@zeitiny

9 دنبال شده

4 دنبال کننده

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

پسندید.
واژه هایی در اعماق آبی دریا

23

پسندید.
They both die at the end

9

پسندید.
روزها در کتاب فروشی موریساکی
          مو بر تنم سیخ شده و دلم می‌خواد به نشانه‌ی وداع گریه کنم.
"روزها در کتاب‌فروشی موریساکی" معمولی بود. ولی معمولی بودن نقطه ضعف این کتاب نیست؛ زیباییِ اونه. من با معمولی‌بودنش احساس نزدیکی می‌کنم و چون خودم رو آدم معمولی‌ای می‌دونم با خودم ‌میگم:« مشکل معمولی‌بودن چیه؟ » این غیرممکن نیست که معمولی باشی اما خاص دیده بشی.
فقط داستانِ کسی که علاقه‌ای به مطالعه نداره و عاشق کتاب می‌شه نیست؛ داستان کسانی هستش که یه کتاب‌فروشی یا حتی یک جلد کتاب روی زندگیشون تاثیر کوچیک ولی عمیقی گذاشته.
روابط بین آدم‌ها توی این کتاب واقعا زیباست. شخصیت‌هاش قابل درک هستن و خوندن راجع به درحاشیه‌ترین شخصیت به من آرامش و حس خوبی داد.
کتابی نبود که بخواد در آخر به نتیجه‌ای برسه یا پایان خاصی داشته باشه. خاص‌بودنش توی زمانی که در حال خوندنش بودی می‌درخشید و تبدیل به ستاره‌ای می‌شد که از درون کلمات می‌خزید توی قلبت و تا آخرین واژه‌ی کتاب -و حتی پس از اون- روشن می‌موند. "روزها در کتاب‌فروشی موریساکی" به نتیجه‌ی به خصوصی نرسید؛ ولی کاری کرد به تاکید روی این موضوع برسم که:« همیشه قرار نیست مقصد باشکوهی داشته باشی؛ گاهی مسیر از همه‌چیز می‌تونه زیباتر باشه. »
        

56

پسندید.
رادیو سکوت
          رادیو سکوت از اون دسته از کتاب‌هایی بود که موقع گشت زدن در فضای کتابفروشی توجهمو جلب کرد! و علتش هم متن پشت جلده!
داستانی که قراره فضای مجازی توش نقش داشته باشه و با محوریت این جمله پیش بره "فکر کن تمام آنچه برای آینده‌ات خیال کرده‌ای اشتباه از کار درآید؛ آن‌وقت چه می‌کنی؟" 

اما نکته‌ی مهمی که در مورد این کتاب وجود داره!
این کتاب رو نوجوان‌ها روایت می‌کنن و فضای دبیرستان و یک پادکست اینترنتی قصه رو جلو می‌بره. قصه‌ای که روایت جذابی داره، بسیار خوب ترجمه شده و زبانی مناسب همین سن اما با مفاهیم خوب داره.
اما یه نکته‌ی خیلی مهم وجود داره. "سانسور"
این کتاب سراسر سانسوره! و سانسورش هم شبیه فضای دوبله فارسی اتفاق افتاده!
ارتباط بین آلد و دانیل که تو کتاب ازش عبور میشه، یا دیالوگ‌هایی که اگر این واقعیت رو بدونین کاملا معلومه که جابجا ترجمه شدن و نسخه‌ی اصل کتاب نشون میده که داستان یه حاشیه داره و اونم هم‌جنس‌گراییه!!! چیزی که تبعا قرار نبوده در ترجمه بهش اشاره بشه!

حقیقتش وقتی تو جستجوهام به این رسیدم داشتم فکر میکردم که چرا باید مترجم و ناشر برن سراغ ترجمه همچین کتابی که عملا امکان ترجمه‌ش رو نداشتن اما وقتی جلوتر رفتم دیدم کشش شخصیت‌ها، نوع روایت و قصه کتاب رو به کتابی تبدیل کرده که ارزش ترجمه رو داشته باشه اما خب مشخصا مثل بسیاری از فیلم‌ها و آثار دیگه با نسخه‌ی متفاوت‌تری روبه‌رو هستیم که البته همونطور که گفتم، بسیار خوب هم ترجمه شده.


رادیو سکوت جز کتاب‌هاییه که تجربه‌ی خوندنش رو دوست داشتم. جسارت شخصیت‌ها باعث می‌شد حتی به این فکر کنم که کاش مثلا وقتی هم‌سن و سال شخصیت‌ها بودم می‌خوندمش (فارغ از اینکه اون موقع اصلا این کتاب نوشته نشده بوده!) و داستان‌های اصلیش نکات خوبی برای ارائه دارن.
و نکته‌ی دیگه‌ای هم درموردش وجود داره، نزدیک بودن به فضای امروزه! 
کتاب به تازگی نوشته شده و بنابراین از سیتکام‌های به‌روز، توییتر و‌... حرف میزنه که دست‌کم در دایره‌ی مطالعاتی من کمتر وجود داشته.



نکته‌ی آخر اینکه، برخلاف دیدگاه نقل قول شده از تایمز و درج شده‌ی روی کتاب، من کتاب رو ناطور دشت فضای دیجیتال و کاراکترش رو هولدن کالفیلد عصر اینترنت نمی‌بینم و حقیقتش بیشتر از این تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم؛ اما گفتم بگم، شاید خوندنش برای شما جالب باشه!
        

27

پسندید.
مزایای منزوی  بودن

23

پسندید.
The perks of being a wallflower

16