یادداشت‌های (درخت بـید)𝗡𝗼𝘃𝗮 (19)

          خب این کتاب تموم شد و من هم باهاش تموم شدم
توی این 300 و خورده‌ای صفحه من تقریبا همه حس هارو باهم تجربه کردم
با بری عاشق شدم، اشک ریختم، عصبانی شدم و ..
این کتاب درباره ارچر، پسریه که به خاطر اتفاقی نمیتونه صحبت کنه و از طرف مردم طرد شده
و بری، دختری که شاهد قتل پدرش بوده و از اون موقع ارامشی توی زندگیش نبوده و برای فراموش کردن و فرار از گذشتش به پیلاین میاد
من بیشتر فانتزی و شعر میخونم و با خودم گفتم این دفعه یه چیز متفاوت بردارم
عاشقانش خیلی گوگولیی بودد و من با هر صفحه ذوق مرگ میشدم😭✨
به نظر من قبل اینکه سراغش برید یه تحقیقی دربارش کنید و ببینید به سلیقتون میخوره یا نه
خلاصه که عاشقش شدم::))
‌
پی‌نوشت: الان فقط دلم میخواد پاشم برم زبان اشاره یاد بگیرم😂😭🌚
        

          چقدر که اشعار حسین منزوی پر از حس عشق و لطافت بود.
هر کدوم رو بار ها و بار ها خوندم و هربار بیشتر عاشقش شدم
دلم میخواد برای تولد دوستم بخرمش ولی خب اون کجا خرید کتاب کجا ..🙂
‌
پی‌نوشت: و دومیننن کتابم از ادبیات معاصر ایرآن😭🌱
        

          دیزی عزیزم چقدررر عذاب کشید😭🙂
‌
من تاحالا از ژانر جنایی چیزی نخوندم و این اولیشه؛ پایان کتاب جوری بود که بیشتر علمی‌تخیلی و جنایی بود ولی خب دوستش داشتم
شخصیت پردازیش خوب بود
ریتم بعضی جاها کند میشد ولی خبب..
من خودم اون قسمت هایی که فلش‌بک میشد رو هعی دلم میخواست رد کنم(و کردم🤡)
فضاسازیش هم نسبتا خوب بود
پایانش میتونست بهتر باشه ولی برای هر چیزی یه دلیل منطقی داشت
من خودم دوستش داشتم✨️
ارزش یک بار خوندن رو داشت
        

          من این کتاب نزدیک 6 ماهه که توی کتابخونمه و چند بار برداشتم بخونمش و دوباره گذاشتم همونجا ولیییی بالاخره  تونستم بخونمشش(پیروزی!)😂😭
‌‌
روندش خوب؛ و قلم خانم رابرتس روون بود
شخصیت پردازی و فضاسازیش هم خوب بود ولی کلیشه ای بود
و لاسایی که کای میزد ..😂احتمالا علت بیشتر معروفیتش بابت اونه
همه جا از پایانش که خیلی خافانه میگفتن و بنده منتظر یه پایان شکه کننده و غم‌انگیز بودم ولی پایانشم کلیشه ای بود
من به شخصه این کتاب رو پیشنهاد نمیکنم
گرچه به خودتون مربوطه ممکنه خوشتون بیاد یا برعکس..
و خب من دیگه امیدی به ادامه مجموعه ندارم ...🙂🌱
        

          شبیه زیبای خفته دیزنی بود و حس خوبی میداد خوندنش😭
من تا حالا از ژانر استیم‌پانک کتابی نخونده بودم و این اولیش بود..و خیلی دوستشش داشتمم
همچنین بنده بعد اینکه به وسطای کتاب رسیدم یه عزیزی به من گفت این جلد اولم داشته😍💔ولی خب میتونید عین من اون رو نخونید چون داستان خواهر دنیل رو روایت میکنه(دیو و کوکی دلبره اسمشه)
دلم برای دنیل و ایلا تنگ میشه😭😭✨️
        

          من خیلی دوستشش دارممم:)))
قلم نویسنده،شخصیت پردازی،روندش و کلا همه چی عالی بود
این رو یکی از دوستام بهم معرفیش کرد و یجوری دوستش داشت که منم قانع شدم برم بخونمش
و حالا درکش میکنم😂😭
لحظاتی که ادان و مایا باهم می‌گذروندن اصلاااهبهب۸هبه>>>> ✨️
خلاصههه که عالیی بود
        

          این جلد بهتر از چند جلد قبلی بود
چون جولیت از جلد اول هر اتفاقی می‌افتاد میزد زیر گریه و خیلی رومخ بود🔪ولی توی این جلد بالغ تر و خیلی بهتر شد
کتاب بدی نبود ولی کلی مجموعه بهتر هست که میشه بجاش خوند
        

          من به شخصه خیلی دوستش داشتم
اخرشم جوری تموم شد که باید حتمااا برم جلد دوم رو بخونم
        

          قلم نویسنده رو خیلی دوست داشتم
اوایل که توی گزت بودن حوصله سر بر بود ولی بعد از اون خیلیی خوب شد
شخصیت‌پردازیش خوب بود ولی شخصیت رومن انگار زیادی کامل بود...
بیشتر حس میکردم عاشقانست تا چیز دیگه ولی دلمم یه کتاب این‌شکلی  با همچین عاشقانه‌ای می‌خواست پس بدمم نیومد😂😭
اخرش که کتابو بستم به دیوار خیره شده بودم و تو ذهنم غوغا به پا بود
خلاصه خوب بود ولی شاهکار نبود
        

