جزئیات پست
123
(0/1000)
نظرات
نه الزاماً. کتاب رمان نسبتاً حجیم هم همینطوره! تو بازه کوتاهی اگه تمومش نکنم، هی مجبور میشم برم عقب مجدد بخونم تا یادم بیاد. میرسم اول کتاب 😂
2
حین خوندن، مضامین اصلی کتاب رو یادداشت کنید (برای کتاب های غیر داستانی) یا برای کتاب های داستانی، تایم لاین زمانی حوادث مهم رو یادداشت کنید و موقع شروع مجدد فقط همونو مرور کنید. @M_Mahdi
0
به این صورت که از فشار کارها به کتاب خوندن پناه می برم. رمان خوندن برام آسون تره چون نیاز به تعمق زیادی نداره و غرقش می شم و همه چی یادم می ره. کتابایی که نیاز به تعمق دارن رو فصل به فصل می خونم تا یادم بمونه. معمولا هم هی بازخوانی می کنم یا درباره ش صحبت می کنم که توی ذهنم مرور بشه. الان هم که تاریخچه مطالعه گذاشتن و بریده گذاشتن بهخوان بهم کمک می کنه.
7
25
خود رمان نیاز به تمرکز بیشتر نداره؟ مثلاً این اتفاقی که الآن میافته چه بستری داشته و این شخصیتی که اینو میگه قبلاً چیکار کرده و این حرفا؟ مثال بزنم هری پاتر رو اگه توی یه بازه محدود نخونده بودم، اینقدر متوجه پیوستگی جزئیاتش به هم نمیشدم.
2
به طرز عجیبی توی رمان خوندن تمرکز خیلی بالایی دارم. هیچ جزئیات و روابط و بستری از ذهنم دور نمی مونه و حتی دیالوگ ها و حالات کاملا یادم می مونه @M_Mahdi
9
هعی اینجا بحث طالع و گردش صور فلکی و ایناست. این ویژگی آپشن اضافه ای بوده که از بخت بلند روت نصبه 😂😂😂😂 اینو نرمال جامعه کتاب خوانی ندون ... من واقعا بسیاری از چیزهایی که میخونمو فراموش می کنم ، به ویژه در مقوله رمان @mo_salmani
1
آره خداییش توی بحث مطالعه حافظه خوب و جزئی نگری از نعمت های خداست. اما کاش کتابای سنگین تر رو هم می تونستم همینطوری بخونم @fahime_hadidi
2
منم.وقت درس خوندن یا حرف زدن با بقیه یا سرکلاس ذهنم صد جای مختلفه. اما وقت کتاب خوندن متمرکز متمرکزم @T_Tehrani
2
گاهی انگیزه ادم تحلیل میره از کمبود وقت ..تو این مواقع من اولین چیزی که کنار میزارم فضای مجازیه دوم طبقه بندی افکار هست یعنی من قبل از مطالعه نیاز دارم ذهنم رو خالی کنم پس ده دقیقه هر فکری که تو ذهنم اون روز یا او زمان هست رو میارم رو کاغذ و میذارم یک گوشه که بعدا در تایم که براشون مشخص کردم بهشون فکر کنم و بعدشروع میکنم به مطالعه .. برای مطالعه هم اداب خاصی لازم گذاشتن یک موزیک در هنگام خوندن رمان یا گوش گیر گذاشتن برای حذف صدا وقت خوندن کتابهای سخت خوان و خوردن نوشیدنی گرم همیشه اولویتم بر اساس سختی روزهام میچینم یعنی تو روزهای شلغو کتابای مورد علاقمو میخونم تو روزهای سبک کتابهای دیگه رو ...
