معصومه میرابوطالبی

معصومه میرابوطالبی

پدیدآور
@mirabootalebi
عضویت

خرداد 1402

100 دنبال شده

184 دنبال کننده

mesle1boom

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        
متن کتاب را پیدا نکردم پس صوتی این کتاب را از طاقچه تهیه کردم با صدای محمد عمرانی. 
به دنبال همان رمان‌های اسطوره‌ای رفتم سراغ این کتاب. خب ارجاعش به لیلی و مجنون نظامی گنجوی و داستان‌های شاهنامه بسیار واضح است. اما خود داستان نکته‌هایی داشت. 
اول اینکه راوی خیلی باحوصله و خیلی با جزییات همه‌چیز را تعریف می‌کند. همین من را به این ظن انداخت که این راوی، با این حجم از پرگویی چرا از گذشته خودش و خواهرش فرنگیس اطلاعاتی به من نمی‌دهد. چرا اگر عشق را در زندگی لیلا واکاوی می‌کند ما وارد گذشته خودش نمی‌شویم تا ببینیم تجربه‌های جوانی‌اش چطور بوده. 
این‌طور شد که من وسط رمان جستجو کردم و فهمیدم بله.... اسماعیل فصیح در کتاب‌های دیگرش زندگی جلال آرین راوی داستان و خواهرش فرنگیس را تعریف کرده است. اگر می‌دانستم این کتاب یک پشتوانه دیگری هم دارد شاید از آن‌ها خواندن را شروع می‌کردم. 
خلاصه نمی‌دانم چه کسی باید به من می‌گفت این کتاب ادامه کتاب دیگری است. حداقل این توضیح می‌توانست در خود کتاب بیاید. یا نویسنده من را ابهام بیرون بیاورد و فرض را بر این بگیرد که کسی کتاب‌های قبلی را نخوانده.
بگذریم...
اسم کتاب تراژدی کمدی پارس است. تراژدی و پارسش قبول اما کمدی‌اش را نفهمیدم از کجا آمد. 
همان‌طور که گفتم داستان پر از جزییات خسته‌کننده است اما عشقی که در آن شکل می‌گیرد برای من جذاب است. هرچند راوی پرگوی ما، خیلی هم خوب احساسات را بیان نمی‌کند. گاهی من شک می‌کردم که واقعاً عاشق است یا دارد یک‌جورهایی انجام‌وظیفه می‌کند. 
اما ماجرا طوری هست که بخواهید گوش بدهید تا ببینید آخرش چه می‌شود. 
درهرصورت من پشیمان نیستم که این کتاب از اسماعیل فصیح را گوش دادم.
      

4

        
خشک‌سالی آخرالزمانی است که دور نیست، دیر نیست و همین‌جا هم رخ‌داده. شکستن لوله‌های انتقال آب از استانی به استان دیگر. بله آن وحشت لوله‌های خالی رخ نداد، اما آیا خیلی دور از دسترس است؟ 
رمان خشک‌سالی برای من یک رمان وحشتناک بود. ماجراهای آخرالزمانی گاهی آن‌قدر دور از دسترس به نظر می‌رسند که موقع خواندنش خواننده با خودش فکر می‌کند کو تا آن موقع. اصلاً این اتفاق نمی‌افتد. اصلاً آدم‌ها این‌جوری نمی‌شوند. اصلاً آن موقع ما نیستیم. اما رمان خشک‌سالی آخرالزمان قابل‌درکی بود. همه‌مان شاید در همین تابستان به درکی از موقعیتش برسیم. 
بعضی صحنه‌ها آن‌قدر برای من تأثیرگذار بود که کتاب را رها می‌کردم. تپش قلبم آن‌قدر بالا می‌رفت که احساس می‌کردم تحمل این‌همه وحشت را ندارم. باید از کتاب فاصله می‌گرفتم، چک می‌کردم آب در لوله‌هایمان باشد و دوباره برمی‌گشتم سر کتاب.
بچه‌های گم‌شده، جنایت، ناامنی و مرگ، همه ارمغان لوله‌های خالی است. 
شخصیت‌پردازی این رمان عالی بود، الیسا، جکی، هنری و کلتون. هر کدام نماینده یک گروه فکری در برابر فجایع هستند و نمونه‌هایشان دوروبرمان زیاد است. 
اواسط رمان، وقتی وحشت به من غالب می‌شد به شوسترمن‌ها التماس می‌کردم این کار را امیدوارانه تمام کنید. من طاقتش را ندارم. و دمشان گرم. خوب تمامش کردند. 
ممنونم از دوست عزیزم خانم توکلی که این رمان را به من معرفی کردند.

