بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سحر ایمانی

@SaharImani

15 دنبال شده

27 دنبال کننده

                      
                    
گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

                معمولا یادداشت‌ها برای یک کتاب آخرش نوشته می‌شوند، اما من، ای آقای داستایوفسکی، دلم می‌خواد که اول ِ خواندن‌ام برای کتاب‌تون یادداشت بنویسم، البته میشه گفت به‌نوعی حق دارم، چرا که این کتاب رو مدتی پیش خوانده‌ام و هاله‌ای ازش رو در ذهن دارم.

خب، بله. باری دیگر، سلام بر داستایوفسکی!
ای آقای فئودور! راستی‌که نمی‌دانم آیا شما از دلتنگی ما نسبت به خودتون و نوشته‌هاتون، هیچ درکی دارید؟
چند وقتی بود که دلم برای الکسی ایوانوویچ تنگ شده بود. مردی که بلد بود به زندگی ما، عطر تازه‌ای از قوانین احتمالات ببخشه، که گرچه می‌دونیم یک قمارباز با یک سرمایه‌ی متناهی توی یک قمارخونه توی یک زمان نه‌خیلی دور، همواره محکوم به شکست می‌باشه، اما امید و ایمان و گاهی عشق(به خانم پولینا!) حتی می‌تونه دانسته‌هامون رو کنار بزنه و امید رو به قلب‌هامون ببخشه‌‌، برای ایستاتر بودن توی این زندگی ِ پر از عدم ِ قطعیت.
دلم راستش برای مادربزرگ، خانوم ِ آنتونیو واسیلیونا هم تنگ بود. هرچند که به‌خاطر دارم آخر کار چندان بگی‌نگی در مسیرش موفق نبود، اما همین‌که جسارت این رو داشت که توی قصه و با عقل و درایت‌اش تدابیر جالبی بیندیشه و قضیه‌ی نمونه‌گیری اختیاری برای فرآیند‌های مارتینگل (optional sampling) رو دور بزنه(!) حس شوق و شادی رو به قلب‌هامون می‌بخشید!
این شد که اومدم تا دوباره بخوانم، از تو ای آقای داستایوفسکی، از قماربازت، ولی خب این‌بار به زبان انگلیسی، که ببینم آیا اون‌قدری که تو در زبان مادری ما شیرین هستی، برای انگلیسی‌زبان‌ها هم، آیا به دل می‌نشینی؟
راستی‌که دلم می‌خواست زبان روسی می‌دانستم! به‌خاطر تو و به‌خاطر طعم ِ شیرین نوشته‌های تو!:)
        
                قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب یک مجموعه کتاب ۸ جلدی از مهدی آذریزدی است. آقای آذریزدی که خود موجود بسیار کتاب‌خوان و جالبی بوده، در هر جلد از این مجموعه کتاب قصه‌هایی را از یک کتاب از خوبان ِ گذشته برای کودکان به روایت داستانی درآورده است. قصه‌هایی که همگی شنیدنی‌اند. در واقع کتاب‌های قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب در این چند جلد هستند:
جلد ۱. قصه‌هایی از کلیله‌ودمنه
جلد۲. قصه‌هایی از مرزبان‌نامه
جلد۳. قصه‌هایی از سندبادنامه و قابوس‌نامه
جلد۴. قصه‌هایی از مثنوی مولوی
جلد۵. قصه‌هایی از قرآن
جلد۶. قصه‌هایی از شیخ عطار
جلد۷. قصه‌هایی از گلستان و ملستان
جلد۸. قصه‌هایی از چهارده معصوم.
من خودم تا به امروز ۳ جلد از این کتاب‌ها رو خوانده بودم، که قصه‌های قرآن، گلستان و ملستان، و مثنوی مولوی بوده است، یادمه که از هر سه‌شون خیلی چیز آموختم. و مثلا خیلی از داستان‌های قرآنی رو از اصحاب فیل، و نهنگ و یونس، و  حضرت ابراهیم و ... از همون داستان کودکی به خاطر دارم. خلاصه خیلی به کودک و نوجوان خواندن‌شون توصیه میشه.
بادا که گاه‌هایی که دلم گرفت و خواستم که به کودکانگی‌م برگردم، بشود که زمانی بگذارم و جلدهای دیگرش رو هم بخوانم و بیام براتون تعریف‌شون کنم. :)
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

