معرفی کتاب عیبی ندارد حالت خوش نیست اثر مگان دیواین مترجم حسن محمدی

عیبی ندارد حالت خوش نیست

عیبی ندارد حالت خوش نیست

مگان دیواین و 2 نفر دیگر
3.4
76 نفر |
35 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

26

خوانده‌ام

184

خواهم خواند

139

شابک
9786226583503
تعداد صفحات
232
تاریخ انتشار
1402/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        آن چه از دست رفته است برنخواهد گشت. این جا، درون این حقیقت، هیچ چیزِ زیبایی وجود ندارد.پذیرشْ مهم ترین چیز است.درد دارید. دردتان بهتر نمی شود.واقعیتِ اندوه با آن چه دیگران از بیرون می بینند بسیار متفاوت است. دردی در این دنیا وجود دارد که نمی توانید با شادی از تن تان بیرون کنید.به راه حل نیاز ندارید. نیاز ندارید اندوه تان را پشت سر بگذارید. شما به کسی نیاز دارید که اندوه تان را بفهمد و بپذیرد. به کسی نیاز دارید که وقتی، درمیانِ وحشتِ سوسوزننده ایستاده اید و به حفره ای خیره می مانید که زمانی زندگیِ شما بوده است، دست های تان را محکم بگیرد.بعضی دردها را نمی  توان درمان کرد؛ فقط باید آن  ها را به دوش کشید.-از متن کتاب-وقتی فقدانی دردناک یا اتفاقی تکان دهنده دنیای تان را تیره وتار می کند، اولین چیزی که باید بدانید این است: اندوهگین شدن هیچ ایرادی ندارد. مگان دیواین می گوید: «اندوه همان عشق است در وحشی ترین و دردناک ترین شکل خود؛ واکنشی طبیعی و عاقلانه به ازدست‎دادن.» اما چرا فرهنگ ما اندوه را بیماری ای می داند که باید درمان شود، آن هم در سریع ترین زمان ممکن؟در عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست، مگان دیواین رویکردی جدید و عمیق به تجربه ی اندوه و همچنین نحوه ی تلاش ما برای کمک به کسانی‎که مصیبت دیده اند ارائه می دهد. مگان که تجربه ی اندوه از هر دو جنبه ـ هم به عنوان درمانگر و هم به عنوان زنی که شاهد غرق شدن همسر محبوبش ـ را دارد، با بینشی عمیق از حقایق ناگفته‎ی فقدان، عشق و التیام می نویسد. او هدف تجویزشده‎ی جامعه برای بازگشت به یک زندگی “شاد” و عادی را بی اعتبار کرده و راه میانه ی بسیار سالم تری را جایگزین می کند؛ راهی که ما را دعوت می کند زندگی را در کنار اندوه بسازیم، به جای این که تلاش کنیم بر آن غلبه کنیم.مگان می نویسد: «غم واندوه _ درست مثل عشق _ نیازی به راه حل ندارد.» این کتاب با داستان ها، تحقیقات، نکات زندگی و شیوه های عملی خلاقانه و مبتنی بر آگاهی و همچنین تجارب نویسنده، راهنمای منحصربه فردی است برای اتفاقات ناگواری که سر راه همه ی ما ـ چه در زندگی شخصی خودمان و چه زندگی کسانی که دوست شان داریم – قرار می گیرد.عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست، کتابی است برای آنان که اندوهگین اند، و برای کسانی که آنان را دوست دارند؛ کتابی برای همه ی کسانی که به دنبال دوست داشتنِ بهتر و بیش‎تر خود و دیگران اند.
      

