معرفی کتاب کاراوال اثر استفانی گاربر مترجم محمدصالح نورانی زاده

کاراوال

کاراوال

استفانی گاربر و 5 نفر دیگر
4.4
130 نفر |
35 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

16

خوانده‌ام

245

خواهم خواند

185

ناشر
باژ
شابک
9786009840915
تعداد صفحات
484
تاریخ انتشار
1399/7/19

توضیحات

        
آن­چه راجع به کاراوال شنیده­اید حق واقعی مطلب را ادا نمی­کند. قضیه فراتر از بازی یا نمایش است. نزدیک­ترین چیزی به جادو است که در این دنیا خواهید یافت... .
اسکارلت هرگز جزیره­ی کوچک محل زندگی­اش را ترک نکرده است. او به همراه تلا، خواهر محبوب و کوچک­ترش و پدر قدرت­مند و بی­رحم­شان زندگی می­کند. پدر اسکارلت ترتیب ازدواج او را می­دهد و اسکارلت رویای دیدارش از کاروال را برباد رفته می­بیند. همان نمایشی که سالی یک بار اجرا می­شود و تماشاگران هم در آن مشارکت می­کنند.
اما امسال دعوت­نامه­ای که اسکارلت مدت­ها به انتظار آمدنش رویا­پردازی کرده است، بالاخره از راه می­رسد. تلا با کمک ملوانی مرموز، اسکارلت را یواشکی برای دیدن کاراوال راهی می­کند اما به محض رسیدن، اسطوره، مغز متفکر و گرداننده­ی کاراوال، تلا را می­رباید. مشخص می­شود کاراوال امسال حول محور تلا برگزار می­شود و هرکس زودتر پیدایش کند، برنده است. 
به اسکارلت گفته­اند که هر اتفاقی حین برگزاری کاراوال می­افتد، چیزی جز نمایشی تمام عیار نیست...
خوش آمدید، به کاراوال خوش آمدید... .

      

لیست‌های مرتبط به کاراوال

نمایش همه

یادداشت‌ها

میکُو

میکُو

1403/9/17

        شباهت‌خیلی زیاد محتوای کتاب ، با داستان عالیس در سرزمین عجایب ، باعث شد من حتی بعد از خوندن کتاب  تحت تاثیر کشش داستان‌قرار بگیرم...
موج آرام ژانر عاشقانه با ژانر فانتزی تلاقّی پیدا کرده و مخاطب رو با خودش همراه‌ میکنه ! محور اصلی داستان که معماییه ، بخوبی تونست منو با خودش همراه‌کنه‌که اینو بخاطر قلم روان نویسنده  میدونم
گره معما پیچیده نبود و خواننده کسل نمیشد!
میتونه ارزش چند بار خوانش رو داشته باشه..

#بخوانیدولذت‌ببرید
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8

پریسا

پریسا

5 روز پیش

ترجیح میدم
          ترجیح میدم همین الان از کمال گرایی که نسبت به نوشتن یادداشت دارم دست بردارم و کاملا یهویی و خالصانه این یادداشت رو بنویسم وگرنه هیچ وقت اینکارو نمیکنم!
نامه ی دعوت سفر به کاراوال وقتی برای من رسید که هیچ انتظارش رو نداشتم و حتی منتظرش هم نبودم و این اتفاق خوب به لطف صدای یه دوست اتفاق افتاد که بسیار ازش ممنونم. باعث شد برم سراغ خوندن کتابی که همیشه تصور می‌کردم یه داستان بچگونه باهش و خیلی دست کم گرفته بودمش. اما خب همیشه به چشم یه کتاب سطحی بهش نگاه میکردم تا اینکه دعوت نامه کاراوال سرزده رسید و من به این سفر هیجان انگیز و شگفت انگیز رفتم.
شخصیت پردازی بسیار مناسبی داشت. خیلی از کاراکتر ها رو دوست داشتم مخصوصاا جولیان و همینطور خیلی هم خوب باهاشون ارتباط گرفتم. ارتباط گرفتن نه اینکه منظورم صرفا حس همدردی با اونا باشه، نههه. اینکه دوست داشتم باهاشون همسفر و همراه بشم،ببینم بعدش چیکار میکنند یا حالا چه اتفاقی میوفته. این کشش داستان و رغبت من برای همسفر شدن با اونها بود که اسلامپ 2 ساله من برای کتابای فانتزی رو شکست.
داستان فراز و نشیب های زیبا و به جایی داشت. من رو به دل ماجراجویی و شگفتی برد. به دل بازی های کاراوال و 
آیا من از این داستان لذت بردم و با شخصیت هاش ارتباط گرفتم؟ جواب بله ست
آیا خوشحالم از این اتفاق یهویی خوندن این کتاب و اینقدر دلچسب بودنش؟ جواب یقینا بله ست. انگار که واقعا خود اسطوره برام دعوت نامه داده باشه. 
پایان بندی جلد 1 فوق العاده بود و من خوشحالم که این فرصت رو دارم برم سراغ جلد 2 
و باید منشن کنم که این یادداشت دومی هست که من نوشتم و یادداشت اولی که نوشتم متاسفانه پاک شد چون از بهخوان اومدم بیرون بدون انتشار یادداشتم اما اشکال نداره. من نظر صادقانه ام رو نوشتم و از این حس کمال‌گرایی راحت شدم. 
        

1

        خب،با اینکه از ژانر فانتزی و عاشقانه در کنار هم چندان خوشم نمیاد.
ولی از خوندن این کتاب پشیمون نشدم،داستان قشنگ و کمی پیچیده ای داشت.میشه گفت ژانر معمایی هم داشت،نویسنده به خوبی تونست جوری همه چی رو نشون بده که حتی مخاطب هم سردرگم بشه و نتونه واقعیت رو از جادو تشخیص بده.
اعتراف می کنم ارباب کاراوال واقعا باهوش و غیر قابل پیش بینی بود و همچنین من اگه جای اسکارلت بودم واقعا هیجوره نمی تونستم جولیان رو ببخشم...
وای خدا باور نمیشه جولیان و اسطوره باهم برادرند؛

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1