بریده‌های کتاب

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 80

- ریاضیات سرشار از زیبایی است. و اگر کسی دل‌بسته‌ی آن شود هرگز نمی‌تواند از او دل برکَند. - برای ایجاد خلاقیت ریاضی باید بدانیم که از کجا شروع کنیم. تنها چیزی که لازم است آن است که فرد خود را برای درک مطلب آماده کند. - مقدمات خلاقیت تنها یک چیز است: صَرف وقت و تلاش. این اولین و آخرین شرط است. - در ستایش ِ کار ِ گروهی. آقای شهریاری در ابتدای یک سال تحصیلی، در مدرسه و کلاس درس‌اش چنین عمل می‌کند: بچه‌ها را به گروه‌های سه‌نفره از یک درس‌خوان، یک متوسط و یک درس‌نخوان تقسیم کردند و اعلام کردند که از این به بعد، نمره‌ی هر یک از شما، برابر نمره‌ی میانگین سه‌تایی شما خواهد بود. ابتدا اعتراضات زیاد بود. اما در کمال معجزه، در آخر سال که نمر‌ه‌ی هرکسی برای خود منظور می‌شد، کمترین نمره ۱۵ونیم بود! پی‌نوشت. این بریده، آخرین گزارشم از صفحه‌های پایانی کتاب است که طبق سفارش به‌دست رسیده از بهخوانی‌های دانا، و با نیت ِ در دسترس بودن ِ بیشتر ِ توضیحات برای علاقه‌مندان ِبه کتاب‌هایی از این دست، این‌جا آن را اضافه کردم. همچنین در تاریخچه‌های مطالعه‌ام از کتاب، از دیگر بخش‌هایش هم گزارش‌هایی نوشته‌ام. :)

فعالیت‌ها

- اوضاع آلمان شرقی و پلیس مخفی آن - اقدامات گورباچف در شوروی: ۱- مبارزه با الکلیسم در شوروی و کسری بودجه در پی آن ۲- تلاش برای تغییر رویکرد چاپلوسی و تجمل در حزب ۳- کنار گذاشتن بسیاری از ناکارآمدان حزب ۴- آزادتر شدن مطبوعات (نقد بسیاری از عملکردها، چاپ شدن برخی کتاب‌های ممنوع برای نخستین بار) ۵- شفافیت و تلاش برای کمی قدرت انتخاب را به مردم دادن

کشمکش‌های غیرطبقاتی و آگاهی طبقاتی. جامعه‌شناسان اصطلاح طبقه را حداقل در ۲ معنای متفاوت به‌کار می‌برند: یکی، مقوله‌ی ساده‌ی جامعه‌شناسی که به افرادی با منابع درآمد مشابه و شیوه‌ی زندگی همگون اطلاق می‌شود. مارکس آن را طبقه‌ی درخود و نه برای خود می‌گوید. دوم، یک واژه‌ی پیچیده‌ی اجتماعی-روانی که برای طبقه‌ی افرادی که علاوه بر قرارگرفتن در سلسله‌مراتب اجتماعی مشابه، نگرش اقتصادی-اجتماعی و سیاسی مشترکی دارند. مارکس آن را طبقه‌ی برای خود و نه در خود می‌گوید. نویسنده می‌گوید که در اوایل سده‌ی نوزده در ایران فقط به‌معنای اول، طبقه وجود داشته‌است. ----- قاجارها مانند بیشتر قبایل ترک، در سده‌ی ۱۴ام میلادی، از آسیای میانه به منطقه‌ی غرب آسیا آمدند. آن‌ها گرچه تا سده‌ی ۱۶ام در حوزه‌ی سیاست ظاهر نشدند اما در آن زمان با شش قبیله‌ی دیگر ترک و شیعه‌مذهب که به قزلباش معروف بودند، صفوی‌ها را در رسیدن به سلطنت یاری کردند. --- قاجار پس از صفویه به حکومت رسید. پس از مدتی به دلایلی، از جمله تسلط بر بخش‌های شمالی ایران، تهران را پایتخت خود کرد. ----- آقامحمدخان قاجار اولین و بهترین نمونه‌ی یک رئیس ایلاتی بود. که با ایجاد شبکه‌های ارتباطی ایلاتی و تصرفات ایلاتی جایگاه خود را محکم می‌نمود. در بیشتر مواقع شاهان قاجار، بین گروهی در برابر گروه دیگر، متحدانی در برابر متحدان دیگر، موازنه برقرار می‌کردند... آن‌ها با سیاست تفرقه بنداز و حکومت کن، دیگر به بروکراسی و ارتش قدرتمند نیازی نداشتند.

