معرفی کتاب جنگاوران جوان؛ ویرانه های گورلان اثر جان آنتونی فلناگن مترجم مسعود ملک یاری

جنگاوران جوان؛ ویرانه های گورلان

جنگاوران جوان؛ ویرانه های گورلان

4.4
55 نفر |
20 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

91

خواهم خواند

24

ناشر
افق
شابک
9789643698065
تعداد صفحات
376
تاریخ انتشار
1398/10/10

توضیحات

        این مجموعه فانتزی در سال 2004 در استرالیا منتشر شد. فلنگن اولین بار داستان‌های این مجموعه را برای پسرش نوشت تا به کتاب خوانی تشویق شود. تا کنون دوزاده جلد از این مجموعه منتشر شده است. چندین سال است که اهالی آرالوئن در صلح و صفا روزگار می گذرانند غافل از اینکه ارباب باران و تاریکی، بار دیگر دست به کار دسیسه ای تازه است. اما گیلان، ویل و دوستش هوراس که جنگجوی جوانی است، در ماموریت ویژه ای به سرزمین همسایه می روند و در آن جا با اتفاق تکان دهنده ای رو به رو می شوند: تمام اهالی آنجا یا فرار کرده اند و یا اسیر شده اند. در این میان ویل و هوراس تنها کسانی هستند که می توانند سرزمین هایشان را نجات دهند.
      

لیست‌های مرتبط به جنگاوران جوان؛ ویرانه های گورلان

نمایش همه

پست‌های مرتبط به جنگاوران جوان؛ ویرانه های گورلان

یادداشت‌ها

ROBIN HOOD

ROBIN HOOD

1404/4/18

        اول از همه بگم من اینجا نیومدم الکی از کتاب تعریف کنم حالشم ندارم :)
پس مستقیم میریم سراغ ضعف هاش که کم هم هست.
نقاط قوت رو از نظرات بقیه بخونید.  :)
کلا دوتا انتقاد میخوام بکنم:
1.داستان بعضی از موقع ها خیلی کلیشه ای میشه، یعنی مثلا یه پسر بچه به تنهایی میتونه یه هیولایی که استادش و کلی شوالیه گیرش افتادن رو بکشه، خب یعنی چی؟ منطقی نیست. حالا این رو میشه تحمل کرد و برای بعضیا شاید جالب باشه.
2.موقعیت های جغرافیایی رو یکم گیج کننده توضیح داده که شاید تو این جلد خیلی محسوس نباشه ولی جلد بعدی خیلی.
نقاط قوت هم تا دلتون بخواد داره البته.
ممنونم.
-------------
ادیت بعد از خوندن چندتا جلد بعدی : 
از همه ی سری تا الان بهتر بوده.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

قشنگ بود
و
          قشنگ بود
وقتی تمومش کردم فقط همین یه جمله رو تو گزارش پیشرفتم نوشتم و بنظرم همین یه جمله هم می‌تونه حق مطلب رو ادا کنه
این کتاب از معدود کتاب هایی بود که داستانش توی ذهنم حک شد و فکر نمی‌کنم حالا حالا ها فراموشش کنم
ویرانه های گورلان فقط داستان جنگیدن و جنگاوری نیست، داستان شمشیرزنی و جاسوسی نیست، بلکه داستان شخصیت هاست، داستان روابطه، داستان آرزوهاست
به طور خاص داستان یه آرزوی نسبتا اشتباهه که از حسرت و گذشته نشات گرفته
ویرانه های گورلان به معنی واقعی کلمه داستانیه برای نوجوانان با وجود این به قدری دلچسب نوشته شده که من گذر کرده از نوجوانی هم بخونم و لذت ببرم
مطمئنم شما هم می‌تونین میون کتاب های سنگینتون بخونین و لذت ببرین

پ.ن¹: یه تشکر ویژه دارم از نشر افق بابت فونت درشتش. روح من خواننده خسته شده از فونت های ریز رو شاد کردید عزیزان
پ.ن²: دقیقا یادم نیست ترجمه چطور بود ولی یادم نمیاد اذیت شده باشم بخاطرش پس میشه گفت ترجمه هم خوب بود
        

15