1
13
یک وقت های هست که واقعا از لحاظ روحی بهم ریختم یا ذهنم اصلا توان نگاه کردن به صفحات کتاب رو نداره خوب شروع میکنم به گوش دادن کتاب های صوتی که دوس دارم اصلا سمت کتابی که برام قابل درک نیست تو بیست صفحه اول نمیرم خیلی از کتابها رو تو همون صد صفحه اول ول میکنم چون میدونم اگر از کتابی خوشم نیاد بنا به دلایلی یا تو تایم که مناسب اش هست سراغ نرم رسما به اونی که کتاب نوشته یا براش زحمت کشیده توهین کردم با اجبار کردن به خوندنش
6
فکر میکنم به چیزهای مختلفی بستگی داره، نمیشه نسخه خاصی پیچید و برای همه عملی باشه. ولی پیشنهاد میکنم کتابهای صوتی رو دریابید. ما تایم زیادی از روزمون رو در حال انجام کارهای روزمره و مثلا خود من ترافیک و گیر افتادن در ماشین های حمل و نقل عمومی سپری میکنیم و کتابهای صوتی میتونن این تایم از دست رفته رو به شکل زیبایی جبران و انجام اون کارها رو قابل تحمل کنن. از اپلیکیشن نوار، میتونید در زمان تخفیف، اشتراک بخرید و اتفاقا قیمتهای خیلی خوبی داره. نوار به یه دوست فوقالعاده برای من تبدیل شده.
4
8
بله نکته درستی هست. منتهی یه سوال دیگه: توی همچین شرایطی تمرکز کافی برای دریافت مطالب کتاب رو دارین؟ شهید نمیشه؟
2
بستگی به کتاب داره، مثلا یه کتاب داستانی با ادبیات سبکتر برای محیط شلوغ مناسب تره و من چون همیشه چند کتاب رو همزمان میخونم، اونی که سبکتره رو انتخاب میکنم. محیطی که آرومه برای کتابی که نثرش سنگین تره مناسبه و اگر کتاب آموزشی هست و قصدم یادگیریه همزمان باهاش کار دیگهای انجام نمیدم. از طرفی در کتابهای صوتی میشه تمرکز رو بالاتر بود چون میشه سرعت خوانش رو تنظیم کرد. بسته به گوینده من سرعت رو روی ۱.۲۵ یا ۱.۵ و گاهی ۱.۷۵ میذارم. اگر تجربه این کارو نداشتید شاید فکر کنید دقیقا برعکسه و تمرکز رو کم میکنه. اما اتفاقا وقتی سرعت بالاتره حواس پرتی کمتر میشه و تمرکز بالا میره. بازم یادآوری کنم که درباره کتاب های آموزشی این مطلب صادق نیست. چون به زمان برای بررسی و تفکر لازمه. بیشتر برای کتابهای داستانی مناسبه. امیدوارم مطالبی که گفتم به کارتون بیاد. شما خودتون میتونید روش مناسب مطالعه تون رو پیدا کنید، بسته به روحیات و شرایط خودتون. @M_Mahdi
7
من هنوز موفق نشدم خودم رو راضی کنم کتابهایی به جز داستانی بخونم با اینکه قبلا بیشتر تایمم رو بابت کتابهای غیر داستانی میذاشتم! ولی الان کتاب خوندن رو یک فعالیتی برای تایم های اضافی درنظر نمیگیرم بلکه جزئی از برنامه روزانه قرارش میدم و تایم خالی میکنم برای اینکه بتونم مطالعه کنم! و به قول دوستان، وقتی کتاب رو باز میکنم همهی مشکلات و نگرانی هارو فراموش میکنم :)
2
10
همیشه به ادبیات خوانها هم غبطه خوردم 🥲 در مورد برنامه روزانه گفتین؛ ساعت خاصی براش در نظر گرفتین یا اینکه تعداد صفحه خاصی یا اینکه کلاً هر وقت زمان خالی داشته باشین؟
1
بیشتر عصرها و شبها مطالعه میکنم، و درمورد تعداد صفحات روی حداقل ۵۰ صفحه روزانه برنامه ریختم.. ولی موازی خوانی چندکتاب بهم کمک میکنه که صفحات بیشتری بخونم! ابنجوری برام راحت تر از اینه که، از یک کتاب بالای ۵۰ صفحه بخونم 😅 @M_Mahdi
4
برنامه ی طاقچه برای من توی افزایش مطالعه اثر چشمگیری داشته ، مثلاً موقع آشپزی گوشی می گیرم دستم همزمان که حواسم به غذا هست ، چند خط کتاب هم می خونم ،توی ماشین و تاکسی و مسیر هایی که بیشتر از ۵دقیقه س با گوشی کتاب می خونم، یا مثلاً توی مطب پزشک ،و شب ها که همه جا تاریکه به جای گشت و گذار بی فایده توی صفحات مجازی ، با گوشی کتاب می خونم و اینجوری وقت های مرده رو زنده می کنم برای مطالعه کتاب های چاپی هم زمان اختصاص میدم همونطور که جسم روزی سه بار تغذیه میشه روح و فکر انسان هم باید با کتابِ خوب تغذیه بشه؛ هر چند کم اما همیشگی باشه
1
10
برای من چند حالت داره. یکیش اینکه از کتاب به عنوان مفرّ استفاده میکنم. کتاب رو در وقتهای خستگی، توی مترو، وقتی میخوام کیف کنم! وقتی میخوام بخوابم هم میخونم. به عنوان تفریح و استراحت و اوقات خوش تعطیلی هم کتاب میخوانم.
