حسین
یادداشتها
این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است.
باشگاهها
این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.
چالشها
این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.
لیستها
این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.
بریدههای کتاب
این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.
فعالیتها
حسین پسندید.
1403/5/31
4.1
27
فکر میکنم در آرمانشهر، هر انسانی برای خودش داستان و ماجرایی خاص داره و هر آدمی، موجودی است با ابعاد مختلف و خودش رو همینطور میبینه؛ با همهی ضعفها و قوتها، و ماجراها و داستانهایی که درونش پنهان شده و جامعه هم اون رو همینطور ارزیابی میکنه. اما در دنیای فعلی همه میخوان یک نسخه از زندگی داشته باشن: پول، احترام، شهرت، موفقیت، محبوبیت و... و گرچه رویاها وجودِ آدم رو گرم نگه میدارن، اما آدما به مرور در چنگالِ این رویاهای دور و دراز اسیر میشن و در گردابشون فرو میرن. تمام عمر کار میکنی تا یه روزی خونهای از خودت داشته باشی، و حالا که مثل ویلی آخرین قسط خونه رو دادی، دیگه خودت در اون خونه نیستی... چطور میشه که پول میتونه تمام زندگیِ یک فرد رو نابود کنه یا بسازه؟ من این رو در اطرافم زیاد دیدم. پولهایی که با جای خالیشون در جیب و حسرتهاشون در مغز، زندگیها، محبتها و آدمایی رو اسیر میکنن. آدمی چشم دارد، میشنود، دوست داشتن بلد است، شوق دارد و میخندد، غمگین میشود و اشک میریزد؛ اما پول که قدم میگذارد، همه چیز در آن خلاصه و تمام میشود... در کتاب روح اسپینوزا آمده: ما در جامعهای بسیار رقابتجو زندگی میکنیم. جامعه ما انسانها را برای اینکه نهایت سعی خود را کردهاند پاداش نمیدهد، بل برای اینکه بهترین بودهاند یا لااقل، از خیلیها بهتر بودهاند پاداش میدهد. از این رو، حرص، اشتیاق به بیش از دیگران پول و دارایی داشتن، و نامجویی، و اشتیاق به شهرت و آوازه، یعنی اشتیاق به اینکه ما را بهتر از دیگران بدانند، صفات روانی لازم برای موفقیت، در فرهنگ ما هستند. این احساسات، به تعبیر اسپینوزا، *در واقع انواعی از جنوناند.* همون طور که یکی از دوستانِ بهخوانی گفتن، حتماً مقاله تراژدی و انسان معمولی میلر رو بخونید؛ فوقالعاده است. قهرمانِ داستانهای میلر مردم عادی هستند. مردم عادیای که امروزه بیشتر از هر زمان دیگهای قهرمان تراژدیهای زندگی هستند و دچار اشتباههای تراژیک یا همون هامارتیا میشن. اشتباه اصلی و بزرگشون هم در نپذیرفتنِ سرنوشتی که جامعه براشون مقدر کرده و مبارزه با اونه. به قول میلر: The quality in such plays that does shake us, however, derives from the underlying fear of being displaced, the disaster inherent in being torn away from our chosen image of what and who we are in this world. Among us today this fear is strong, and perhaps stronger, than it ever was. In fact, it is the common man who knows this fear best. با این حال، کیفیتی در این نمایشها (تراژدیها) که ما را تکان میدهد ناشی از ترسِ زیربنایی از رانده شدن است، فاجعهی ذاتی در جدا شدن از تصویرمان از کسی که در این جهان هستیم. امروزه این ترس در میان ما قدرتمند است، و شاید قدرتمندتر از هر زمانی است. در واقع، انسانِ معمولی است که این ترس را بهتر از همه میشناسد. میلر در همین مقاله میگه که در تراژدی، قهرمان داستان، موضوعی که آزادی انسان رو محدود میکنه به پرسش میگیره و در برابرش سر خم نمیکنه. در داستان مرگ فروشنده، میلر به رویای آمریکایی و ثروت به عنوان محدودکنندهی آزادی انسانها میپردازه. ویلی دلش میخواد موفقیت رو به دست بیاره و همینطور میخواد فرزندانش موفق بشن و زمانی که میبینه جامعه چنین فرصتی در اختیارش نمیذاره، تصمیم میگیره با مرگش موفقیت رو در اختیار پسرانش بذاره. میلر تمِ اصلیِ اثر رو نزاع پدر و فرزند برای بخشش میدونه و بعد این رو به جامعه و نظام سرمایهداری بسط میده. برای همین، داستان نکات فرعی جالب زیادی هم داشت. از هپیِ غمگین گرفته که مثل پدرش سعی میکنه غمهاش رو با دخترا و زنا تسکین بده؛ تا بیف که با خودش و پدرش درگیره. از پدرش برای صحنهای که دیده متنفره و در عین حال عاشقشه. خیلی سخته دلت بخواد از کسی متنفر باشی اما در عین حال میبینی دوستش داری و عاشقشی... برای همین بیف به ویلی حمله میکنه، اما زمانی که یقش رو میگیره، گریه امانش نمیده... ویلی که عذاب وجدان داره و فکر میکنه زندگی پسرش رو خراب کرده و پسرش برای لجبازی با اونه که نمیتونه موفق شه... مرگِ یک فروشندهی پیر چه قدر میتونه شما رو تکون بده؟ هنر و شاهکار میلر در همینه که به ما اجازه میده در زوایای تاریک و روشن ذهن ویلی لومن پیش بریم، تجربه و احساسش کنیم و بعد به سوگ مرگش بنشینیم. و به زندگی خودمون، جامعه و ارزشهامون نگاه کنیم. دلم از خوندن این نمایشنامه گرفت ولی به قول میلر در خلال این تراژدیها و به پرسش گرفتنِ چیزایی که آزادی انسان رو محدود میکنن، دید جدید و ارزشمندی به دست میاد ):) عالی بود.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
40
حسین پسندید.
1403/6/7
ترس مرد فرزانه جلد 3
4.6
3
17
حسین پسندید.
1403/7/14
3.9
26
35
حسین پسندید.
1403/7/18
3.9
26
36
حسین پسندید.
1403/6/27
45
حسین پسندید.
1403/6/26
21
حسین پسندید.
1403/6/21
23
حسین پسندید.
1403/2/14
21
حسین پسندید.
1403/6/18
3.9
22
3
حسین پسندید.
1403/6/27
3.3
6
9
حسین پسندید.
1403/6/25
281 / 512 % 54
20
حسین پسندید.
1403/6/28
4.1
128
32
حسین پسندید.
1403/6/26
21
حسین پسندید.
1403/6/29
57
حسین پسندید.
1403/7/13
3.7
7
48
حسین پسندید.
1403/6/19
33
33
حسین پسندید.
1403/6/20
63
حسین پسندید.
1403/1/20
22
حسین پسندید.
1403/2/7
58