معرفی کتاب کاراوال؛ کاراوال اثر استفانی گاربر مترجم محمدصالح نورانی زاده

کاراوال؛ کاراوال

کاراوال؛ کاراوال

استفانی گاربر و 5 نفر دیگر
4.4
199 نفر |
53 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

30

خوانده‌ام

396

خواهم خواند

294

ناشر
باژ
شابک
9786009840915
تعداد صفحات
484
تاریخ انتشار
1399/7/19

توضیحات

        
آن­چه راجع به کاراوال شنیده­اید حق واقعی مطلب را ادا نمی­کند. قضیه فراتر از بازی یا نمایش است. نزدیک­ترین چیزی به جادو است که در این دنیا خواهید یافت... .
اسکارلت هرگز جزیره­ی کوچک محل زندگی­اش را ترک نکرده است. او به همراه تلا، خواهر محبوب و کوچک­ترش و پدر قدرت­مند و بی­رحم­شان زندگی می­کند. پدر اسکارلت ترتیب ازدواج او را می­دهد و اسکارلت رویای دیدارش از کاروال را برباد رفته می­بیند. همان نمایشی که سالی یک بار اجرا می­شود و تماشاگران هم در آن مشارکت می­کنند.
اما امسال دعوت­نامه­ای که اسکارلت مدت­ها به انتظار آمدنش رویا­پردازی کرده است، بالاخره از راه می­رسد. تلا با کمک ملوانی مرموز، اسکارلت را یواشکی برای دیدن کاراوال راهی می­کند اما به محض رسیدن، اسطوره، مغز متفکر و گرداننده­ی کاراوال، تلا را می­رباید. مشخص می­شود کاراوال امسال حول محور تلا برگزار می­شود و هرکس زودتر پیدایش کند، برنده است. 
به اسکارلت گفته­اند که هر اتفاقی حین برگزاری کاراوال می­افتد، چیزی جز نمایشی تمام عیار نیست...
خوش آمدید، به کاراوال خوش آمدید... .

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به کاراوال؛ کاراوال

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به کاراوال؛ کاراوال

نمایش همه

پست‌های مرتبط به کاراوال؛ کاراوال

یادداشت‌ها

yalda

yalda

1404/4/1

درود دوستا
          درود دوستان 
الان یه ماهی میشه که این کتاب رو خوندم ولی نمیدونم چرا نظرم رو ننوشتم 😅
اول از همه بگم که این کتاب عالیییییی بود . به شخصه خیلی ازش لذت بردم . یه ترکیب خفن از فانتزی و معما . 
بریم سراغ بررسی


شخصیت ها : 
شخصیت ها رو به شخصه خیلی دوست داشتم و خیلی باهاشون ارتباط برقرار کردم . به خصوص با اسکارلت . 
شخصیت پردازی اسکارلت خیلی طبیعی و خوب بود . یه دختر معمولی که باید با ترساش روبه‌رو بشه . بعضی مواقع ریسک بکنه و تصمیمات مناسبی بگیره . یکی از دلایلی که خیلی با اسکارلت ارتباط برقرار کردم این بود که احساس میکردم شخصیتش یه کم شبیه به خودم هست . توی این جلد  رشد این شخصیت رو به خوبی میشد دید .  
از شخصیت جولیان هم خیلی خوشم اومد . شوخ و مرموز ... 
رومنس بین جولیان و اسکارلت خیلی خوب بود . یکی از بهترین رومنس هایی بود که تا حالا خوندم . یه رابطه به نسبت سالمی داشتن .
با شخصیت دوناتلا خیلی توی این کتاب آشنا نشدیم چون بیشتر با اسکارلت بودیم ولی خب من تا فعلا باهاش ارتباط نگرفتم یه کم شخصیتش اذیت کننده و یا روی مخم بود .
شخصیت های زیادی توی کتاب حضور داشتند مثل دانته ، آیکو ، بابای اسکارلت (🤮) و ...  



روند داستان :
روند داستان نه کنده که حوصله آدم سر بره و نه تند که آدم رو گیج بکنه . 


قلم نویسنده :
قلم خانم نویسنده خیلی خوب و قشنگ و شمرده بود . توصیفات به اندازه بودند . قشنگ حس و حال شخصیت رو به خواننده منتقل میکرد . من به شخصه از قلم خانم گاربر خیلی خوشم میاد . خیلی جادویی و شیرین هست . یه جوری توصیف کرده بودند که به راحتی میتونستم فضای داستان رو تصور کنم .


فضای داستان :
فضای داستان و بازی مثل یه نمایش و یا سیرک هست . خیلی جادویی و شگفت انگیز و گاهی ترسناک و بی رحم . 
من به شخصه عاشق کاراوال و فضاش شدم . نویسنده فقط یه بازی و نمایش خلق نکرده بلکه یه دنیا خلق کرده . 


