بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

رشد

رشد

رشد

4.5
172 نفر |
47 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

26

خوانده‌ام

365

خواهم خواند

103

دیداری تازه با سوره عصر این کتاب حاوی نگاهی نو در برخورد با قرآن است و دیداری تازه با سوره عصر دارد. بخش اول کتاب، پیرامون آسیب‌شناسی روش مطالعه واژگان قرآنی و نحوه مواجهه با آنهاست و در بخش دوم آن از رهگذر فهم آیات سوره عصر، به این سؤال اساسی پاسخ داده می‌شود: هدف انسان در زندگی چیست و برای چه آفریده شده است؟ تکمیلی: برای رسیدن به پاسخ صحیح این سؤال، ابتدا سه واژه خسر، رشد و تکامل تحلیل می‌شود و نهایتاً مشخص می‌گردد که «رشد » هدف اصلی از آفرینش انسان است. رشد، زیاد شدن انسان به معنای جهت دادن به استعدادهاى تکامل‌یافته‏ انسانی است؛ جهتی که استعدادهای انسان را از بن‏بست مى‏ رهاند و آدمی را از خسر نجات می‌دهد. تفاوت رشد و تکامل، و ضرورت رشد و عوامل رشد، مطالبی است که در این کتاب مطرح گردیده است.

لیست‌های مرتبط به رشد

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به رشد

            به‌ نام خدا.

قسم به عصر که بی‌شک انسان در زیان به سر می‌برد.

همیشه نگاه‌های چند بعدی به مسائل را دوست داشته‌ام و دارم و در مقابل حرص‌خورِ نگاه‌های تک بعدی‌ به مسائل بوده‌ام. کتاب «رشد» آقای علی صفایی حائری معروف به عین صاد نگاهی متفاوت به تفسیر سوره «عصر» دارد. نگاه نویسنده در این کتاب، دیدِ ثواب و عقابی نیست و این باعث جذب قشر‌های مختلف به مطالعه این کتاب میتواند باشد.

بخش‌هایی از کتاب:

# دل‌هایی که سامان گرفته‌اند… دیگر بازیچه حادثه‌ها نمی‌شوند و بحران نمی‌بینند. مغازه‌ای که قفسه‌بندی شده و تنظیم گردیده، جنس‌های زیاد آن به راحتی در دسترس قرار می‌گیرند، اما دکه‌های درهم و شلوغ که اجناس‌شان پخش و رها و زیر پا افتاده است، دست و پاگیر و خستگی‌زا و وقت کش هستند.
دل‌هایی که بر اساس اهمیت حادثه‌ها، کارها را رده‌بندی کرده‌اند… در حالی که هزار کار دارند، بیش از یک گرفتاری برای‌شان نیست؛ چون در یک لحظه، گرفتاری ما فقط مربوط به آن کار و آن حادثه‌ای است که اهمیت زیادتری دارد و ضرورت بیشتری.

# هنگامی که یک عمر برای دلم دویدم چه بازدهی دارد؟ هنگامی که یک عمر برای هوس‌های مردم سوختم آنها به من چه می‌دهند؟ جز چهارتا بارک‌الله و یک دقیقه کف زدن و چهاد دقیقه سکوت. 
اگر این خلق، از فرزندم گرفته تا زن‌م تا پدرم تا مادرم و دیگران به من چیزی دادند و برایم لذتی آوردند باید بسنجم که چه چیز از من گرفته‌اند؟ مغز من و دل من و عمر من به سوی آنها رفته، سرم شده مستراحشان و دلم شده انبار جهودها و بتخانه‌شان و عمرم شده چرا‌گاه و جولانگاه‌شان، که چی؟ خودم هم نمی‌دانم فقط اسیر عادت‌ها و هوس‌ها شده‌ام و از فکرم و سنجشم و اراده‌ام کاری نکشیده‌ام.

«وَالْعَصْرِ * إِنَّ الإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا» در تمام دوره‌ها انسان در خسارت است مگر آنهایی که به هدفی و به عشقی رسیده‌اند و به آن سو گرویده‌اند. انسان مادامی که هدفی ندارد آهسته آهسته راه می‌رود و می‌لنگد و حتی می‌نشیند و می‌پوسد، اما هنگامی که کاری پیدا کرد حتی تا حد توالت رفتن و به مستراح رسیدن، آن وقت سرعت می‌گیرد و می‌شتابد و از تمام امکاناتش بهره می‌گیرد.
هدف‌ها و گرایش‌ها، ما را از رکود و احتکار نجات می‌دهند، اما این کافی نیست؛ چون پس از احتکار، جهنم اسراف در راه است.
هر هدفی تا اندازه‌ای استعداد ما را به کار می‌کشد و سرمایه‌های ما را بارور می‌کند، باید در انتخاب هدف سنجید و اندیشید تا هدفی بیابیم که تمام استعدادهای ما را بارور کند و تمام نیروهای نهفته و پاهای پنهان ما را بیرون بکشد.

