ب‌نظرم برای شروعِ مطالعه درمورد یهود، کتاب خوبیه
منابع خوبی هم داشت👌
      

        قصه‌ی خوبی بود، اما هنوز جا داشت... می‌تونست بهتر باشه.
      

        چقدر روایت نذر کردنِ نبض دوم زیبا بود
چقدر من با این روایت گریه کردم😭
      

        ″خواندنِ نوشتارِ با ارزش، مستلزم آهستگی و تعمق و توجه مضاعف است تا بتوانیم بررسی کنیم که زبان برای لذت بخشیدن به ما چه کاری می‌تواند انجام دهد، و در طی این مسیر باید دریافتمان را تقویت و آگاهیمان را ژرف سازیم.″
      

        کلا مجموعهٔ ادب‌الهی کتبیه ک باید خیلی آهسته بخونی و هم‌زمان سعی کنی روی خودت پیاده کنی.
خیلی جذاب بود برام، مخصوصا قسمت موازنهٔ شعار و شعور 👌
      

        نمی‌تونستم پایان رو حدس بزنم اصلا،
و اصلا انتظار چنین پایانی نداشتم،
در این مورد نویسنده رو تحسین می‌کنم.👌
اما خب بعد از خوندن این کتاب، تا مدتی حالم بد بود.
      

        درسته ک صفحاتش سیصدوخورده‌ایه ولی
متنش مختصر مفیده 👌 خسته کننده نیست
      

        دیدن دکتر شریعتی ب این مدل، برام جالب بود 😊👌
      

        سرگذشت یه بهایی‌زاده‌ای ک تصمیم گرفته دنبال حقیقت بره. اطلاعات نسبتا خوبی درمورد خانواده‌های بهایی و تشیکلاتشون میده. تنها ایرادی ک می‌تونم از این کتاب بگیرم اینه ک زیاد به ماجراش با پرویز و بهروز پرداخته‌بود، اما من دوست داشتم از قضیه‌ی مسلمون شدنش بیشتر بدونم. چطوری یهو تصمیم ب مسلمون شدن گرفت؟ یهو دوباره برگشت ب بهاییت، باز رفت ب سمت اسلام. چی تو ذهنش می‌گذشت؟ دوست داشتم این قسمت‌هارو بیشتر باز می‌کرد و توضیح میداد.
ولی درکل خوب بود.
      

        خاطرات خیلی شیرین و جذاب بود. تمام اون جزئیاتی ک توی کتاب آورده شد برام جالب بود.
اما خب من فکر میکردم، کل کتاب با خاطرات حاجی روبرو میشم، فکر نمیکردم قراره تقریبا نصف کتاب عکس همون خاطراتی ک اوایل کتاب هست، باشه.
برای من تنها چیز ناخوشایند توی این کتاب، فقط همین مورد بوده.
بنظرم اگه طور دیگه‌ای ارائه میشد، بهتر می‌بود.
      

        والا چنین کتابی نداشتم و نخوندم.🤷
وقتی گودریدز رو ب بهخوان متصل کردم، این کتاب اومد. 
      

        ″تصمیم‌های بزرگ همیشه منتظر نمی‌مانند تا تو در آن بیاویزی. بسیاری در بزنگاه تصمیم‌هایشان را دفن می‌کنند تا به‌وقتش آن‌ها را استخراج کنند، اما این وقت قضا می‌شود، مانند نماز صبحی که قضا می‌شود و با هیچ قضا کردنی، ادا نمی‌شود.″

-زندگیِ شیخ مرتضیٰ انصاری ب قلم آقای یامین‌پور 👌 بسیار شیرین و زیبا
موقع خوندنش، یادِ نادرخان ابراهیمی هم افتادم😄
      

        یکی از کتابایی ک خوندنش برام لذت‌بخش بود، مخصوصا قسمت‌های امانت دادن و دزدگیر کتاب و بحث‌های ادبی وُ... 😅 همش خوب بود.
خیلی از قسمتاش، توی ذهنم ب خودم می‌گفتم: عه... آره واقعا راست میگه، منم همینجوری‌ام، عه... منم همین حس رو دارم، منم از این کار خوشم نمیاد... و وقتی تمومش کردم ب خودم گفتم این کتاب چقدر من بود :)
      

        کتابِ ایرانیِ ویروسی :)
بیشتر ب‌درد نوجوونا می‌خوره.
      

        تقریبا همه‌چیشو دوست داشتم 👌