𝐕𝐢𝐨𝐥𝐞𝐭

@Anita.14

14 دنبال شده

42 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

فعالیت‌ها

            نمیدونم چی بنویسم... برای ما که طرفدار فرندزیم و شخصیت چندلر بینگ رو دوست داریم سخته بدونیم که اون کاراکتر دوست داشتنی با خودش چیکار کرده و چقد زود بعد از این کتاب غریبانه میمیره...
روزی که خبر فوت متیو پری رو شنیدم تا شب حالم خراب بود... انگار یکی از نزدیکانم،  یکی از دوستانم رو از دست دادم... با این زندگی ای که داشت مرگش خیلی چیز عجیبی نبود اما بازم وقتی اتفاق افتاد نمیشد باورش کرد و باهاش کنار اومد...
من نسبت به دیدن فرندز گارد داشتم. هنوز هم سیتکام اول زندگیم نیست ... ساینفیلد رو کار بهتری میدونم اما روزی که شروع کردم به دیدنش از کاراکتر چندلر با اون تیکه هاش خیلی خوشم اومد... گرچه شخصیت مورد علاقه م جویی تریبیانیه ولی چندلر هم جایگاه خودش رو داشت.
متیو پری بازیگر خوبی بود ... بازیگری که قدر خودش رو ندونست... متیو پری زاده شده بود که چندلر باشه...زاده شده بود که قرص بخوره و الکل بنوشه ... زاده شده بود که یه عده رو عاشق خودش بکنه و اینطوری بره...
زاده شده بود که این کتاب رو بنویسه و به یادگار بذاره
به قول جویی :

چیزی که مهمه خودتی متیو... آروم بخواب...تو همیشه در قلب ما جا داری 
          
همیشه فکر میکردم بزرگترین دشمن نسل انسان سرطانه اما با خوندن این کتاب فهمیدم که اعتیاده !
این کتاب زندگینامه که نه اما اعتیادنامه متیو پری بازیگر دوست داشتنی هست که بارها به شخصه منو با سریال فرندز(دوستان) خندونده.
معمولا این افکار در جامعه همیشه نشون داده شده که افراد معروف و پولدار معمولا بی درده ، خندونه و حالش خوبه اما تو پشت این چهره خندون کلی زخمه، کلی درد، کلی تسلیم نشدن در برابر شرایطیه که خیلیا مقابلش دو دستشون رو بالا میارن.
متیو تو این کتاب راجب اعتیادش حرف میزنه که چجوری بارها شکست خورده اما هیچوقت تسلیم نشده اینکه با کلی دلیل برای تسلیم شدن همچنان مقابل این غول بی شاخ و دم سر تعظیم فرونیاورده که باعث میشه متیو امروزی رو تبدیل یه یه الگو فوق العاده کنه.
با اینکه بارها از دستش عصبی میشی در طول کتاب اما آخرش به خودت میگی ارزششو داشت ، بهت افتخار میکنم پسر!
اعتیاد فقط به الکل و مواد نیست اعتیاد جنبه های مختلفی داره از اعتیاد به گوشی و عدم قطع ارتباط با آدم های سمی تا اعتیاد های جنسی ، که این کتاب می‌تونه مثل یه معلم کمکتون کنه که بفهمین تنها نیستین و خیلی ها مثل شما نه تنها اینارو تجربه کردن بلکه شکستشونم دادن.
لازمه که ذکر کنم این کتاب صرفا راجب اعتیاد نیست و زندگینامه کاملا متیو هست.
عقیده ای که حس میکنم جای خوبی برای بیانش هست اینه که همیشه کتابای زندگینامه رو به کتابای روانشناسی ترجیح میدادم چون با دادن حس همدلی میتونه تاثیر گذار تر باشه.
در آخر پیشنهاد میکنم این کتاب رو به کسایی که با هر نوع اعتیادی دست و پنجه نرم می‌کنن ، کسایی که به دنیای هالیوود علاقه دارن ، کسایی که به سریال فرندز علاقه دارند ، کسایی که از زندگینامه ها لذت میبردن ، و کسایی که دو پا دارند.
            همیشه فکر میکردم بزرگترین دشمن نسل انسان سرطانه اما با خوندن این کتاب فهمیدم که اعتیاده !
این کتاب زندگینامه که نه اما اعتیادنامه متیو پری بازیگر دوست داشتنی هست که بارها به شخصه منو با سریال فرندز(دوستان) خندونده.
معمولا این افکار در جامعه همیشه نشون داده شده که افراد معروف و پولدار معمولا بی درده ، خندونه و حالش خوبه اما تو پشت این چهره خندون کلی زخمه، کلی درد، کلی تسلیم نشدن در برابر شرایطیه که خیلیا مقابلش دو دستشون رو بالا میارن.
متیو تو این کتاب راجب اعتیادش حرف میزنه که چجوری بارها شکست خورده اما هیچوقت تسلیم نشده اینکه با کلی دلیل برای تسلیم شدن همچنان مقابل این غول بی شاخ و دم سر تعظیم فرونیاورده که باعث میشه متیو امروزی رو تبدیل یه یه الگو فوق العاده کنه.
با اینکه بارها از دستش عصبی میشی در طول کتاب اما آخرش به خودت میگی ارزششو داشت ، بهت افتخار میکنم پسر!
اعتیاد فقط به الکل و مواد نیست اعتیاد جنبه های مختلفی داره از اعتیاد به گوشی و عدم قطع ارتباط با آدم های سمی تا اعتیاد های جنسی ، که این کتاب می‌تونه مثل یه معلم کمکتون کنه که بفهمین تنها نیستین و خیلی ها مثل شما نه تنها اینارو تجربه کردن بلکه شکستشونم دادن.
لازمه که ذکر کنم این کتاب صرفا راجب اعتیاد نیست و زندگینامه کاملا متیو هست.
عقیده ای که حس میکنم جای خوبی برای بیانش هست اینه که همیشه کتابای زندگینامه رو به کتابای روانشناسی ترجیح میدادم چون با دادن حس همدلی میتونه تاثیر گذار تر باشه.
در آخر پیشنهاد میکنم این کتاب رو به کسایی که با هر نوع اعتیادی دست و پنجه نرم می‌کنن ، کسایی که به دنیای هالیوود علاقه دارن ، کسایی که به سریال فرندز علاقه دارند ، کسایی که از زندگینامه ها لذت میبردن ، و کسایی که دو پا دارند.
          