2
9
همونطور که بقیه هم گفتن کتابهای صوتی و الکترونیکی برای وقتهای سوخته رفتوآمد و … گزینه خیلی خوبیه. مثلا من حدود ۳-۴ ساعت در روز رو در اتوبوس و مترو میگذرونم و این زمانها اگه انرژی داشته باشم، معمولا کتاب میخونم، یا گوش میدم. + شروع کردن کتاب سخته. وقتی یه چیزی که دوست داری شروع کنی دیگه شوق خوندن اون کتاب با خودش تو رو میبره… 🕊️ برای همین، پیشنهاد میکنم کتابهایی انتخاب کنی که واقعا دوستشون داری و شوق داری برای خوندنشون. نه صرفا کتابهایی که معروفن یا خوبه آدم خونده باشه و اینا… چون اکثر این کتابها زمان خاص خودشون رو میطلبن. و بنظر من بهتره اول روی دور افتاده باشی و کتاب خوندن جزو برنامه روزانهت شده باشه و بعد اونا رو شروع کنی. :) پس به خودت آسون بگیر! مسئلهٔ بعدیای که کمک میکنه، گروهها یا باشگاههای کتابخونیه. آدم وقتی با همراهی چند نفر داره میخونه، انگیزهش برای خوندن بیشتر میشه. پس اگه چندتا دوست همسلیقه پیدا کنی، یا همینجا توی بهخوان یه باشگاه بیابی، احتمالا برات کمککننده خواهد بود. ولی یه چیز دیگه هم هست، اونم اینکه اصولا لزومی نداره آدم همیشه کتاب بخونه 😁
4
15
و خب هرکسی شرایط زندگی و فکری و … خودشو داره. یکی در موقعیتش هست و میخونه. یکی نمیخونه. اگر دوست داری که کتاب بخونی، خوبه که راهحلهاشو بررسی کنی و سعی کنی در برنامهٔ زندگیت بگنجونی، اما در کل بنظرم باید سعی کنیم خودمونو با بقیه مقایسه نکنیم. :)
6
این روی دور افتادن خیلی مهمه! یه مدت خیلی خوب میخوندم؛ ولی به مرور هرچی مجازی بیشتر شد، کمتر تونستم تمرکز کنم و... الآنم اومد نیومد داره دیگه. بعضی مواقع خوب پیش میرم و بعضی مواقع نه. منتهی میترسم اون زمان مناسب کتابهای خوب هیچوقت نرسه 🥲 اینه که تقلا میکنم خلاصه... خیلی نکات خوبی گفتین و امیدوارم بتونم استفاده کنم. ممنونم از شما. این بحث مقایسه نکردن هم خیلی درسته و میدونم خودمم؛ ولی چه کنیم که بازم ته دل آدم میلرزه وقتی میبینه یکی کتابهای زیاد و خوب میخونه 🥲 @Rana
2
