بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت‌های f_altaha (30)

f_altaha

1402/05/21

                شروع، متن و کشش خیلی بهتر از انتظارم بود، بخش ابتدایی داستان باورپذیربود و قابل همدردی و پر از جملاتی کلیدی و قابل تامل، نقش اول نقش بازی نمی کرد، مبارزی متفکر بود که چالش هایی هم در مقابل خود می دید و برای رفع آن چالش ها منطقی تلاش می کرد و حتی اگر عاطفه و احساسات را دخیل می کرد کار خود را خوب بلد بود و بخش عاشقانه ی داستان ناهمگون با مبارزه و منطق آن نبود اما هرچه به انتها نزدیک می شویم از حجم ویژگی های خوب مطرح شده کاسته می شود، از یک جایی به بعد به جای منطق و عشق خیال امام را دیدن داستان را جلو می برد، اینکه مخاطب همراه با نقش اول داستان یک دفعه 15 سال به جلو پرت می شود باعث می شود تمام قدم های آهسته ایی که نویسنده برای همراهی مخاطب برداشته بود نقش برآب شود و در انتها، پایان داستان اندک آبروی باقی مانده ی کتاب را هم بر زمین می ریزد
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

f_altaha

1402/05/21

                حدود 40 غزل کوتاه که تماما از عشق بود اما اکثرا با کلماتی مثل گیسو(پریشان است گیسویی در این باد و پریشان تر/مسلمانی که میخواهد نگاهش را نگه دارد)و  گله از رقیب(رقیبم گیسوانت را به دست آورد غمگینم)و دیده نشدن ها(من همانم که پسندید و پسندیده نشد)زمینی بودن این عشق تداعی میشد،در عین حال گاهی هم با بیت هایی عشق را آسمانی بیان میکرد(به رغم سربه هوابودنم زمینگیرم/به سر هوای تورا دارم از زمین سیرم)و یک شعر هم صریحا مخاطب عاشقانه هایش را خدا می داند(به هرچه مینگرم جلوه ی وجود خداست/قسم که غیر خدا هیچ در لباسم نیست) .اکثرا هم از نظر ریتم و هم محتوا در عین سادگی(شعرمرا ببخش اگر بی تکلف است) در سطح بالایی بودند.در محتوا با کلماتی مثل زاهد،دین،کفر و توبه اعتقاد شاعر به نمایش گذارده شده بود و جز یکی دو مورد(زهد ورزیدم و غافل که عوض خواهم کرد‌/تاری از موی تورا باهمه ی ایمانم) که آن ها هم در دنیای شعر قابل توجیه است،چیزی خلاف اعتقادها به چشم نمی‌خورد و از نظر ریتم چون اکثر شعرها غیر از قافیه ردیف داشتند،ریتم خوبی شکل میگرفت و این تکرار بر انعکاس بیشتر درون مایه ها در ذهن مخاطب هم تاثیر داشت
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.