#کتاب #کتاب_رشد #علی_صفایی_حائری #عین_صاد
          
فاطمه

1401/06/01

            
آقا اجازه؛  چرا ما رو آفریدی؟
قبل از اینکه خدا دهان باز کند؛شاگردهای لیموشیرینی که فقط حفظ می‌کنند و نمی‌فهمند یک‌صدا سر می‌دهند:تکاااااامل
کات.
همینجا دست نگه دارید.
کتاب رشد می‌خواهد به همین سوال جواب بدهد با این تفاوت که جوابش کلیشه‌ی به تکامل رسیدن نیست.
منبع و مرجعش کلام خداست!خود خدا!از سوره عصر.
مرحوم صفائی اینگونه شروع می‌کند برای اینکه بفهمیم «برای چه هستیم»باید بدانیم«با چه_استعدادهایی_ هستیم»
جواب دم دستی و کلیشه‌ی تکامل می‌رود کنار چرا که تکامل انسان در دو بعد ماده و معنا؛انسان را زودتر به بن‌بست و پوچی می‌رساند.
اگر تکامل نه،پس چه؟رشد!
چرا باید رشد کنیم؟چون استعداد و لوازمش را داریم.شما در یک اتاق؛با توجه به تجهیزات و ابزارش تشخیص می‌دهید کارایی و هدفش چیست؛از تجهیزات دندان‌پزشکی اتاق پی می‌برید که هدف این اتاق چیست
(×استعداد‌های انسان را از دو طریق می‌شود فهمید؛از مقایسه با دیگر موجودات و دیگری از نیازهایی که دارد؛هر نیاز انسان بیانگر یک استعداد ازادی نمایانگر اراده؛اعتراف نمایانگر وجدان و ...)
پس رشد نه به معنای تکامل استعدادها بلکه به معنای «جهت‌دادن» به استعدادهای تکامل یافته است تا انسان زیاد شود و همین اهمیت جهت و راه داشتن،انسان را به ضرورت داشتن مذهب می‌رساند.
راهی که انسان در پیش دارد؛بی‌نهایت است.مقصدش به سمت چیزیست که از او بزرگتر است و اگر مقصد کوچکتر از انسان باشد(پول،دنیا،مقام،عشق و )انسان می‌بازد.خودش را می‌بازد.
ان الانسان لفی خسر،که همه‌ی انسان‌ها در حال باختن هستند و خدا برای تحکیم حرفش سوگند یاد می‌کند.ببین انسان تو در حالت معمول،عادی، اصلا به‌صورت پیش‌فرض در حال کم‌شدنی،در حال هدررفتی،داری می‌بازی
اما یک عده بازی دنیا را به نفع خودشان می‌توانند رقم بزنند،در حال زیاد شدن هستند،سبقت گرفته‌اند.
اینان چه کسانی هستند؟ادامه ایه الا الذین امنو و عملوالصالحات.کسانی که عشق اوردند و عشقشان را اثبات کردند.دیگر چه کردند؟
آنان که به حق می‌رسند،به حق می‌رسانند!بی‌تفاوت نیستند.
و تواصو بالحق و تواصو بالصبر ...
که یکدگر را سفارش می‌کنند؛تذکر می‌دهند که تذکر غفلت‌سوز است‌.
(آهی که  امیرالمومنین می‌کشد:آه من قله‌الزاد وطول‌السفر)
وقتمان کم؛توشه‌مان کم و راهمان بس دراز است.
پس سرمایه‌ها و استعداد‌هایتان را به دکانی ببرید برای تجارت که بیرزد؛که زیاد بشود؛که سود حاصل شود.
دوبازار داری یکی الله است و دیگری غیرالله(مردم،دنیا،نفست و ...)اگر نفهمی خودت را می‌دهی و چندتا بارک الله می‌گیری اما ادم زرنگ می‌فهمد که خوردن و خوابیدنش هم باید حاصلخیز باشد،این است که نیتش قربه الی الله است و انی به انی در حال زیاد شدن و طی طریق است ...
          
            بعضی از کتاب‌ها در هر مرورِ مجدد، زاویه‌های جدیدی از حقیقت رو به نگاه‌مون تقدیم می‌کنند. هر بار دانش تازه‌ای به ما می‌آموزند. اما اضافه‌شدنِ دانشِ جدید، تنها دلیل مطالعه‌ی چندباره‌ی یک کتاب نیست. 
کتاب‌هایی هم هستند که حتی در ملاقاتِ اول‌بارشون، به ما حرفی نو ارائه نمی‌دن؛ اما نیازه که مکرر به‌شون سر بزنیم و لای ورق‌هاشون غرق بشیم. یکی از همین نوع آثار، کتابِ «رشد»ه.
این کتاب رو اگر یک بار خونده باشید از لحاظ علمی نیازی به بازخوانی نمی‌بینید. اما کارکرد اصلی‌ش شاید تلنگر، پررنگ کردن دانش پیشین و جااندازی اون‌ها باشه. قدرت این کتاب در تصویرسازی قوی و زاویه دیدی هست که به مخاطب‌ش اهدا می‌کنه. این تذکر باید پیوسته و متناوب باشه تا غبار کدورت‌زایِ زمان رو بِروبه و دل رو جلا بده. 
ای کاش می‌تونستم اول هر ماه دوباره به دست بگیرم‌ش. هر «عقیده‌»ای برای تقویتِ «ایمان»ش نیاز به یادآوری و درگیری تخیل داره تا قدرت عقل در تصمیم‌گیری رو ارتقا بده.
اگه تاحالا نخوندین‌ش، پیشنهاد می‌کنم به اندازه‌ی مطالعه‌ی ۶۰ صفحه، جا براش خالی کنید.