پلات : 
این کتاب فانتزی‌ معمایی هست و پلات توئیست داستان خیلی خفنه . هر چند صفحه یکبار یه اتفاقی می‌افتاد که من شوک میشدم . از نیمه کتاب به بعد پلات های خیلی خفنی به کتاب اضافه میشد . 




پایان داستان هم خیلی خوب بود  . البته توی فصل های آخر اتفاقی افتاد که فکر نمی‌کردم پایان کتاب شاد باشه ولی کتاب به خوبی و خوشی تموم میشه و داستان توی جلد ۱ یه جورایی کامل جمع میشه . البته آخر سر باز هم یه سری سوالات میمونه . ولی پایانش اذیت کننده نیست که ذهن شما رو درگیر بکنه (که مثلا همین الان باید جلد بعد رو بخونم ببینم چی میشه و از این حرف ها) که باز هم یکی دیگه از ویژگی های مثبت کتاب برای من بود . 
البته خیلی دوست دارم جلد بعدی رو بخونم
دلم میخواد بدونم اسطوره کیه 
و اینکه شخصیت جک (که توی روزگار یک دل شکسته هست) توی جلد ۲ میاد و خب من جلد اول روزگار رو خوندم و می‌خوام بدونم بین تلا و جک چیا بوده (تقریبا مشخصه چی بوده ولی خب می‌خوام بدونم به کجا رسیدن 😂)  

دوستان اگه یه کتاب فانتزی‌ـ‌معمایی و یا بازی طور مثل کاراوال میشناسید حتما بهم بگید (چند نفر از دوستام گفتن بلادونا و Phantasma خوبه البته این دومیه هنوز ترجمه نشده 🥲)


بدرود 🌹🎪🎠
        

1

          این جلد اینجوری شروع شد که همه چی شیرین و گوگولی و دوست داشتنی بود و یه فضای جادویی لذت بخشی داشت بعد یه جایی نزدیک آخرای کتاب کلا همچی دارک شد همش مرگ و چیزای ترسناک پیش میومد و که خب از نظرم این تبحر نویسنده رو می‌رسونه و این حس رو به من القا می‌کرد که نویسنده خیلی همه چی رو تحت سلطه خودش قرار داده و خیلی خوب داستان رو می‌گردونه
نکته دومی که از همون اول جذبش شدم تو کتاب یسری توصیفات و تشبیهاتی بود که من میمیرم واسشون: تشبیه احساسات به رنگ ها.
کلا این مقوله‌ی رنگ ها و احساسات رو وقتی جایی میبینم خیلی لذت میبرم ازش و همینطور خودمم هم زیاد توی نوشته هام ازش استفاده میکنم.
در مورد شخصیت ها اگه بخوام بگم خب اونجوری نبود که پیوند احساسی خیلی شدیدی بتونم برقرار کنم با همه شخصیت ها ولی در کل خیلی خوب بودن، مثلا خوده شخصیت دوناتلا اوایل یکم درکش سخت بود ولی آخرای کتاب انگار متوجه می‌شدیم که چقدر این آدم فهمیده‌ست و شخصیتش در طول داستان رشد می‌کرد.
کتاب خیلی خوش خوانی بود و موقعی که میخوندمش اصلا متوجه گذر صفحات نمی‌شدم(هرچند خوندنش خیلی طول کشید برام که دلایل دیگه ای داشت)
دنیا سازی قشنگ بود هرچند به نظرم اونقدر چیز پیچیده ای نداشت.
و به این نکته ریز هم اشاره کنم که وقتی پسرای کتابی به دخترا لقب میدن و اون لقب یه معنی خاصی میده>>>
در ضمن اینکه نویسنده در طول داستان و حتی در پایان جلد اول هم آدمو کنجکاو نگه میداره خیلی جذابه مثلا همین که میخوای بدونی اسطوره کیه و ...
خلاصه خیلی خیلی خوشحالم که بالاخره این مجموعه رو شروع کردم و به زودی جلد های بعدی رو میخونم قطعا.
        

16

میکُو

میکُو

1403/9/17

        شباهت‌خیلی زیاد محتوای کتاب ، با داستان عالیس در سرزمین عجایب ، باعث شد من حتی بعد از خوندن کتاب  تحت تاثیر کشش داستان‌قرار بگیرم...
موج آرام ژانر عاشقانه با ژانر فانتزی تلاقّی پیدا کرده و مخاطب رو با خودش همراه‌ میکنه ! محور اصلی داستان که معماییه ، بخوبی تونست منو با خودش همراه‌کنه‌که اینو بخاطر قلم روان نویسنده  میدونم
گره معما پیچیده نبود و خواننده کسل نمیشد!
میتونه ارزش چند بار خوانش رو داشته باشه..