      

10

        درمورد مجموعه هفت نشانه
نویسنده: مایکل آدامز

با یک مجموعه هفت‌جلدی مواجیهم که داستان اکنون و فردای ماست. گره زدن اکنون و آینده به هم از طریق تکنولوژی، روبات‌ها، شبکه‌ها و اینترنت. در مجموعه هفت‌جلدی هفت نشانه ما با فنّاوری افسارگسیخته طرفیم، اما افسارگسیختگی‌ای که از همان اول می‌دانیم برنامه ریزش یک انسان است. شخصی به نام نشانه ساز، نشانه‌هایی برای هفت برنده جایزه شهامت می‌فرستد. هفت نشانه‌هایی که نشان از هفت حمله‌اند، به هفت قاره. اولین حمله در مصر رخ می‌دهد، و تعقیب و گریز برنده‌های شهامت شروع می‌شود. 
هفت برنده شهامت ما قبلاً در مسابقه‌ای بزرگ برنده‌شده‌اند، امکانات و ابزارهایی در اختیاردارند که کسی ندارد. در دسترس داشتن این امکانات این حس را به آن‌ها منتقل می‌کند که باید کاری کنند. اگر کسی قرار است جهان را از این حملات نجات بدهد همین هفت نفر هستند. اما آیا این هفت نفر موفق می‌شوند؟ می‌توانند نشانه‌ها را رمزگشایی کنند؟ می‌توانند بفهمند نشانه ساز چه کسی است؟
از روی طرح جلد و تعداد داستان‌ها می‌توانید حدس بزنید که چندان هم موفق نیستند. در هر جلد به یک قاره می‌روند و یک آشفتگی را تجربه می‌کنند. 
بخش‌هایی از فساد جامعه، خطای رسانه‌ها و قدرت‌طلبی در داستان برای مخاطب ساخته می‌شود. در کنارش دوستی بین هفت‌دختر و پسر از جای‌جای جهان و حمایت و دلسوزی‌شان گروهی فعال را تشکیل می‌دهد. داستانی داریم با گروه قهرمانان، که ترس و مشارکت و هیجان را تجربه می‌کنند. 
داستان هیچ فاکتور فانتزی‌ای ندارد و این حجم از تنش برای یک مسئله، اینکه نشانه ساز کیست و هدفش چیست، به نظر زیاد می‌آید. اما وقتی داستان را می‌خوانید می‌بینید خیلی هم زیاد نیست. هر فاجعه، بخشی از انسانیت آدم‌های روی این سیاره را به چالش می‌کشد. آدم‌هایی که کمک می‌کنند، آدم‌هایی که سوءاستفاده می‌کنند و آدم‌هایی که فقط بلدند از موقعیت فرار کنند. 
داستان زمان محدودی دارد، هفت جلدداریم و عملا هفت روز و شاید کمی بیشتر. لحظه‌نگاری‌های دقیقی در داستان وجود دارد و همین داستان را ملموس می‌کند. اما داستان از نفس هم نمی‌افتد. ریتم تندی دارد و این ریتم تندش به‌شدت برای من جذاب بود. 
نقطه عطف بزرگی که در مجموعه هفت نشانه درک کردم، همبستگی بود. تو می‌توانی مثل یاسمین دختری محجبه باشی از مصر، مثل جی جی پسری باشی از کره جنوبی، پسری با خاطره‌های تلخی از کودکی و دو پای روباتی و یا هرکدام از بچه‌های دیگر از اروپا، آمریکا، استرالیا، آمریکای جنوبی و قطب جنوب. 
تو می‌توانی برای خودت بجنگی، برای کشورت، یا می‌توانی برای دیگری بجنگی. برایش زخمی شوی، ناراحت شوی و با جان و دل مبارزه کنی. پس همه این کره زمین از آن توست، تویی که مجموعه هفت نشانه را می‌خوانی.

