بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سرلوحه ها: یادداشت های پراکنده ی سال های 81 تا 84

سرلوحه ها: یادداشت های پراکنده ی سال های 81 تا 84

سرلوحه ها: یادداشت های پراکنده ی سال های 81 تا 84

3.3
44 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

94

خواهم خواند

25

کتاب سرلوحه ها: یادداشت های پراکنده ی سال های 81 تا 84، نویسنده رضا امیرخانی.

یادداشت‌های مرتبط به سرلوحه ها: یادداشت های پراکنده ی سال های 81 تا 84

            قلم جناب رضا امیرخانی (@RzaAmrkhany)، انصافا جذاب است. کتاب سرلوحه‌ها هم که مجموعه‌ای از یادداشت‌های ایشان است، در واقع مجموعه‌ای از جذابیت‌هاست!
نگرش متفاوت وی به مسائل مختلف  از جمله دلایل این جذابیت است. برای درک نگاه متفاوت ایشان می‌توان گفت‌وگوی اخیر ایشان (شب عاشورا) با برنامه سوره شبکه 4 را دید و شنید...
اگرچه این یادداشت‌ها مربوط به سال‌های 81 تا 84 است، اما خواندن آن‌ها کمک می‌کند که مقداری با فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن سال‌ها آشنا شویم.
حالا به مناسبت اتمام این کتاب، برخی از آن جذابیت‌ها را لیست می‌کنم؛

6. پیام‌بر بشاگرد [حاج عبدالله والی و دیگر هیچ! لطفا بخوانید و بخوانانید...]
7. اگر او نبود تو چه‌کاره بودی؟! [...اگر او ظهور نمی‌کرد...]
8. بم؛ شهری که خم شد، اما کم نشد!
9. عاشورای ظاهر و عاشورای باطن [کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا. حتی اگر یوم شب باشد و ارض، ارتفاع سی هزار پایی...]
10. خرده-ریزه‌هایی از زیارت عتبات
11. دفع افسد به افسد [این نوشته و نوشته شماره 10 پیرامون اوضاع عراق بسیار قابل تأمل است.]
12. دل‌های سوخته کنار نیمکت‌های سوخته [صبرا و شتیلا، قانا، طلائیه، عاشورا و دبیرستان دخترانه زینبیه میانه...]
13. خانه عاشقان امیرالمؤمنین [جرج جرداق و برخی حرف‌های ناگفته]
14. لبنان، یک معادله چندمجهولی با درجات بالا!
15. پنجره‌ها [پنجره‌ای رو به دریا و پنجره‌ای رو به آفتاب...]
16. لاری، حاجی مسگری و آقای رئیس جمهور!
18. پَریشانی پَرشی پُر شَر [همه مقصرند...]
20. آغاز یک مغالطه از یک رئیس جمهور
21. دو تا به نعل و دو تا به میخ
22. تظاهرات! [جهت آشنایی با چگونگی راه اندازی تظاهرات توصیه می‌شود! و البته که تظاهرات جمع تظاهر است...]
23. چقدر جنبش نرم افزاری! [مسئله‌ای که تا حدودی با "آتش به اختیار" نیز حس شد! راستی آقای امیرخانی واقعا فیزیک خوانده‌ها چه گناهی کرده‌اند که کامپیوتر و نرم افزار نخوانده‌اند؟ چقدر جنبش نرم افزاری؟]
24. تعدد آقا [امان از تعدد آقا...]
25. چرخه‌ی اقتدار
27.مردی متعهد به حقیقت! [حقا که نگرانی پیرامون استفاده از رشحات قلم ادبا و شعرا در آثار فلسفی بسیار بجا و صحیح بود.]
31. دست تقدیر و جایزه نوبل ژائو [خواندن این یادداشت برای فهم ریشه اهدای جوایز جشنواره کن و سایر جوایز بین المللی به ایرانیان، لازم است]
32. نقدی بر کتاب آیات شیطانی
35. آموزش داستان‌نویسی به زبان ساده (قسمت اول)
37. آموزش داستان‌نویسی به زبان ساده (قسمت دوم) [انصافا همان بخش‌های کوتاه خاطرات سفرها خیلی خوب بود... ای کاش روزی جناب امیرخانی این سفرنامه‌ها را به‌صورت کامل منتشر کند...]
39. ادبیات جنگ [در هر اثر جنگی بلافاصله اسامی را جابه‌جا می‌کنم. یعنی علی و کیارش و فاطمه را تبدیل می‌کنم به عدنان و بکر و رابعه، ... . اگر داستانی با این تغییر خواندنی بود، می‌فهمم که کار می‌لنگد (ص 261). و چه سنجه خوبی! ]
41. کتاب نخوانی! [و به نظر می‌رسد که اوضاع کنونی از آن زمان اگر بدتر نباشد، بهتر نیست!]
42. گناه بخت پریشان و هیات امناست [به کتاب‌دار می‌گویم آرزوی من این است که بچه‌ها از کتاب‌خانه‌ات کتاب بدزدند. (ص 281)]
44. جنگ جهانی ادبیات [علت ماندگاری حضرت حافظ!]
45. مساله‌ی لبنان و فلسطین به ما چه دخلی دارد؟ [پاسخ دقیق جناب امیرخانی به شعار "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران"، 4 سال پیش از آن!]
          
            امیرخانی از یه سطحی‌نگری خیلی ظریفی رنج میبره، به همه چیز از دریچه ذهنی خودش نگاه می‌کنه و با اطلاعات خودش تحلیل میکنه ولی آخرش نتیجه میگیره که تحلیل درست همینه ولاغیر و کسایی که حرف دیگه‌ای زدن اصلا بالکل مسئله رو نفهمیدن.
به رائفی‌پوریسم هم مبتلاست، از فلسفه و عرفان گرفته تا سیاست خارجه و کشورهای همسایه درباره همه چی نظر میده، هرچند که اطلاعاتش درباره اون موضوع منحصر بشه به چهار جلسه کلاس یا یه سفر چند روزه به فلان کشور.
.
یکی از عواملی که باعث دوتا ایراد بالا شده اینه که امیرخانی درباره همه چیز اطلاعات داره ولی خیلی کم، به اصطلاح اقیانوسیه به عمق یک متر. مثلا با اعتماد به نفس به هایدگری‌ها و پوپریا میتازه در صورتی که بعید می‌دونم حتی یه صفحه از هستی و زمان یا مثلا جامعه باز و دشمنانش رو خونده باشه. تو موارد دیگه هم قس علی هذا.
.
البته به خاطر اعتماد به سقف کاذبش، شیرینی گفتارش و قلم مختص به خودش دوستش دارم.
.
تو این کتاب ایراداتی که به خودش وارد کردم بیشتر از داستاناش نمایانه. اگه خود شخصیت امیرخانی براتون جذابه بخونیدش وگرنه بدونید که چیز خاصی دستتون رو نمیگیره.