یادداشت آوا فیاضی
1404/5/16
تو داستان «تهمت»، یه اتفاق جالب ولی ناراحتکننده میافته مرد داستان قبل از اینکه کسی چیزی بگه یا مشکلی پیش بیاد از ترس اینکه یه حرفوحدیثی درست نشه خودش پیشدستی میکنه و میره موضوع رو برای بقیه توضیح میده ولی همین کارش باعث میشه بقیه شک کنن و بگن: "خب اگه چیزی نبوده، چرا اینقدر ترسیده و دویده که توضیح بده؟ حتماً یه خبرایی هست!" چخوف خیلی قشنگ نشون میده که جامعه چطور بعضی وقتا بهجای اینکه با منطق فکر کنه با شک و قضاوت جلو میره یه شایعه کوچیک یه سوءتفاهم ساده میتونه یه آدم بیگناه رو له کنه آخرشم این مرد بدون اینکه واقعاً کاری کرده باشه قضاوت میشه و آبروش میره در واقع چخوف با یه داستان کوتاه و ساده یه واقعیت تلخ رو نشون میده: گاهی دفاع کردنِ زیادی، خودِ دردسره
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.