یادداشت لیلا مهدوی
1401/10/13
3.7
40
من این داستان را با ترجمه خوب محمد قاضی خواندم. کتاب یک جمله طلایی دارد:من طوری رفتار میکنم که انگار هر آن ممکن است بمیرم. شیرازه داستان همین است و زندگی را گذرگاه موقتی تعریف میکند که میتواند ساده و بدون متحمل شدن اضطرابهای اضافی از دنیای پیرامون گذراند. شاید هم نویسنده به مدرنیته و عوارضش در داستان طعنه میزند ... این داستان گفتنی زیاد دارد و به شدت تفکر محور است
28
(0/1000)
نظرات
1401/10/28
نقطه قوت داستان تقابلهاییه که خواننده بین دو شخصیت زوربا و نویسنده باهاشون مواجه میشه و میتونه به نقطه تعادل مخصوص به خودش دست پیدا کنه.
0
1401/10/28
دربارهاش مفصل نوشتم احتمالا بسپرمش به مجله واو بله درسته اون مواجههها داستان رو میسازه
0