۶ کلاغ
شش خلافکار خطرناک در یک سرقت غیرممکن
کتاب «۶ کلاغ» کتاب معروفی است، اما در عین حال ترند نیست. در ایران افراد زیادی این کتاب را نخواندهاند، در حالی که در خارج از کشور بسیار پرطرفدار بوده و حتی اقتباسی به نام «سایه و استخوان» از آن ساخته شده است. این اقتباس مربوط به مجموعه «گریشا» است که یکی از محبوبترین دنیاهای فانتزی این دوره محسوب میشود.
مجموعه «گریشا» شامل سه بخش اصلی است: «گریشا»، «۶ کلاغ» و «نیکولای». ترتیب خواندن این مجموعه به این شکل است:
سایه و استخوان
محاصره و طوفان
ویرانی و قیام
۶ کلاغ
قلمرو خلافکاران
شاه زخمها
حکومت گرگها
البته میتوانید هر بخش را جداگانه بخوانید، ولی من فقط «۶ کلاغ» را خواندم و توصیه میکنم اگر ابتدا مجموعه «گریشا» را بخوانید، بیشتر از کتاب لذت خواهید برد و کمتر گیج میشوید.
چون نویسنده در «۶ کلاغ» فرض میکند که شما با دنیای داستان آشنا هستید و با شخصیتها ارتباط دارید. به همین دلیل، ۵۰ صفحه اول کتاب کمی کند پیش میرود و ممکن است از خواندنش خسته شوید. البته این اتفاق در بسیاری از کتابهای فانتزی میافتد و برخی مجموعهها یک جلد ابتدایی صرف مقدمهچینی دارند. مزیت «۶ کلاغ» این است که فقط ۵۰ صفحه اول حالت مقدمه دارد و بعد داستان با سرعت پیش میرود.
از اسم کتاب مشخص است که قرار است با ۶ شخصیت اصلی روبهرو شویم. در این کتاب هیچ شخصیت فرعی پرداخته شدهای نداریم و همه شخصیتها جایگاه و پایان مشخصی دارند. داستان از زبان ۸ نفر روایت میشود و فصل اول و آخر راویهایی غیر از کلاغها هستند.
واقعاً کتاب زیبایی است، ولی کتاب مناسبی برای شروع دنیای فانتزی نیست. من وقتی تازه خواندن را شروع کرده بودم، متن کتاب کمی سنگین و حجمش زیاد بود که باعث شد خواندنش طول بکشد.
با باز کردن این کتاب وارد شهر کتردام میشوید (پایتخت کرچ، یک ابرقدرت تجاری). شما خودتان یکی از آن ۶ کلاغ میشوید، کلاغ هفتم! اما کلاغ هفتم بودن قوانینی دارد؛ نمیتوانید حرف بزنید، نقشه بکشید، از دیوار بالا بروید، تیراندازی کنید، بمب بسازید یا جادو کنید. ولی در تمام این لحظات کنارشان هستید، با آنها گریه میکنید و میخندید و حتی وقتی قلمرو خلافکار بسته میشود، همچنان خود را جزئی از آنها میدانید.
فضاسازی، دنیا سازی و سیستم جادویی:
فضاسازی عالی است. واقعاً میتوانید خیابانهای نمور کتردام را حس کنید. دنیای کتاب از بهترین دنیاهای فانتزی خلق شده است و سیستم جادوییاش هم بسیار قوی و جذاب است. فرضیههایی درباره قدرتهای گریشا مطرح میشود که واقعاً لازم بود بدانیم چرا گریشاها این تواناییها را دارند. هرچند من مجموعه «گریشا» را کامل نخوانده بودم، اما متوجه شدم که سیستم جادویی با دقت طراحی شده و بسیار به داستان کمک میکند.
خط داستانی:
خط داستانی خوب و جذاب است. ابتدا باید تا صفحه ۵۰ کمی صبر کنید، اما بعد از آن داستان مثل سرسره با سرعت پایین میرود. در این کتاب داستان از دید ۶ شخصیت روایت میشود و هر فصل به دیدگاه یکی از آنها اختصاص دارد. شخصیتها فلشبکهایی هم به گذشته خود دارند که بسیار جذاب و تأثیرگذار است.
شخصیتپردازی:
کتاب شخصیتمحور است و به عمق شخصیتها توجه ویژهای شده است.
کزبرکر: شخصیتی مرموز و با گذشتهای غمانگیز.
اینژ غفا: دختری که خنجریهایش تنها داراییاش است و باوجود خشونت، لطافت خاصی دارد.
نینا زنیک: شخصیتی مهربان، بانمک و وطنپرست.
ماتیاس هلوار: شخصیتی که مجبور به خیانت شده و چندان مورد علاقه من نبود.
جسپر فیهی: تیراندازی ماهر و قمارباز، شخصیت بسیار دوستداشتنی.
ویلن وناک: در ابتدا شخصیتی ناخوشایند، اما با شناخت گذشتهاش دلسوزان میشود.
رومنس کتاب به هیچ وجه لوس نیست و روابط عاشقانه به شکلی ظریف و سنجیده مطرح شدهاند.
نگارش کتاب:
زبان کتاب با شوخیها و تیکههای جذابش همراه است. اگر کتاب را نخوانده باشید، ممکن است فکر کنید سبک نیمهطنز دارد، اما وقتی بخوانید، در کنار لحظات طنز، احساسات عمیقی را تجربه میکنید.
جمعبندی:
کتاب «۶ کلاغ» باعث شد لی بار دوگو یکی از نویسندگان مورد علاقهام شود. این کتاب لایق بیش از ۵ ستاره است و میتوان آن را شاهکار دانست. حتماً آن را بخوانید و از دنیای فانتزی و شخصیتهایش لذت ببرید.
نه عزاداری، نه کفن و دفنی🖤