سلام. چه جالب. من این رو نمی‌دونستم. و حواسم نبود به بررسی‌های طبقاتی جامعه در تاثیر بر تحولات، از منظر دیدگاه چپ‌گرایی داشتن. ممنون ازتون. @SAH.Hashemi04

سازمان‌های غیرطبقاتی. هر اجتماع و گروهی، خواه قبیله‌ای، روستایی یا شهری شبکه‌های محلی جداگانه‌ای به‌صورت سلسله‌مراتبی داشتند. ----- هم‌بستگی و وحدت منافع گروهی در میان قبایل، بیشتر از طریق پیوندها و شبکه‌های تیره‌ای و خویشاوندی تقویت می‌شد. ----- ستیزهای غیرطبقاتی. کشمش‌های غیرطبقانی در جامعه‌ی ایران در این سده سه نوع علت داشت: - مبارزه برای دست‌یابی به منابع کمیاب به‌ویژه زمین‌های آبی و مراتع حاصل‌خیز و قنات‌ها. - اعتقاد رایج به عدم رشد اقتصادی پایدار باعث می‌شد که افراد فکرکنند فقط با محروم کردن دیگران به ثروت می‌رسند. یعنی زندگی به‌صورت "بازی جمع صفر" به‌نظر می‌رسید. - رقابت برای دست‌یابی به مناصب محلی. ستیز ایرانیان سه نوع بود. یکی میان مسلمانان و غیرمسلمانان. دیگری میان سنی‌ها و شیعیان. و نیز میان قبایل و روستاییان مختلف.(اختلافات قومی) ----- جامعه‌شناسان غربی برای تشریح این نوع اختلافات تراکمی عبارت "سیاست چنددستگی" را به‌کار می‌برند. ولی ایلات منطقه‌ی غرب آسیا، برای بیان چنین وضعیتی یک ضرب‌المثل قدیمی ِ جالب دارند: من علیه برادرم، من و برادرم علیه عموزاده‌ام، من و برادر و عموزاده‌ام علیه قبیله‌ام، ما و قبیله‌ام علیه تمام دنیا! :) ----- نیروهای مسلح ایران در این دوره در ۴ نوع تعریف قرار می‌گرفتند: - گارد ویژه که تحت فرمان قاجار بوده و حدود ۴هزار غلام گرجی بودند. - نیروهای مسلح مردمی، که عموما از شیعیان محل تشکیل می‌شدند و حدود ۱۵۰هزار یا بیشتر بودند. - اعضای نیروی یک سواره نظام قبیله‌ای، که حدود ۸۰ هزار از عشایر و بختیاری‌ها بودند که عمده‌ترین نیروی جنگ‌جوی کشور بودند. - نیروهای پیاده‌نظام جدید پایتخت، که اغلب از ایلات قاجار و کوهستان‌های مازندران بودند. و لقب جانباز داشتند.