لیست‌های مرتبط به عیبی ندارد حالت خوش نیست

یادداشت‌ها

          مگان دیواین این کتاب رو با این جمله شروع می کنه که در فرهنگ ما،(فرهنگ آمریکایی)، شیوه ی برخورد با سوگ معیوب است. 
وختی این جمله رو خوندم فکرم درگیر این شد که ما در کشورمون چه رفتاری با آدم هایی که درگیر سوگ و فقدان هستند داریم؟
از اون ها انتظار داریم بهترین مجالس رو برگزار کنند، چیزی کم و کسر نباشه، حواسشون به لیست مهمان ها باشه و .. .
فرد داغ دیده حق داره نهایتا دو ماهی ناراحت باشه، اما باید سریع به روال سابقش برگرده چون ما بیشتر از این مدت زمان تحمل نداریم آدم های ناراحت و افسرده رو دور و برمون ببینیم، ما دوست داریم اون ها طوری رفتار کنند که انگار نه انگار فردی رو از دست دادند که تا همین چند وقت پیش از افراد مهم زندگیشون بوده!
اما
همه ی این ها خواسته ها و توقعات بی جاییه! 
با خوندن این کتاب می فهمیم اگر کسی فردی رو از دست میده چه حال و هوایی رو تجربه می کنه. خوندن این کتاب به ما کمک میکنه دنیای بعد از سوگ که با عوارض جسمی، اضطراب، ذهن مشوش همراه هست رو بهتر بشناسیم.🫂
اگر کسی رو از دست دادیم، به خودمون زمان بدیم تا دردهامون التیام پیدا کنه. این کتاب میگه ما قصد نداریم درد رو برطرف کنیم، فقط میخواهیم روی اون مرهم بگذاریم.🖤
این کتاب پیشنهاد من به شماست ، اگر دچار سوگ هستید و یا یکی از اطرافیانتون درگیر فقدان شده، با خوندن این کتاب میتونید راهتون رو با شرایط جدید ادامه بدید.📕
        

13

نرگس

نرگس

1404/1/29

          🌱ما اعتقاداتی منسوخ و قدیمی داریم درباره‌ی اینکه غم‌زدگی چقدر باید طول بکشد و باید به چه شکل باشد و آن را چیزی می‌دانیم که باید بر آن غلبه کرد و درستش کرد، نه چیزی که باید بر آن مرهم گذاشت و از آن حمایت کرد. حتی پزشک‌مان این‌طور آموزش دیده‌اند که سوگ را اختلال بدانند، نه واکنشی طبیعی به فقدانی بزرگ.

مگان دیواین، روان‌درمانگر و نویسنده‌ی آمریکاییه؛ متخصص سلامت روان بالینی. تمرکز اصلیش، روی درمان تروما و بحران‌های روانی بود. مثل خیلی از درمانگرهای سنتی، خودش تجربه‌ی عمیق سوگ نداشت… تا وقتی که با مرگ ناگهانی همسرش روبه‌رو شد.
بعد از اون اتفاق، مسیر کاری و دیدگاهش به کلی تغییر کرد؛ تمرکزش رفت روی حمایت از سوگ‌دیدگان، تا جایی که تصمیم گرفت این کتاب رو بنویسه.

دیواین یه روان‌درمانگر سنتی بود که باور داشت میشه با گفت‌وگو یا تغییر نگرش، به سوگ‌دیده‌ها کمک کرد تا بر شرایط‌شون غلبه کنن و به زندگی عادی برگردن.
اما وقتی خودش توی اون موقعیت قرار گرفت، فهمید که درد و اندوه چیزی نیست که صرفاً “درست” یا “برطرف” بشه؛ بلکه باید به رسمیت شناخته بشه و هرکسی باید اجازه داشته باشه مسیر خودش رو توی این رنج طی کنه.

تا اینجا، منم با خانم دیواین کاملاً موافقم🤝🏻.
اما متأسفانه، با خوندن متن کتاب متوجه شدم که تفاوت فرهنگی خیلی زیادی بین آمریکا و ایران توی مسئله‌ی سوگ وجود داره.