            قبول مرگ و فراتر از آن
کمتر کسی هست که با شنیدن نام موراکامی یاد داستان های کوتاه این نویسنده نیفتد ، و حالا ما اینجا با یک مجموعه دیگر از داستان های کوتاه موراکامی همراه هستیم که پر از موضوع مرگ و زندگیه.
برای من موراکامی مانند دو نویسنده در یک بدنه ، از بعضی آثارش لذت می‌برم و باهاش زندگی میکنم و از بعضی دیگر بیزارم.
 در بین مجموعه هایی که از این نویسنده خوندم هیچکدوم به اندازه این کتاب برام دلنشین نبوده ، شاید با یک مجموعه شاهکار مواجه نباشیم اما با یک کتاب دلنشین مثل شیر کاکائو همراه با کیک دوقلو مواجه هستیم که صد در صد ارزش خوندن داره و مثل همیشه در پشت این داستان های ساده مفهومی عظیم خوابیده
ترجمه کتاب هم در کل خوب بود اما مترجم می تونست جاهای سانسور شده رو به طرز بهتری زیر سبیلی به مخاطب برسونه.






پ.ن: اتفاقی که در داستان آینه افتاد کاملا منطقی و علمیه ، وقتی که انسان مدتی به خود در یک آینه با نور کم نگاه بندازه تا حدودی اتفاقات این داستان براش میوفته.
          
            روزی تلخ‌ و کتابی تلخ..
از لحظه‌ای که شروع به خوندن کتاب کردم و فهمیدم در حوزه‌ی پیراپزشکیه حالم دگرگون شد؛ وقتی فهمیدم سرگذشتی خودْنوشته که دیگه بدتر.
البته من اینجوری‌ام که اگه نوشته باشه «و دلِ آن مورچه شکست» واقعا دلم میشکنه =( و حتی اگه قشنگ توصیف کرده باشه اشکامم میریزه =((.

سرگذشت خودنوشتِ پال کالانیتی که مدرکِ کارشناسی ارشدِ ادبیات رو داره و در حال حاضر رزیدنت ِجراحِ مغز و اعصابه. پال با توضیح و‌ توصیف دوران و محل کودکیش شروع میکنه و‌ می‌رسه به زمان حال که‌ متوجه بیماریش میشه..

چه شغل و رشته‌ی درسی شما از پیراپزشکی دور باشه، چه نزدیک، اطلاعات خوبی میده بهتون؛ با نحوه‌ی درس خوندن و کار کردن پزشک‌ها، فرآیند یادگیری و ارتباط‌شون با بیمار، دست‌وپنجه‌هایی که با شغل‌شون نرم میکنن و همین‌طور با سختیای دوران رزیدنتی آشنا میشین.
در کل کتابی ارزشمند و دوست‌داشتنی‌ایه.

بین دو ترجمه‌ی: نشر میلکان و‌کوله‌پشتی، نشر کوله‌پشتی و ترجمه‌ی شکیبا محب‌علی رو پیشنهاد میکنم.
در ضمن، پیشگفتار رو می‌تونید بعد از اتمام کتاب بخونین، چون یک‌سری اتفاقات و تصمیمات رو لو میده..


❌⚠️ احتمال لو رفتن داستان:
حتی با اینکه (متأسفانه) پیشگفتار رو خونده بودم، جمله‌ی “پال مُرد” خیلی برام سنگین بود. روایت کردنش انقدر لطیف بود که فکر می‌کردم تا لحظه آخر از زبون خودش نوشته شده باشه. 

روندِ ارتباطش با بیماران، درکش از درد و بیماری‌شون رو خیلی قشنگ توصیف کرد و در حین بیماریش هم عقایدش رو عوض می‌کرد و به عنوان یک پزشک در حال یادگیری از بیماریش بود. واقعا تحسین‌برانگیز و در عین حال پر از غمِ عمیق بود..

تصمیم‌شون به بچه‌دار شدن رو ستایش کردم. اینکه مصمم شدن تو همون زمان کم از زندگی‌شون لذت ببرن، در حالیکه قبل از مشخص شدن سرطانِ پال یکم از صمیمیت و‌جدیت رابطه‌شون کم شده بود!
قطعاً مقبولیت این موضوع توی جامعه، پذیرش و شغل همسرش (که فکر میکنم تا حد زیادی از لحاظ مالی خوب بود) تأثیر داره ولی خب بازم مسؤلیت سنگینیه و ایثار زیادی رو میطلبه.

و نکته‌ی آخر اینکه امیدوارم با این‌همه پیشرفت! کمتر شاهد اذیت شدن رزیدنت‌ها و به‌خصوص خودکشی‌شون باشیم💔