخوام یه خلاصه‌ای از داستان بگم کامل اسپویل می‌شه این کتاب هم می‌تونید به صورت رایگان از طاقچه بخونید ولی چیزی که نویسنده سعی داشت در قالب این داستان کوتاه به ما بفهمونه این بودش که این خودمونیم که باعث بدبختی و اتفاقات بدی که برامون میفته میشیم ما خودمونیم که با قضاوت زود خودمون و همچنین افکاری که فکر می‌کنیم دیگران از ما دارند باعث میشیم که پیش بقیه خار و خفیف بشیم و بهمون تهمت زده بشه شخصیت اصلی این داستان برای جلوگیری از شایعه کنی و دفاع از خودش اومد حرفی رو زد که در آخر خودش باعث شد که دیگران بهش تهمت بزنند و شایعه پخش بشه و هم موقعیت شغلی و خانواده و... به خطر بیفته 
در نهایت می‌خوام بگم که این خودمونیم بابت اتفاقی که نیفتاده می‌خوایم جلوگیری کنیم از اون اتفاق باعث میشیم که بیشتر به قول معروف نمک ریخته بشه رو زخمامون و باعث بشه که خودمون باعث اتفاقات بدی که برای خودمون رقم میخوره بشیم . و این مرد بابت کاری که نکرده بود و می‌خواست جلوگیری کنه از شایع پراکنی باعث شدش که حرف‌هایی که گفته باعث بشه که بیشتر مردم فکر کنند اون کار رو انجام داده 
پس یاد می‌گیریم که اتفاقی نیفتاده زودتر نیایم جلوگیری کنیم که آخر به خودمون صدمه بزنیم.
        

42

        حرفهای خودمان است که به تهمت تبدیل میشود
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6