معرفی کتاب هر دو در نهایت می میرند اثر آدام سیلورا مترجم میلاد بابانژاد

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
159
خواندهام
2,124
خواهم خواند
628
توضیحات
آدام سیلورا، نویسنده ی جوان اما باتجربه که این روزها در آمریکا ستاره ای در حال اوج شناخته می شود، در نیویورک متولد شد. قبل از اینکه به نویسندگی روی بیاورد، کتاب فروش بود و بعد به شرکت در حال توسعه ای پیوست که برای جوان ها و نوجوان ها به شیوه ای نوین و خلاقانه کتاب نقد می کرد. پس از آن، شروع به نوشتن کرد و کتاب هایش، یکی پس از دیگری، جزئی جدانشدنی از فهرست پرفروش های نیویورک تایمز شدند و ده ها جایزه ی ریز و درشت را از آنِ این نویسنده ی جوان کردند.«هر دو درنهایت می میرند» داستانی است الهام بخش، احساسات برانگیز، دلربا و خیره کننده که به ما یادآوری می کند بدون مرگ، زندگی و بدون غم، عشق و دوستی معنایی ندارد و می شود حتی در یک روز هم که شده زندگی و دنیایمان را عوض کنیم.پنجم سپتامبر، کمی بعد از نیمه شب، از قاصد مرگ با متیو تورز و روفوس امتریو تماس گرفته می شود تا خبر بدی به آن ها داده شود: آن دو قرار است امروز بمیرند. متیو و روفوس با هم کاملاً غریبه اند اما به دلایل مختلف و متفاوتی هر دویشان در روز آخر زندگی شان به دنبال پیدا کردن دوست جدیدی هستند و این شروعی است برای یک پایان پر از ماجراجویی و هیجان.
بریدۀ کتابهای مرتبط به هر دو در نهایت می میرند
نمایش همهلیستهای مرتبط به هر دو در نهایت می میرند
نمایش همهپستهای مرتبط به هر دو در نهایت می میرند
یادداشتها
1401/3/10
1401/3/14
1402/3/23
1401/9/5
1402/3/2
داستانی با جهانی جدید و جذاب و با انتقال ضعیف مفهوم امید به مخاطب. این نظر من به طور خلاصه درباره این کتاب هست. به هیچ عنوان منکر موضوع جالب و متفاوت این کتاب نمیشم و خلاقیت نویسنده در این زمینه قابل ستایش هست اما روند داستان یکنواخت و تا حدودی نا امید کننده است. چنین شروعی توقع داستان بهتری رو به همراه داره. یکی از مواردی که از نظر من جزو نقاط ضعف داستان محسوب میشه تلاش نویسنده برای انتقال مفهوم امید به زندگی و زندگی در لحظه است که تو این انتقال موفق نبوده و حتی تلاش بیش از حدش باعث شده تا حدودی شبیه کتاب های روانشناسی زرد باشه. انتقال چنین مفاهیمی نیازمند روانکاو و روانشناسی کاربلد هست. اگر کتاب رو به چشم یک داستان ماجراجویی ببینیم ارزش خوندن داره و انسجام وقایع ابتدا و انتهای کتاب جالب و دلنشین هست. حتی شخصیت پردازی شخصیت های فرعی داستان هم به خوبی صورت گرفته و حضورشون داستان رو زیباتر کرده. مورد دیگری که جزو ضعف داستان محسوب میشه، اشاره نکردن به نحوه مرگ روفوس هست. این کتاب به گونه ای نوشته شده که حتی اسم داستان پایان آن را نشان میدهد و تغییری خلاف آن هم در روند داستان رخ نداد، همچنین با توجه به این که موضوع اصلی داستان لحظات پیش از مرگ و مرگ شخصیت های اصلی داستان است، اشاره نکردن مستقیم به مرگ روفوس و به نحوی باز گذاشتن پایان داستان چندان جالب نبود و باعث ضعف داستان شد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/1/28
1403/5/16