مهدی هدایت

@mehdihedayat

8 دنبال شده

5 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

نمایش همه

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

لیست‌های کتاب

فعالیت‌ها

            "غرور و تعصب" یا "غرور و پیش داوری"؟

این کتاب انقدر معروف هست که لازم نباشد برای آن خلاصه و مروری بنویسم‌ :))
ولی در اینجا میخواهم به شخصیت دونفر از اعضای خانواده‌ی بنت بپردازم که خیلی فکرم را مشغول کرده‌اند!

خانواده‌ی بنت، یک خانواده ۷ نفری است که در دهکده لانگبرون زندگی می‌کنند.
این خانواده متشکل از خانم و آقای بنت و ۵ دختر به نام های؛
جین؛ دختری که مظهر زیبایی، مهربانی ، جذابیت و نزاکت است🫂
الیزابت؛ دختری پرشور، جسور و زیباست که غرور را هم می‌شود جز خصوصیات او در نظر گرفت، و همین غرور گاهی باعث می‌شود با پیش داوری دیگران را قضاوت کند..❤️‍🩹
مری؛ به زیبایی دیگر خواهرانش نیست و برای جبران آن، به دنبال یادگیری موسیقی، آواز و مطالعه است..
و خواهران کوچکتر؛ 
کیتی و لیدیا که هیچ کار ، سرگرمی و برنامه ای در زندگی ندارند مگر اینکه به دنبال افسران جوان و دلبری از آنان باشند!

خانواده بنت وضعیت مالی آنقدر خوبی ندارند که برای آموزش دختران خود معلمه ای بیاورند تا آموزش ببینند!
از طرفی مادر خانواده هم به دنبال آموزش صحیح فرزندانش نیست!
یا شاید بشود گفت اصلا به فکرش هم نمی‌رسد که شاید دخترانش نیاز به آموزش دارند 🚶‍♀
پدر خانواده هم بیشتر ترجیح میده در کتابخانه شخصی‌اش تنها باشد تا اینکه به این جور مسائل فکر کند :)


حال برسیم به دو شخصیت مدنظرم👇

۱. آقای بنت 
آقای بنت دارای یک شوخ طبعی کنایه آمیز است که از آن برای تحریک عمدی همسرش استفاده ‌می‌کند..
به قول الیزابت، آقای بنت مدام در پیش چشم دخترانش، همسر خود را کوچک و مسخره می‌کند، بدون آنکه از عواقب این کار بر رفتار و روحیه دخترانش آگاه باشد 😮‍💨

شخصیت آقای بنت در اوایل کتاب جالب توجه بود و حتی طنز قشنگی به کتاب میداد، ولی از یک جایی به بعد بی مسئولیتی، تنبلی و بی قیدی آقای بنت قابل مشاهده و آزار دهنده بود!☹️

۲. خانم بنت
همسر آقای بنت، زنی احمق و پر سر و صدا است که تنها هدفش در زندگی ازدواج دخترانش است. 
خانم بنت رفتار ضعیف و اغلب نامناسبی دارد که هیچکس در این خانواده نمی‌تواند در مقابل او دربیاید..
با پیش داوری خیلی شدیدی با مردم برخورد می‌کند،
بارها در کتاب شاهد شرمندگی دو دختر بزرگتر از رفتار مادرشان بودیم!

دخترها از پدر توقع دارند که درمقابل رفتارهای همسرش دربیاید و او را آگاه کند، ولی رفتار پدر در خیلی از مواقع باعث شدت رفتار همسرش می‌شود.. 
پدر خانواده به عنوان فرد عاقل تر، در موقعیتی که باید جدی باشد و جدی مسائل را بررسی کند و تصمیمی بگیرد، با شوخی، تمسخر و گذر کردن از کنار مسائل، وضعیت را به مادر خانواده با این ویژگی ها می‌سپارد..

تنها حرفم این هست که
انسان در هر جایگاه و نقشی که هست، چه پدر و مادر، چه فرزند و...
باید مراقب رفتارهایش باشد
ضرر رفتارهای سبک سرانه و بی قید ما، متاسفانه فقط متوجه خودمان نمی‌شود!🤚

در خیلی از مواقع، دختران نیاز به مشورت عاقلانه و دلسوزانه پدر و مادر خود داشتند، ولی بخاطر عدم کنترل و رفتارهای عجیب مادر از او دوری می‌کردند..
و بخاطر جدی گرفته نشدن و کناره گیری پدر خانواده از مسائل جدی، ترجیح می‌دادند که مسائل را بین خودشان و اعضای خارج از خانواده حل کنند (آقا و خانم گاردینر)🚶‍♀

از دیگر جذابیت های کتاب،
 وضعیت اجتماعی آن زمان انگلستان و مشکلاتی که زنان با آن روبرو بودند است.
 سرنوشت زنان که به لحاظ حقوقی نمی‌توانستند مالکیت داشته باشند و تنها با ازدواجی موفق، خوش‌بخت می‌شدند در این کتاب به‌نقد کشیده می‌شود. 
در طول داستان، زنانی متفاوت روایت می‌شوند که هرکدام نمایان‌گر یک طرز فکر رایج در جامعه‌اند.
داستان به ازدواج های متفاوتی می پردازد که هرکدامشان نکته ها، نوع وابستگی و علاقه های متفاوتی را بررسی میکند..
کتاب تقابل بین ویژگی های اخلاقی و رفتاری انسان هاست،
این ویژگی هارا در مقابل هم قرار میدهد و ارزیابی و نتیجه گیری نهایی را به خود مخاطب می‌سپارد :)🤝

این مواردی که نام بردم برای من خیلی مهم و جالب بودند، ولی داستان عاشقانه کتاب رو خیلی قوی نمیدونم..
همین طور شخصیت دارسی و آقای بینگلی هم برام جالب بود ولی به نظرم خیلی کم بهشون پرداخته شده بود :[
امیتاز حقیقیم به این کتاب هم ۳.۷۵ هست 🚶🏼‍♀️

فقط نمیدونم چرا عکس جلد کتاب های آستین انقد نازیباس😬