میفهمم کاملا... و خیلی سخته که آدم خودشو مقایسه نکنه. یعنی یه حالیه که مداوم در حال اتفاق افتادنه و تو باید سعی کنی جلوشو بگیری. منظورمم توی نوعیه. چون خودمم همینم. احتمالا همه همینطورن... :) ولی تمرین کردن براش جواب میده. و اینکه پای حرف آدما بشینی و سعی کنی وجوه مختلف زندگیشونو ببینی. و اینکه به جای هی غصه خوردن به خودش و جایگاهش فکر کنه، و یه تصمیمی بگیره و سعی کنه اون تصمیم رو عملی کنه. و بعد خودش رو ارزیابی کنه که تونست این کارو بکنه یا نه و اگه نه، چرا نتونست. نگاهش واقع بینانه نبوده؟ و انتظار زیادی از خودش داشته؟ تمرکز نداشته؟ یا چی... :) @M_Mahdi
3
نکات دوستان رو خوندم به نظرم خیلی جامع و شامل اومد. ولی دیدم انگار بزرگترین مسئلهٔ شما بیشتر از وقت «تمرکز»ه... که متاسفانه خودم پیشنهادی براش ندارم چون خود به خود و بدون هیچ تلاشی از جانب خودم تمرکزم تو کتابای داستانی خیلی بالاست 😅 من اصولا یه تعداد زیادی کتاب باز دارم همیشه، که همینطور ۵ دقیقه ۱۰ دقیقه ازشون میخونم و هیچ وقت خط داستانیش از دستم در نمیره و اینا رو با هم قاطی نمیکنم 😄 ولی برای خوندن کتاب غیر داستانی نیاز دارم هم اطرافم خلوت باشه و هم خودم تو حالت هوشیاری کامل قرار داشته باشم 😅 چون فقط کافیه ذرهای خوابم بیاد دیگه تو همون اولین بند میرم تو عالم رویا :)
1
12
بله بله دوستان خیلی نکات جالب توجهی گفتن. امیدوارم بتونم ازشون خوب استفاده کنم. بابت بند اول مطالب شما غبطه خوردم و عمیقاً گفتم خوش به حال شما. تازه هم واضح شد که چطور میرسین این همه فانتزی رو بخونین! بابت بند دوم هم صرفاً ابراز همدردی میکنم؛ چون خودمم همینم 😅
2
این شرایطی که توصیف کردید کاملاً برای من آشناست و خیلی اوقات اتفاق میافته...🥲 اما خب چندتا راهکار هست که معمولاً برای بیرون اومدن از این حالت بهم کمک میکنه: ۱. کتابی که دارم میخونم رو فعلاً رها میکنم و میرم سراغ یه کتاب خیلی کوتاه و جذاب که بتونم سریع تمومش کنم. و کلاً هم میونهم با کتابهای کوتاه بهتره! ۲. هر شب موقع برنامهریزی برای روز بعد، مشخص میکنم که از هر کتابی چند صفحه یا چند فصل بخونم. مثلاً خوندن فصول۲۷ و ۲۸ از یک کتاب خاص. و روز بعد، چون توی برنامهم دقیق مشخصه، سعی میکنم برای خوندن اون مقدار مشخص وقت پیدا کنم. ولی با تمام اینها، بعضی وقتها بازم نمیشه... :( بهنظرم به خصوص زمانی که سرمون اینقدر شلوغه و وقت آزاد کمی داریم، اینکه چقدر خود کتاب برامون جذابه هم خیلی مؤثره. یعنی اگه به اندازهی کافی جالب باشه، حتی موقعی که خستهایم یا وقت کمی برای مطالعه داریم، باز هم سراغ اون کتاب میریم و بالاخره یه فرصتی برای خوندنش پیدا میکنیم.