#بخوانیدولذت‌ببرید
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

15

        خب،با اینکه از ژانر فانتزی و عاشقانه در کنار هم چندان خوشم نمیاد.
ولی از خوندن این کتاب پشیمون نشدم،داستان قشنگ و کمی پیچیده ای داشت.میشه گفت ژانر معمایی هم داشت،نویسنده به خوبی تونست جوری همه چی رو نشون بده که حتی مخاطب هم سردرگم بشه و نتونه واقعیت رو از جادو تشخیص بده.
اعتراف می کنم ارباب کاراوال واقعا باهوش و غیر قابل پیش بینی بود و همچنین من اگه جای اسکارلت بودم واقعا هیجوره نمی تونستم جولیان رو ببخشم...
وای خدا باور نمیشه جولیان و اسطوره باهم برادرند؛

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

🥀 شخصیت پ
          🥀 شخصیت پردازی ، فضاسازی و نحوه داستان سرایی خیلی آسان و جالب بود نه خیلی توضیحات طولانی داشت نه خیلی کم حرف زده بود که چیزی رو خوب نتونی تصور کنی .
کاملا داستان گیرایی بود من توی یک روز از ظهر تا شب تمومش کردم دیگه خودتون پی ببرید چه کششی داره 😅
و اصلا قابل حدس نیست خودت با شخصیت پیش میری و کلی حدس میزنی ولی درآخر غافل گیر میشی و انقدر آخر کتاب تشنه ات میکنه که حتی برای یافتن پاسخ های بیشتر دوست داری سریع تر بری سراغ جلد دوم 🤌
یک فانتزی عاشقانه ، یکم معمایی و کمی هم هیجان انگیز 🌊
داستان در مورد دو تا خواهر هست که مادرشون رفته و پدر خیلی بدرفتاری دارن که اونهارو توی جزیره حبس کرده ولی به خاطر یک سری اتفاقات تصمیم میگیرن فرار کنن و به جای ناشناخته برن که فقط اسمش رو شنیدن و در این حین اتفاقات خیلی عجیبی برای یکی از خواهر ها میوفته . ( تا جایی که تونستم اسپویل نکردم )😁
شخصیت دختر ها چون معمولی هستن و قدرت فوق العاده و ماورایی ندارن حس خوبی بهم داد مثل اینکه آدم های عادی هم میتونن قهرمان باشن بدون اینکه به شانس و قدرت احتیاجی داشته باشن .
هشدار : این جلد برای سینگل به گوران کتابخوان به شدت عامل حسرت هست 🤦‍♀️💔🥲
نکته : یک ستاره کمتر چون به هر فانتزی امیتاز کامل نمیدم و انتظارم خیلی بالاست ... 🌟🌟🌟🌟
        

45

          اگه دنبال یه داستان فانتزی پر رمز و راز هستی که تا لحظه‌ی آخر نتونی حدس بزنی چی قراره بشه، کاراوال دقیقاً همون چیزیه که دنبالش بودی. این کتاب داستان دختری به اسم اسکارلت و خواهرش تلا رو دنبال می‌کنه که بلاخره آرزوشون برآورده میشه و وارد بازی جادویی و عجیب به نام "کاراوال" می‌شن و در طول این سفر جادویی اتفاق هایی میوفته که باید باهاشون مقابله کنه.

از همون اول تا آخر کتاب، داستان پر از پیچ‌وخم و غافل‌گیریه. نکته‌ی فوق‌العاده‌اش اینه که واقعاً نمی‌تونی پیش‌بینی کنی قراره چی بشه. هیچ چیز قابل حدس نیست، و این یکی از چیزاییه که باعث شد من تا آخرش چشم ازش برندارم.

شخصیت موردعلاقه‌م بدون شک اسطوره بود. اون حس مرموز بودن و قدرتی که داره، یه جور جذبه‌ی خاص به کل داستان می‌ده. هرجا ظاهر می‌شه، یه حس خاصی همراهشه که باعث می‌شه ناخودآگاه بیشتر دنبالش کنی و بخوای بفهمی واقعاً کیه و چی می‌خواد.

در کل، کاراوال از اون کتاب‌هایی بود که نه تنها ازش لذت بردم، بلکه باعث شد حسابی درگیر دنیاش بشم. اگه فانتزی دوست داری و دنبال یه تجربه‌ی متفاوتی، پیشنهاد می‌کنم حتماً بخونیش.

نمره‌ی من: ۴.۵ از ۵
        

25