I have always applauded the opinion of a certain dead and gone, but cocksure, moralist who replied to the excuse that “one may always gamble moderately”, by saying that to do so makes things worse, since, in that case, the profits too will always be moderate. ----- In fact, there are two sorts of gaming—namely, the game of the gentleman and the game of the plebs—the game for gain, and the game of the herd.

آره واقعا تا این‌جا که کتاب تحقیقی و جالبی به‌نظر میاد.:) هر جمله‌ای که ازش آوردم، توی کتاب با ذکر یه منبع موثق از همون منابعی که توی اولین گزارش نوشتم همراهه. خارج از این‌که حالا یک عده‌ای هستند که برچسب چپ‌گرا بودن به آبراهامیان می‌زنند و میگن یعنی می‌خواسته رنگ چپ بده به انقلاب، ولی خب من هنوز چنین حسی نگرفتم، و برام پژوهشی بودن کتاب تحسین‌برانگیزه و سیری که داره، که داره اول از زمینه‌های اجتماعی و تاریخی میگه که بعد از تحولاتش بگه و اثرش بر تغییرات اجتماعی و اقتصادی و توسعه‌یافتگی و بعد ناهمگونی‌هایی که پیش میاد تا انقلاب رخ بده.

سازمان‌های غیرطبقاتی. هر اجتماع و گروهی، خواه قبیله‌ای، روستایی یا شهری شبکه‌های محلی جداگانه‌ای به‌صورت سلسله‌مراتبی داشتند. ----- هم‌بستگی و وحدت منافع گروهی در میان قبایل، بیشتر از طریق پیوندها و شبکه‌های تیره‌ای و خویشاوندی تقویت می‌شد. ----- ستیزهای غیرطبقاتی. کشمش‌های غیرطبقانی در جامعه‌ی ایران در این سده سه نوع علت داشت: - مبارزه برای دست‌یابی به منابع کمیاب به‌ویژه زمین‌های آبی و مراتع حاصل‌خیز و قنات‌ها. - اعتقاد رایج به عدم رشد اقتصادی پایدار باعث می‌شد که افراد فکرکنند فقط با محروم کردن دیگران به ثروت می‌رسند. یعنی زندگی به‌صورت "بازی جمع صفر" به‌نظر می‌رسید. - رقابت برای دست‌یابی به مناصب محلی. ستیز ایرانیان سه نوع بود. یکی میان مسلمانان و غیرمسلمانان. دیگری میان سنی‌ها و شیعیان. و نیز میان قبایل و روستاییان مختلف.(اختلافات قومی) ----- جامعه‌شناسان غربی برای تشریح این نوع اختلافات تراکمی عبارت "سیاست چنددستگی" را به‌کار می‌برند. ولی ایلات منطقه‌ی غرب آسیا، برای بیان چنین وضعیتی یک ضرب‌المثل قدیمی ِ جالب دارند: من علیه برادرم، من و برادرم علیه عموزاده‌ام، من و برادر و عموزاده‌ام علیه قبیله‌ام، ما و قبیله‌ام علیه تمام دنیا! :) ----- نیروهای مسلح ایران در این دوره در ۴ نوع تعریف قرار می‌گرفتند: - گارد ویژه که تحت فرمان قاجار بوده و حدود ۴هزار غلام گرجی بودند. - نیروهای مسلح مردمی، که عموما از شیعیان محل تشکیل می‌شدند و حدود ۱۵۰هزار یا بیشتر بودند. - اعضای نیروی یک سواره نظام قبیله‌ای، که حدود ۸۰ هزار از عشایر و بختیاری‌ها بودند که عمده‌ترین نیروی جنگ‌جوی کشور بودند. - نیروهای پیاده‌نظام جدید پایتخت، که اغلب از ایلات قاجار و کوهستان‌های مازندران بودند. و لقب جانباز داشتند.

