خب داستان نسبتا خوبی داشت و حوصله رو سر نمی‌برد
اتفاق هاش هیجان انگیز بود و قلم نویسنده روون بود و توی روند ابهام نداشت
اما به نظرم میتونست پایان بهتری داشته باشه
اینکه آقای فرهادی چه بلایی سرش اومد یا اینکه پریزاد و پسرش در آخر کجا رفتن..

      

        دختر پرتقالی..
باید بگم بیش از حد به دلم نشست.
دلیلش شاید هم نظری من با محتوای کتاب بود.
طرز فکر من کاملا توی کتاب نوشته شده بود.
کتاب اولش کند پیش رفت اما از اواسطش داستان خیلی جون گرفت.

      

        پایانش منطقی و خوب بود. 
اوایلش یکنواخت بود و از یه جایی به بعد
داستان اصلی و ماجراجویی شروع شد. 
در کل هیجان انگیز بود
      

        داستان خاص و جالبی بود که برای من دوست داشتنی بود. 
      

        تمومم شدد بلاخره بعد از دو هفته که چند روزش با ریدینگ
 اسلامپ به سر شد و باعث شد عقب بیوفتم از همخونی..
و عقل و احساس؛ داستان جالبی بود که زندگی دو خواهر و نشون
 میداد که یکی منطقی و دیگری احساسی بود که تهشم به این تاکید
داشت که منطق بهتره و ماریان رفتار منطقی نشون داد از خودش....
و یکم خیلییی پر از شخصیت و مکان بود که به نظرم نیاز نبودن
 توی داستان و به خاطر همین یه پیچیدگی خاصی داشت..
درکل کتاب خوبی بود اما من نتونستم زیاد باهاش ارتباط بگیرم🙂
مرسی از بچه های همخوانی که صبر کردن منم بخونم و 
دمشون گرم به خاطر پایه بودن و مهربون بودنشون😍✨💗
      

        اولاش نتوستم باهاش ارتباط بگیرم..
ولی اواخرش بهتر شد و اتفاقای جالب تری افتاد!
در کل همراه شدن با داستانش بد نبود 🤌🏻
      

        دنیایی که د یه روز آن "با یه کسره برام ساخت خیلی زیبا بود...
به جرعت میشه گفت خیلی بهتر از فیلمش بود 🤌🏻

      

        جلد اولش فقط مقدمه بود ولی خب باید 
خونده میشد که جلدای دیگش و بفهمی 🌝🤌🏻
      

        پایان داستانش با اینکه غیر منتظره نبود ولی باعث شد براش اشک بریزم:)))
      

        انتظار داشتم به زندگی اون خانوم پیراهن پوش برگرده ولی خب خیلی دوسش داشتم و بهم حس خوبی داد