علی

@ali123ali

4 دنبال شده

3 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

این کاربر هنوز یادداشتی ثبت نکرده است.

باشگاه‌ها

𝅄 ࣪ ֶָ֢ باشگاه ال‌کلاسیکو 🏛️ 𓏲 ִֶָ ๋

273 عضو

داستان های آلکساندر پوشکین

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

علی پسندید.
علی پسندید.
علی پسندید.
علی پسندید.
علی پسندید.
            "زندگی نمی‌تواند خود را تسلیم عقل کند، زیرا غایت زندگی، زیستن است نه دانستن"
«میگل د اونامونو»
یا به قول سامسون کارسکو دانشجو(یکی از شخصیت های کتاب) که بر کتیبه مزار دن کیشوت چنین می نویسد:
"و آنچه او را سعادتمند نمود آن است که دیوانه وار زیست و عاقل مرد"
دن کیشوت اثری با محتوای ماجراجویانه و طنز است که خط داستانی ساده ای دارد و چنان شیرین و خوش خوان است که متوجه حجم بالای کتاب نخواهید شد . اگر چه سروانتس را نمی توان نویسنده ای قهار قلمداد کرد، به عنوان مثال در بخش هایی از کتاب دچار اشتباه شده و اطلاعاتی را به مخاطب می دهد که نادرست هستند و با سایر فصول در تعارض می باشند ، اما به حق توانسته شخصیتی را خلق کند که پس از ۴۰۰ سال همچنان نام وی زنده است و چه بسا جاودان باشد. سروانتس به دو شخصیت اصلی کتاب یعنی دن کیشوت و سانچو پانزا بسیار خوب پرداخته و توانسته به نحو احسن آن ها را تصویر پردازی کند و خواننده در سراسر کتاب شاهد گفت و گو های شیرین و ماجرا های جذاب ارباب و مهترش است .
          
علی پسندید.
علی پسندید.
            "زندگی نمی‌تواند خود را تسلیم عقل کند، زیرا غایت زندگی، زیستن است نه دانستن"
«میگل د اونامونو»
یا به قول سامسون کارسکو دانشجو(یکی از شخصیت های کتاب) که بر کتیبه مزار دن کیشوت چنین می نویسد:
"و آنچه او را سعادتمند نمود آن است که دیوانه وار زیست و عاقل مرد"
دن کیشوت اثری با محتوای ماجراجویانه و طنز است که خط داستانی ساده ای دارد و چنان شیرین و خوش خوان است که متوجه حجم بالای کتاب نخواهید شد . اگر چه سروانتس را نمی توان نویسنده ای قهار قلمداد کرد، به عنوان مثال در بخش هایی از کتاب دچار اشتباه شده و اطلاعاتی را به مخاطب می دهد که نادرست هستند و با سایر فصول در تعارض می باشند ، اما به حق توانسته شخصیتی را خلق کند که پس از ۴۰۰ سال همچنان نام وی زنده است و چه بسا جاودان باشد. سروانتس به دو شخصیت اصلی کتاب یعنی دن کیشوت و سانچو پانزا بسیار خوب پرداخته و توانسته به نحو احسن آن ها را تصویر پردازی کند و خواننده در سراسر کتاب شاهد گفت و گو های شیرین و ماجرا های جذاب ارباب و مهترش است .
          
بسیار قشنگ
علی پسندید.
علی پسندید.
علی پسندید.
علی پسندید.
علی پسندید.
            ((بهتر است بدون بحث و استدلال کار کنیم، فقط این طور می شود زندگی را تحمل‌ پذیر کرد))
"از متن کتاب"
پس از پایان  کتاب به یاد این جمله تامل برانگیز از میگل د اونامونو  فیلسوف اگزیستانسیالیست اسپانیایی افتادم :
((زندگی نمی تواند خود را تسلیم عقل کند، زیرا غایت زندگی زیستن است نه دانستن))
کتاب دارای سیر داستانی ساده و تک زمانه است.شخصیت اصلی داستان کاندید نام دارد که همانند نام خود ساده و خوش باور و صادق است.کاندید که به تبع استاد خود پانگلس باور دارد که این جهان بهترین جهان ممکن است و هر چیزی بهترین اتفاقی است که می افتد در مسیر زندگی با رویداد هایی مواجه می شود که به این باور شک می کند .او در  هیچ جایی خوشبختی و سعادت را نمی یابد مگر در کشوری غریب تحت عنوان الدورادو که رفاه در آن به سبب این است که در آن جا اصلا نهادی همچون کلیسا و صنفی همچون روحانی در آن یافت نمی شود . در اواخر داستان حتی پانگلس نیز همانند گذشته به بهترین جهان ممکن باور ندارد اما از این حیث که خود را فیلسوف می داند و معتقد است که فیلسوف نباید از عقیده خود دست بکشد، همچنان بدان پافشاری می کند . در مقابل پانگلس، کارکتری دیگر به نام مارتن که دانشمندی فقیر است قرار دارد. وی معتقد است که این بهترین جهان ممکن نیست و نسبت به همه چیز شکاک است . کاندید نیز سرگردان در میان آراء و دیدگاه های مختلف است اما به جهت خوش بین بودنش تا آخرین لحظه امید این را دارد که به خوشبختی و سعادت همراه با معشوقش دست یابد.
به طور کلی می توان گفت ولتر در این اثر قصد دارد به نقد مسیحیت و نهاد کلیسا ، فلسفه به ویژه فلسفه لایب نیتس بپردازد.
          
علی پسندید.
اسمش را تقدیر نگذاریم.

چرا برای اینکه روی کم کاری های خودمون سرپوش بذاریم، از تقدیر مایه میذاریم؟