بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

من، پیش از تو

من، پیش از تو

من، پیش از تو

جوجو مویز و 1 نفر دیگر
3.8
200 نفر |
66 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

538

خواهم خواند

73

ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزش های مخاطره آمیزی چون صخره نوردی می پرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ می دهد و به لحظه ای زندگی اش تغییر می کند و او... من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوب های زمینی خارج می شود و به لایه ی آرمانی می رسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا می سازد. آسوشیتدپرس درباره این رمان می نویسد: بعضی کتاب ها را نمی توان زمین گذاشت. کتاب هایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیت هایش می شود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش می دهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتاب هاست. گاهی می خندید، گاهی لبخند می زنید و گاهی عصبانی می شوید، و بله، گاهی اشک می ریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمال کاغذی فروخت. نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسنده ی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار می دهد که اشک ریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصه ای می آفریند که در خاطره ها می ماند. مریم مفتاحی، متولد سال 1343 ساری، فارغ التحصیل رشته ی مترجمی زبان انگلیسی و زبانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی است. برخی از ترجمه های او عبارتند از: دو اثر از کالین مک کالو استرالیایی، سه اثر از مارگارت دیکینسن انگلیسی، و گنجینه ی خرد چین (چینگ هوآ تانگ)، انتقام فیثاغورث ( آرتورو سانگالی) و کوه ها طنین انداختند (خالد حسینی).

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به من، پیش از تو

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به من، پیش از تو

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به من، پیش از تو

°•zari•°

1402/04/21

            
۳/۵از۵⭐️
لوییزا کلارک، دختر جوانی هست که زندگی ساده ای داره و تمام عمرش رو رر محل زندگی اش سپری کرده. اون که به شدت به کار و پول نیاز داشت، پرستار پسری به نام ویل ترینور میشه که بعد از یک حادثه ی رانندگی، مجبوره بقیه ی عمرش را روی ویلچر بگذرونه. ویل، قبلا فردی پرروحیه و بلندپرواز بود اما حالا سرزندگی خودش را از دست داده و مطمئن هست که نمیتونه زندگی به این شکل را تحمل کنه. ویل، خیلی دمدمی مزاج هست و با نیش و کنایه حرف میزنه، اما لوییزا به تدریج یاد میگیره که چطوری میتونه با اون تعامل بکنه و پس از مدت کمی، حسی از عشق و علاقه نسبت به او در دل لوییزا شکل میگیره. وقتی که لوییزا میفهمه که ویل برای خودش، نقشه های وحشتناکی در سر دارد، تصمیم میگیره تا به او نشان بده که زندگی بازهم ارزش زندگی کردن رو داره
__________________________________________

اولین کتاب از جوجو مویز بود(صوتی گوش دادم)
کتاب پر از احساسات خوب و بد بود.خیلی دلنشین بود و خب در زندگی واقعی هم ممکنه این اتفاقات بیفته و تصورش میشد کرد.برای گوش دادن موقع آشپزی یا قبل از خواب خیلی خوب بود✨️😍
فصل آخر:)))))))