تو فرهنگ ما، “سوگ، سوگوار و سوگواری” اهمیت ویژه‌ای داره؛ از مراسم‌ها و سنت‌ها گرفته تا ادای احترام‌های طولانی‌مدت از طرف مردم.
حتی بعضی وقت‌ها اونقدر اطرافیان حساس میشن که سوگوار، اگر هم بخواد به زندگی عادی برگرده، نمی‌تونه؛ مخصوصاً توی شهرها یا محله‌های کوچیک!
فکر کنم این فضا برای خیلی‌ها آشنا باشه و نیازی به توضیح بیشتر نباشه…

به‌هرحال، سوگ چیزیه که قابل «حل شدن» نیست. اما توی جامعه‌ی ما که به شکل طبیعی‌تر پذیرفته شده، بهتره آموزش‌ها جوری باشه که کیفیت زندگی فرد رو بهتر کنه؛ کمک کنه آدم‌ها با دید بازتر و عمیق‌تری به شرایط و اطرافیانشون نگاه کنن.
برداشت من از کلیات این کتاب این بود که فرد رو منزوی‌تر از قبل میکنه؛ باعث میشه بیشتر حق رو به خودش بده و نسبت به دیگران حس بدتری پیدا کنه.
وقتی کسی اینجوری فکر کنه، هر روز بیشتر از قبل تنها میشه و دیگه کمک بیرونی خیلی سخت میشه…

راستش اول می‌خواستم این کتاب رو هدیه بدم، ولی خوشحالم که قبلش خوندم و منصرف شدم! چون اون فرد، مخصوصاً توی فضای کوچیک‌تر، خیلی از این مراحل رو پشت سر گذاشته و این کتاب ممکن بود براش مفید نباشه.

یه انتقاد دیگه هم دارم: تعداد مطالب تکراری توی کتاب واقعاً زیاد بود.
یه موضوع رو با عناوین مختلف یا برای تأکید، انقدر تکرار کرده بود که حوصله‌سربر میشد. به نظرم میشد کل کتاب رو توی ۱۰۰ صفحه جمع‌وجور کرد! که البته خود خانم دیواین هم به این موضوع آگاه بوده اما..
🌱در واقع براى نوشتن اين كتاب، «طولانى بودن بخش‌ها» يكى از موضوعات مورد بحث ميان من و همكارانم بود، زيرا مى‌دانستيم مطالعه و درك مطالب در زمان سوگوارى چقدر سخت است.

در کل این کتابیه که از درد صحبت میکنه و با توجه به برداشت متفاوت انسان‌ها از درد، برداشتشون ازین کتاب هم‌میتونه متفاوت باشه! اما من فقط قسمت‌هایی که در مورد «مهربان بودن با خود» بود، رو دوست داشتم.

با همه‌ی این تفاسیر، خوندن این کتاب رو برای «اطرافیان فرد سوگوار» خیلی توصیه می‌کنم.
باعث میشه بهتر بدونن چجوری با اون فرد حرف بزنن و بفهمن که حرف‌های به ظاهر ساده و دلسوزانه، همیشه تأثیر مثبتی ندارن.
ولی برای هر فرد سوگواری، واقعاً پیشنهادش نمیکنم. خیلی به شخصیت، موقعیت و طرز تفکر اون فرد بستگی داره. چون به نظر من، سوگوار رو بیش از اندازه منزوی و حساس میکنه و رابطه‌ش با اطرافیانش رو سخت‌تر.
🌱اگر به خودتان آمديد و ديديد اينجاييد، در اين زندگى كه خودتان آن را نخواسته‌ايد، در اين زندگى كه پيش‌بينى‌اش نمى‌كرديد، متأسفم. نمى‌توانم بگويم كه نهايتاً همه‌چيز درست و حل خواهد شد.
حال شما «خوب» نيست و شايد هيچ‌وقت هم حالتان «خوب»
نشود.
هر سوگی كه بر دوش مى‌كشيد مهم است بپذيريد كه چقدر بد است، چقدر سخت است. واقعاً هراسناك و وحشت‌انگيز است و دوام آوردن در آن غيرممكن.
اين كتاب درمورد بهبود شما يا بهبود سوگ شما نيست. و نيز درمورد «بهتركردن» حال شما يا برگرداندنتان به حالت «عادي» زندگی نيز نيست. اين كتاب درباره‌ى نحوه‌ى زندگی كردن شما درون فقدان‌تان است.
        

35