بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ریگ روان

ریگ روان

ریگ روان

استیو تولتز و 1 نفر دیگر
4.0
34 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

84

خواهم خواند

64

ریگ روان جدید ترین اثر استیو تولتز است پس از رمان تحسین شده ی جز از کل تولتز در مصاحبه ای گفته جز از کل را درباره ی ترس از مرگ نوشته و ریگ روان را درباره ی ترس از زندگی. ای خدا، چرا نقش من در این دنیا صرفا دلقک سقوط کرده نیست؟ چرا باید دلقک سقوط کرده ای باشم که بقیه ی دلقک های سقوط کرده رویش سقوط می کنند؟ به عبارت دیگر چرا روی پیشانی ام نوشته هر پیرزنی که در سوپرمارکت لیز می خورد باید بازوی من را بگیرد؟ -از متن کتاب-

لیست‌های مرتبط به ریگ روان

یادداشت‌های مرتبط به ریگ روان

                مهم‌ترین مشخصه تولتز به عنوان نویسنده، شخصیت‌پردازی‌های قوی اوست. همچنین خلاقیتش در ساختن تشبیه‌ها واقعا ستودنی است. یکی از تشبیه‌هایی که در ذهنم ماند این بود: احساس گورکنی را داشتم که به بیلش تکیه زده است. در رمان‌های تولتز مخاطب بدون اینکه خسته شود از مفاهیم عمیق فلسفی درباره زندگی و مرگ آگاه می‌شود. ریگ روان همان‌طور که خود تولتز گفته درباره ترس از زندگی است. روایت مردی به نام آلدو که جاذب تمام بدبختی‌ها است و هرکاری می‌کند نمیمیرد و فقط بر سختی‌های زندگیش افزوده می‌شود. پیرنگ خاص برای زندگی او و ساخت شخصیت‌های اطراف این مرد را فقط ذهنی پراطلاع و خلاق می‌تواند به بهترین شکل اجرا کند. نکته جالب در آثار تولتز این است که او از ساحت طنز برای بیان بزرگترین غم‌های آدمی استفاده می‌کند. همان‌طور که در بخشی از متن، دوست نویسنده آلدو به اسم لیام که میخواهد سرنوشت آلدو را بنویسد می‌گوید تو یک آدم افسرده شوخ‌طبعی و درآوردن چنین شخصیتی سخت است. کار سختی که از نظر من تولتز به خوبی از پس آن برآمده است. غافلگیر کردن مخاطب در بخش‌های پایانی رمان در ریگ روان هم اگرچه نه به شدت جز از کل ولی در هرصورت وجود دارد. پیشنهاد می‌کنم بخوانیدش. اگرچه به قوت جز از کل نیست.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            «ریگ روان» به صورت کلی کتاب دشوار‌تری از «جز از کل» است. نثر سخت‌تری دارد و خواندن‌اش حوصله بیشتری می‌طلبد. به نظرم این مشقت نسبی فرم که با آن مواجهیم هم‌راستا با سفر قهرمان داستان، آلدو بنجامین است و از این جهت درجای درستی قرار دارد.
دیدن الگوهای مشترک و متقارن بین این دو کتاب که به گفته خود تولتز قرینه (ترس از مرگ در اولی و ترس از زندگی در دومی) هستند، جالب است، مثلا آن نوع پرداخت انتقادی از ورزش در کتاب قبلی، اینجا جایش را به پرداختی انتقادی از هنر داده است. الگوی مشترک دیگر نقش محوری کتاب‌های درون داستان است: همان‌طور که در داستان قبلی «کتاب راهنمای تبهکاری» نقش اساسی ایفا میکرد در اینجا کتاب «هنرمند درون، هنرمند برون» و «جنازه وسواسی» نقش اساسی ایفا میکنند و به قدری ظریف پرداخت شده و شخصیت‌ها به آن ارجاع میدهند که باورش سخت است که این کتابها در دنیای واقعی وجود ندارند! 
در «جز از کل» مسئله اصلی ترس از مرگ است و از قضا مرگ های زیادی در داستان رخ میدهد اما در «ریگ روان» مسئله اصلی ترس از زندگی است و بیشتر با نمردن طرف هستیم‌.
در نهایت باید گفت که حلقه مخاطبان این کتاب قطعا کوچکتر از «جز از کل» است ولی خواندن آن را به کسانی که قلم تولتز را دوست دارند توصیه میکنم.
          
            اولش قصد داشتم کل از جز رو بخونم و بعد ریگ روان ولی یک حسی منو وادار کرد اول ریگ روان رو بخونم و همیشه شنیده بودم که ریگ روان کتابی ضعیف تر نسبت به جز از کل هست ولی بدون اظهار نظر در این مورد چون هنوز اون یکی رو نخوندم باید بگم ریگ روان رمانی جذاب با کلمات و تک جمله های خاص و تامل برانگیز هست و شدیدا از خوندنش لذت بردم باید بگم چقدر یک رمان خوب میتونه حالتو خوب کنه 
قصه یک آدم فعال و انرژیک که تا آخرین لحظه دست از تلاش بر نمیداره و کلی بی برنامگی و بدشانسی و کلی دست و پا زدن برای درآمد بیشتر که قصه امروز زندگی همه ماست 
تولتز با این کتاب منو برد تو گروه خودش و بی صبرانه منتظر خوندن جز از کل هستم و بعدش کتاب جدیدیش اگه منتشر بشه 
البته نثر کتاب کمی سنگین هست ولی ترجمه پیمان خاکسار عالی  همیشه بعد از نویسنده اولویتم مترجم کتابه دوستان کتاب خون میدونن یک ترجمه خوب و یک ترجمه بد چقدر میتونه معنا و منظور نویسنده رو شفاف کنه یا بیشتر گیج و درهم برهم باشه 
به علاقه مندان رمان شدیدا توصیه میکنم