      

3

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        
متن کتاب را پیدا نکردم پس صوتی این کتاب را از طاقچه تهیه کردم با صدای محمد عمرانی. 
به دنبال همان رمان‌های اسطوره‌ای رفتم سراغ این کتاب. خب ارجاعش به لیلی و مجنون نظامی گنجوی و داستان‌های شاهنامه بسیار واضح است. اما خود داستان نکته‌هایی داشت. 
اول اینکه راوی خیلی باحوصله و خیلی با جزییات همه‌چیز را تعریف می‌کند. همین من را به این ظن انداخت که این راوی، با این حجم از پرگویی چرا از گذشته خودش و خواهرش فرنگیس اطلاعاتی به من نمی‌دهد. چرا اگر عشق را در زندگی لیلا واکاوی می‌کند ما وارد گذشته خودش نمی‌شویم تا ببینیم تجربه‌های جوانی‌اش چطور بوده. 
این‌طور شد که من وسط رمان جستجو کردم و فهمیدم بله.... اسماعیل فصیح در کتاب‌های دیگرش زندگی جلال آرین راوی داستان و خواهرش فرنگیس را تعریف کرده است. اگر می‌دانستم این کتاب یک پشتوانه دیگری هم دارد شاید از آن‌ها خواندن را شروع می‌کردم. 
خلاصه نمی‌دانم چه کسی باید به من می‌گفت این کتاب ادامه کتاب دیگری است. حداقل این توضیح می‌توانست در خود کتاب بیاید. یا نویسنده من را ابهام بیرون بیاورد و فرض را بر این بگیرد که کسی کتاب‌های قبلی را نخوانده.
بگذریم...
اسم کتاب تراژدی کمدی پارس است. تراژدی و پارسش قبول اما کمدی‌اش را نفهمیدم از کجا آمد. 
همان‌طور که گفتم داستان پر از جزییات خسته‌کننده است اما عشقی که در آن شکل می‌گیرد برای من جذاب است. هرچند راوی پرگوی ما، خیلی هم خوب احساسات را بیان نمی‌کند. گاهی من شک می‌کردم که واقعاً عاشق است یا دارد یک‌جورهایی انجام‌وظیفه می‌کند. 
اما ماجرا طوری هست که بخواهید گوش بدهید تا ببینید آخرش چه می‌شود. 
درهرصورت من پشیمان نیستم که این کتاب از اسماعیل فصیح را گوش دادم.
      

4

        
خشک‌سالی آخرالزمانی است که دور نیست، دیر نیست و همین‌جا هم رخ‌داده. شکستن لوله‌های انتقال آب از استانی به استان دیگر. بله آن وحشت لوله‌های خالی رخ نداد، اما آیا خیلی دور از دسترس است؟ 
رمان خشک‌سالی برای من یک رمان وحشتناک بود. ماجراهای آخرالزمانی گاهی آن‌قدر دور از دسترس به نظر می‌رسند که موقع خواندنش خواننده با خودش فکر می‌کند کو تا آن موقع. اصلاً این اتفاق نمی‌افتد. اصلاً آدم‌ها این‌جوری نمی‌شوند. اصلاً آن موقع ما نیستیم. اما رمان خشک‌سالی آخرالزمان قابل‌درکی بود. همه‌مان شاید در همین تابستان به درکی از موقعیتش برسیم. 
بعضی صحنه‌ها آن‌قدر برای من تأثیرگذار بود که کتاب را رها می‌کردم. تپش قلبم آن‌قدر بالا می‌رفت که احساس می‌کردم تحمل این‌همه وحشت را ندارم. باید از کتاب فاصله می‌گرفتم، چک می‌کردم آب در لوله‌هایمان باشد و دوباره برمی‌گشتم سر کتاب.
بچه‌های گم‌شده، جنایت، ناامنی و مرگ، همه ارمغان لوله‌های خالی است. 
شخصیت‌پردازی این رمان عالی بود، الیسا، جکی، هنری و کلتون. هر کدام نماینده یک گروه فکری در برابر فجایع هستند و نمونه‌هایشان دوروبرمان زیاد است. 
اواسط رمان، وقتی وحشت به من غالب می‌شد به شوسترمن‌ها التماس می‌کردم این کار را امیدوارانه تمام کنید. من طاقتش را ندارم. و دمشان گرم. خوب تمامش کردند. 
ممنونم از دوست عزیزم خانم توکلی که این رمان را به من معرفی کردند.