          چقدر قشنگ بودد😭
شدیدا دلم میخواد برم جلد دوم رو بخونم
چند صفحه اخر هم داشتم از استرس می‌مردم که نکنهههه اون اتفاق بیوفته ولی خب به خیر گذشت😂
‌
قلم نویسنده و البته ترجمه نویسنده عالی بود
روندش نه خیلی کند بود، نه سریع که نفهمی چی‌شد
فضاسازیش رو هم خیلی دوست داشتم
شخصیت پردازیش هم عالیی بود و با اکثر شخصیت ها همزاد پنداری میکردم
هر فصلش یه پلات داشت که قلب ادم می‌اومد تو دهنش و دلش می‌خواست سریع بره صفحه بعدی
درکل یکی از بهترین کتاب هایی شد که خوندم😭😭
        

          خب..شاملو به‌خوبی تونسته ترکیبی از سادگی و عمق رو توی اشعارش خلق کنه که باعث میشه شعرهاش هم قابل فهم باشن، هم پر از معنی و حس
از نظر تاثیرش روی ادبیات معاصر هم باید بگم شاملو یه ستون حساب میشه
سَبک و زبونش باعث شد که شعر فارسی مسیر تازه‌ای پیدا کنه؛ شکستن قید و بندهای سنتی و اوردن زبانی نزدیک‌تر به مردم، کاری بود که خیلی‌ها رو تحت تاثیر قرار داد
شعرهای شاملو دقیق و حساب‌شده‌اند، اما هیچ‌وقت خشک و بی‌روح نیستن
‌‌
به نظرم هر کسی که به شعر علاقه داره، باید حداقل یه بار این کتاب رو بخونه تا بفهمه چرا شاملو اینقدر محبوب و تاثیرگذاره...
خلاصه که از دستش ندید✨
        

          اول از همه، اکسی اوه واقعاً خوب بلده دنیای افسانه‌ای بسازه...
جهان‌سازی قوی، وفاداری به فرهنگ، و در کل حس شاعرانه‌ای که توی داستان موج می‌زنه؛ آدم باهاش هم می‌تونه خیال‌پردازی کنه، هم فکر 
شخصیت اصلی یکمی بی‌هدف وارد ماجرا میشه(شایدم بیشتر از یکمی) یه لحظه می‌گه برای خانواده‌م فداکاری می‌کنم، لحظه‌ی بعد وسط قصر پادشاه داره فلسفه‌بافی می‌کنه
البته انکار نمی‌کنم که دختر باهوش و بامحبتیه، ولی بعضی وقتا آدم حس می‌کنه وسط یه رویای سوررئاله که منطقش فقط برای خودش واضحه.
‌
ریتم داستان وسط‌های کار یه کم افت می‌کنه؛ مینا مدام در حال فکر کردنه ولی ما هی منتظریم یک‌چیزی واقعا اتفاق بیفته
بعضی وقتا هم نویسنده خیلی جزئیات رو باز می‌کنه که شاید لازم نبود
در کل، اینا چیزایی هستن که می‌تونست بهتر و جذاب‌تر باشه تا خواننده بیشتر تو داستان بمونه 
قشنگ بودااا ولی مورد علاقه من نشد...

        

          من اخر این کتاب رو اسپویل شدم ولی همچنان دلم میخواست داستان این دوتا پسر رو بدونم...
یه جاهایی بود که خسته کننده می‌شد ولی ادم دلش نمیاد نخونه
ایده‌اش جدید بود و قشنگ...
البته نصف داستان سانسور شده بود ولی حالا از این مورد بگذریددد😭😔
من که به شخصه عاشقش شدممم
        

          این کتاب جوری بود که از وقتی شروعش کردم یک‌سره در هر وضعیتی می‌خوندمش...شخصیت اصلی توی هر فصل به مرور رشد می‌کرد و از اون حالت قبلی دور می‌شد که این خیلی خوب بود!
قلم نویسنده و البته مترجم خیلی روون بود و واقعا لذت بردم
خودتون تصور کنید، ترکیب یه پسر گیتاریست و یه دختر شاعر ...😭💘 
‌
و  بخش مورد علاقم؛ "کنج شاعران"
اونجا همه(*کسایی که عضون) میتونن بدون هیچ قضاوتی شعر بنویسن و بخونن و در اخر برای هم چسب ماتیکی پرت کنن😂✨
خلاصههه که از دستش ندیدد
        

          عملا خیلی بهتر از جلد قبل بود...
ولیی من الریک رو بیشتر از تور دوست داشتم😭😭
        

          بنده این کتاب رو چون طرح جلدش قشنگ بود خریدم😂
اوایل کتاب زیاد جذبش نشدم...
ولی از یه جایی به بعد، نمی‌تونستم بزارمش کنار
از یه طرف وسط امتحانات بود و یکم طول کشید بخونمش(انگار خیلی درس خوندم مثلا)😔😂
داستان توی یه کتابفروشی و بین کتاب‌ها می‌گذشت و حس فوق‌العاده‌ای بهم می‌داد.
شخصیت‌هاش که اصلا>>>>>>>😭😭
مخصوصا ریچل و هنری عزیزم^^
        

          من توی جلد یک فکر میکردم لوک شخصیت حامی رو داره ولی نه...نویسنده قصد دیگه ای داشت،کم کم داشت ازش خوشم میومد که اون حس خوب به نفرت تبدیل شد😐😂
        

          واقعا محشر بود،مخصوصا این جلد.به نظرم واقعا ارزش خوندن رو داشت.
ولی کاش تموم نمیشد😭
        

          کتاب خوبی بود و ارزش حداقل یه بار خوندن رو داشت...ولی اخههه چرا اینجوری تموم شد😭😔