سازمان‌های غیرطبقاتی. هر اجتماع و گروهی، خواه قبیله‌ای، روستایی یا شهری شبکه‌های محلی جداگانه‌ای به‌صورت سلسله‌مراتبی داشتند. ----- هم‌بستگی و وحدت منافع گروهی در میان قبایل، بیشتر از طریق پیوندها و شبکه‌های تیره‌ای و خویشاوندی تقویت می‌شد. ----- ستیزهای غیرطبقاتی. کشمش‌های غیرطبقانی در جامعه‌ی ایران در این سده سه نوع علت داشت: - مبارزه برای دست‌یابی به منابع کمیاب به‌ویژه زمین‌های آبی و مراتع حاصل‌خیز و قنات‌ها. - اعتقاد رایج به عدم رشد اقتصادی پایدار باعث می‌شد که افراد فکرکنند فقط با محروم کردن دیگران به ثروت می‌رسند. یعنی زندگی به‌صورت "بازی جمع صفر" به‌نظر می‌رسید. - رقابت برای دست‌یابی به مناصب محلی. ستیز ایرانیان سه نوع بود. یکی میان مسلمانان و غیرمسلمانان. دیگری میان سنی‌ها و شیعیان. و نیز میان قبایل و روستاییان مختلف.(اختلافات قومی) ----- جامعه‌شناسان غربی برای تشریح این نوع اختلافات تراکمی عبارت "سیاست چنددستگی" را به‌کار می‌برند. ولی ایلات منطقه‌ی غرب آسیا، برای بیان چنین وضعیتی یک ضرب‌المثل قدیمی ِ جالب دارند: من علیه برادرم، من و برادرم علیه عموزاده‌ام، من و برادر و عموزاده‌ام علیه قبیله‌ام، ما و قبیله‌ام علیه تمام دنیا! :) ----- نیروهای مسلح ایران در این دوره در ۴ نوع تعریف قرار می‌گرفتند: - گارد ویژه که تحت فرمان قاجار بوده و حدود ۴هزار غلام گرجی بودند. - نیروهای مسلح مردمی، که عموما از شیعیان محل تشکیل می‌شدند و حدود ۱۵۰هزار یا بیشتر بودند. - اعضای نیروی یک سواره نظام قبیله‌ای، که حدود ۸۰ هزار از عشایر و بختیاری‌ها بودند که عمده‌ترین نیروی جنگ‌جوی کشور بودند. - نیروهای پیاده‌نظام جدید پایتخت، که اغلب از ایلات قاجار و کوهستان‌های مازندران بودند. و لقب جانباز داشتند.

بریدۀ کتاب

صفحۀ 80

- ریاضیات سرشار از زیبایی است. و اگر کسی دل‌بسته‌ی آن شود هرگز نمی‌تواند از او دل برکَند. - برای ایجاد خلاقیت ریاضی باید بدانیم که از کجا شروع کنیم. تنها چیزی که لازم است آن است که فرد خود را برای درک مطلب آماده کند. - مقدمات خلاقیت تنها یک چیز است: صَرف وقت و تلاش. این اولین و آخرین شرط است. - در ستایش ِ کار ِ گروهی. آقای شهریاری در ابتدای یک سال تحصیلی، در مدرسه و کلاس درس‌اش چنین عمل می‌کند: بچه‌ها را به گروه‌های سه‌نفره از یک درس‌خوان، یک متوسط و یک درس‌نخوان تقسیم کردند و اعلام کردند که از این به بعد، نمره‌ی هر یک از شما، برابر نمره‌ی میانگین سه‌تایی شما خواهد بود. ابتدا اعتراضات زیاد بود. اما در کمال معجزه، در آخر سال که نمر‌ه‌ی هرکسی برای خود منظور می‌شد، کمترین نمره ۱۵ونیم بود! پی‌نوشت. این بریده، آخرین گزارشم از صفحه‌های پایانی کتاب است که طبق سفارش به‌دست رسیده از بهخوانی‌های دانا، و با نیت ِ در دسترس بودن ِ بیشتر ِ توضیحات برای علاقه‌مندان ِبه کتاب‌هایی از این دست، این‌جا آن را اضافه کردم. همچنین در تاریخچه‌های مطالعه‌ام از کتاب، از دیگر بخش‌هایش هم گزارش‌هایی نوشته‌ام. :)