      

10

        درمورد مجموعه هفت نشانه
نویسنده: مایکل آدامز

با یک مجموعه هفت‌جلدی مواجیهم که داستان اکنون و فردای ماست. گره زدن اکنون و آینده به هم از طریق تکنولوژی، روبات‌ها، شبکه‌ها و اینترنت. در مجموعه هفت‌جلدی هفت نشانه ما با فنّاوری افسارگسیخته طرفیم، اما افسارگسیختگی‌ای که از همان اول می‌دانیم برنامه ریزش یک انسان است. شخصی به نام نشانه ساز، نشانه‌هایی برای هفت برنده جایزه شهامت می‌فرستد. هفت نشانه‌هایی که نشان از هفت حمله‌اند، به هفت قاره. اولین حمله در مصر رخ می‌دهد، و تعقیب و گریز برنده‌های شهامت شروع می‌شود. 
هفت برنده شهامت ما قبلاً در مسابقه‌ای بزرگ برنده‌شده‌اند، امکانات و ابزارهایی در اختیاردارند که کسی ندارد. در دسترس داشتن این امکانات این حس را به آن‌ها منتقل می‌کند که باید کاری کنند. اگر کسی قرار است جهان را از این حملات نجات بدهد همین هفت نفر هستند. اما آیا این هفت نفر موفق می‌شوند؟ می‌توانند نشانه‌ها را رمزگشایی کنند؟ می‌توانند بفهمند نشانه ساز چه کسی است؟
از روی طرح جلد و تعداد داستان‌ها می‌توانید حدس بزنید که چندان هم موفق نیستند. در هر جلد به یک قاره می‌روند و یک آشفتگی را تجربه می‌کنند. 
بخش‌هایی از فساد جامعه، خطای رسانه‌ها و قدرت‌طلبی در داستان برای مخاطب ساخته می‌شود. در کنارش دوستی بین هفت‌دختر و پسر از جای‌جای جهان و حمایت و دلسوزی‌شان گروهی فعال را تشکیل می‌دهد. داستانی داریم با گروه قهرمانان، که ترس و مشارکت و هیجان را تجربه می‌کنند. 
داستان هیچ فاکتور فانتزی‌ای ندارد و این حجم از تنش برای یک مسئله، اینکه نشانه ساز کیست و هدفش چیست، به نظر زیاد می‌آید. اما وقتی داستان را می‌خوانید می‌بینید خیلی هم زیاد نیست. هر فاجعه، بخشی از انسانیت آدم‌های روی این سیاره را به چالش می‌کشد. آدم‌هایی که کمک می‌کنند، آدم‌هایی که سوءاستفاده می‌کنند و آدم‌هایی که فقط بلدند از موقعیت فرار کنند. 
داستان زمان محدودی دارد، هفت جلدداریم و عملا هفت روز و شاید کمی بیشتر. لحظه‌نگاری‌های دقیقی در داستان وجود دارد و همین داستان را ملموس می‌کند. اما داستان از نفس هم نمی‌افتد. ریتم تندی دارد و این ریتم تندش به‌شدت برای من جذاب بود. 
نقطه عطف بزرگی که در مجموعه هفت نشانه درک کردم، همبستگی بود. تو می‌توانی مثل یاسمین دختری محجبه باشی از مصر، مثل جی جی پسری باشی از کره جنوبی، پسری با خاطره‌های تلخی از کودکی و دو پای روباتی و یا هرکدام از بچه‌های دیگر از اروپا، آمریکا، استرالیا، آمریکای جنوبی و قطب جنوب. 
تو می‌توانی برای خودت بجنگی، برای کشورت، یا می‌توانی برای دیگری بجنگی. برایش زخمی شوی، ناراحت شوی و با جان و دل مبارزه کنی. پس همه این کره زمین از آن توست، تویی که مجموعه هفت نشانه را می‌خوانی.

      

3

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.