یادداشت امیررضا باقری

                «ریگ روان» به صورت کلی کتاب دشوار‌تری از «جز از کل» است. نثر سخت‌تری دارد و خواندن‌اش حوصله بیشتری می‌طلبد. به نظرم این مشقت نسبی فرم که با آن مواجهیم هم‌راستا با سفر قهرمان داستان، آلدو بنجامین است و از این جهت درجای درستی قرار دارد.
دیدن الگوهای مشترک و متقارن بین این دو کتاب که به گفته خود تولتز قرینه (ترس از مرگ در اولی و ترس از زندگی در دومی) هستند، جالب است، مثلا آن نوع پرداخت انتقادی از ورزش در کتاب قبلی، اینجا جایش را به پرداختی انتقادی از هنر داده است. الگوی مشترک دیگر نقش محوری کتاب‌های درون داستان است: همان‌طور که در داستان قبلی «کتاب راهنمای تبهکاری» نقش اساسی ایفا میکرد در اینجا کتاب «هنرمند درون، هنرمند برون» و «جنازه وسواسی» نقش اساسی ایفا میکنند و به قدری ظریف پرداخت شده و شخصیت‌ها به آن ارجاع میدهند که باورش سخت است که این کتابها در دنیای واقعی وجود ندارند! 
در «جز از کل» مسئله اصلی ترس از مرگ است و از قضا مرگ های زیادی در داستان رخ میدهد اما در «ریگ روان» مسئله اصلی ترس از زندگی است و بیشتر با نمردن طرف هستیم‌.
در نهایت باید گفت که حلقه مخاطبان این کتاب قطعا کوچکتر از «جز از کل» است ولی خواندن آن را به کسانی که قلم تولتز را دوست دارند توصیه میکنم.
        
(0/1000)

نظرات

کاش بیشتر برامون بنویسی اینجا