2
7
این نکته وقت نداشتن و جذابیت کتاب هم خیلی مهمه که شما گفتین. برنامهریزی برای روز بعد که خیلی خوب به نظر میاد؛ ولی یه سوال دیگه: رها کردن کتاب، باعث نمیشه رشته مطالب از دستتون بره و بعداً دوباره نیاز باشه از اول شروع کنین؟
1
اگه کتاب خیلی سختی نباشه و خیلی ازش فاصله نگرفته باشم، نه سخت نیست. ولی خب طبیعتاً خوندن اینطور کتابها میتونه از این لحاظ چالش برانگیز باشه: کتاب فلسفی، کتاب غیرداستانی سنگین، داستان ادبی فاخر، کتاب داستانی پرجزئیات و با خط داستانی پیچیده و دارای شخصیتهای زیاد، کتاب داستانی طولانی با روند خیلی کند و... بهنظرم اوقاتی که خیلی فرصت کتاب خوندن نداریم بهتره کتابهای سبکی بخونیم، طوری که خوندنشون انرژی نگیره ازمون و حتی انرژیبخش هم باشه. @M_Mahdi
2
یه پیشنهادی دارم، یه روز از صبح که بیدار میشید تا آخر شب هرکاری که انجام میدید بنویسید. وقتی زمانها رو جمع بزنید، تازه متوجه وقتهای پِرت و بلااستفادهای میشید که در زندگی همه وجود داره. مثلا معطلی دکتر، مسیرهای طولانی توی اتوبوس و... دوم، کتابهایی که واقعا دوست دارید رو بخونید، بعضی وقتا ما فکر میکنیم حتما باید کتابهای مهم جهان، یا مثلا کتابهای فلسفی رو بخونیم و خوندنش سخت و خستهکننده میشه. استفاده از وقتهای پِرت و هدررفته در طول روز+خوندن کتاب مورد علاقه: موجب میشه کم کم عادت کنید کتاب رو همه جا با خودتون ببرید و از هر معطلی کوچکی برای خوندن یکی دو صفحه دیگه، استفاده کنید
1
9
(با الهام از قوانین کتاب عادات اتمی) ۱) برای کتاب خواندن یه تایم و مکان مشخص تعیین کنید مثلا نیم ساعت قبل از خواب یا فلان ساعت یا قبل و بعد فلان کار. همینطور کتابی همیشه جلوی چشمتون باشه یا روی میز یا کنار تخت یا داخل کیف. ۲) کتاب خوندن رو آسون کنید مثلا فقط ۱۵ یا ۲۰ دقیقه در هر روز یا نوبت کتاب بخوانید بعد کم کم افزایشش بدید. ۳) کتاب خوندن رو لذت بخش کنید بوسیله خواندن کتابهایی که دوست دارید یا موضوعاتی که علاقه مند و کنجکاو هستید همینطور خوردن چایی و قهوه و تنقلات همراه با کتاب خواندن و هر کاری که حس لذت بده هنگام کتاب خواندن ۴) پاداشی تعیین کنید برای خودتون وقتی که هر بار کتابی رو تموم میکنید مثلا به خودتون جایزه بدید برید به یک مکان تفریحی یا رستوران و غیره
2
8
من معمولا شب قبل از خواب کتاب میخونم.بیشتر کتاب صوتی،معمولا قبل از رسیدن به انتهای بخش خوابم میگیره. فضای مجازی را هم تقریبا تعطیل کردم.دو تا پیام رسان دارم و بهخوان.یعنی کوچکترین زمانی که پیدا کنم چند خط میخونم،الکترونیکی. زیاد دغدغه ی تمرکز ندارم، مدل کتاب خوندم جوریه که با نهایت تمرکز حداکثر صفحه ی قبلش یادم میمونه.😅 توصیه ام اینه به جای مقایسه و غبطه خوردن،یا حداقل لحظات برای خوندن لذت ببرید،موجانرژی راحت و بی دغدغه خوندن شما را با خودش به اعماق دنیای کتاب ها خواهد برد.
1
6
خیلی ممنون از شما. اینکه با حضور و عدم حضور در مجازی پیوندش دادین و توصیهای هم آخرش داشتین، نظر شما رو قابل توجه کرده.
1
ملیحه سادات حق خواه
1402/11/29
22