یادداشت‌های Daniel (17)

          کتاب **مزرعه حیوانات** جورج اورول یه داستان به ظاهر ساده‌ست، ولی تو دلش یه دنیا حرف داره. حیوونای یه مزرعه تصمیم میگیرن علیه آدما قیام کنن و مزرعه رو خودشون اداره کنن. اولش همه چیز قشنگه و همه با هم برابرن، ولی ...

این کتاب یه جورایی نشون میده چطور انقلاب‌ها و جنبش‌ها ممکنه از آرمان‌های اولیه فاصله بگیرن و به فساد و دیکتاتوری ختم بشن. اورول با یه زبان ساده ولی عمیق، بهمون میگه که قدرت خیلی راحت میتونه آدم‌ها (یا حتی حیوون‌ها!) رو فاسد کنه. شخصیت‌هایی مثل ناپلئون و اسنوبال خیلی خوب نشون میدن چطور آدم‌ها (یا حیوون‌ها!) برای رسیدن به قدرت، حتی از دوست‌هاشون هم میگذرن.  

اگر دوست داری یه داستان بخونی که هم ساده باشه و هم توش کلی مفهوم عمیق سیاسی و اجتماعی داشته باشه، **مزرعه حیوانات** حتماً یه گزینه عالیه.
        

          📚👇🏻برشی از کتاب👇🏻📚


🔸سید شفتی رسم داشت
که در مجلس درس،
گاهی با طرح پرسش‌های
دشوار علمی طلبه‌ها را بیازماید
و هم مدرس را به وجد آورد
و هم طلاب را محک بزند
در یکی از همان روزهای معمول
که شیخ مرتضی در کنجی به درس
سید گوش سپرده بود،
سید سؤالی به غایت دشوار طرح کرد
و منتظر پاسخ شد.

🔹شیخ در گوش طلبه‌ای جوان
که کنارش نشسته بود پاسخِ پرسشِ
سید را گفت و به سرعت مجلس درس را
ترک کرد و راهی کاروان سرا شد.
طلبه بی خبر از همه جا
دست بلند کرد و پاسخِ
پرسش را آن گونه که
شیخ گفته بود ارائه کرد
سید شفتی که پاسخ طلبه را
بسیار دقیق تر و عمیق تر از
سطح مدرس خود،
دید متحیر شد و گفت:
«این پاسخ را یا خودِ
حضرت حجت بن الحسن (عج)
به تو گفته و یا شیخ مرتضی انصاری!»


#برشی_از_کتاب
        

          یه دنیای موازی رو تصور کن، جایی که انقلاب اسلامی به پیروزی منجر نشده.

ایده جذابی هست. اما  پرداخت بهش رو زیاد دوست نداشتم.

دوستانی هم که با ادبیات آقای نادر ابراهیمی آشنا هستند، فکر کنم متوجه وام گرفتن آقای یامین پور تو طراحی دیالوگ ها از ایشون  شده باشند.  

جزو کتاب هایی هست که خوندنش خالی از لطف نیست.
        

          چیزیش که تو این کتاب برام جالب بود 
مطرح شدن شبهات از سمت افراد به ظاهر  روشن فکر و گرفتن جواب های دندان شکن و منطقی از خانم نیلوفر شادمهری بود 🙂

شیرین بود و خواندنی.
        

          سیستم که پیشنهاد میشه تو این کتاب به نظرم خیلی مفیده و کار راه انداز
حدود یک سال میگذره از وقتی که با این سیستم آشنا شدم 
راضیم ازش 

اگر تو باب برنامه ریزی مشکل دارید حتما بخونید
        

          بعد از مدت ها تلاش برای خواندن نسخه کتاب هری پاتر، سراغ نسخه صوتی اش با صدای آرمان سلطان زاده رفتم.  😁

نسخه صوتی لذت خاص خودش رو داشت و تبحر و پختگی آقای سلطان زاده حیرت آور بود.

این مجموعه بعد از این همه سال  هنوز جادوی خاص خودش رو داره.  هنوز میتونه میخوکوب ات کنه و لبخند به لبت بنشونه و ناراحتت کنه و ...

مشتاق شدم ادامه مجموعه رو هم صوتی پیش برم...


        

          تقریبا حضرت آقا برای ترغیب  به مطالعه این کتاب کافیه.

متن تقریظ : 

 بسم الله الرّحمن الرّحیم
ـ با شوق و عطش، این کتاب شگفتی‌ساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم.
همه چیز در این کتاب، عالی است؛ روایت، عالی؛ راوی، عالی؛ نگارش، عالی؛ سلیقه‌ی تدوین و گردآوری، عالی، و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علوّ و رفعت ..

 هیچ سرمایه‌ی معنوی برای کشور و ملّت و انقلاب برتر از اینها نیست. سرمایه‌ی باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانه‌ی مادرانه به آن نیاز داشت
        

          این مجموعه یکی از خاطره سازترین و زیبا ترین کتاب هایی بود که تو ایام نوجوانی خوندم.

جرعه جرعه نوشیدم این کتاب رو.
چرا میگم جرعه جرعه چون به خاطر کمبود پول،  فقط میتونستم هر سال که نمایشگاه کتاب برگزار میشه ۲ جلد رو‌بخرم و اینطور شد که خوندن این مجموعه برای من ۲ سال طول کشید.

با خودم شرط میکردم که بیشتر از ۱۰‌صفحه نباید بخونم اما یهو میدیم نفس عنان اختیار رو از کف من ربوده و تا ۵۰ ، ۶۰ صفحه خوندم 


یادش بخیر
        

          یا حق  

وقتی کتاب رو شروع کردم، اصلاً فکرش رو هم نمیکردم که اینقدر تاریک و تلخ و خشن باشه. بعضی وقتا از شدت خشونت چشمامو میبستم و حس میکردم بدنم یهو مور مور میشه 🫠.  

اما جدای از اینا، داستان واقعاً نفسگیر و جذاب بود. آنقدر کشش داشت که تا آخرش نمیتونستی حدس بزنی چی میشه.  

شخصیتها هم خیلی خوب بودن. تقریباً همهشون خاکستری بودن و واقعی به نظر میرسیدن؛ نه زیادی قدیس  بودن و طالب شهادت ، نه زیادی شیطان صفت بالفطره. یه جورایی آدمهایی بودن که میشد توی واقعیت هم ببینیشون.  

پیشنهاد میکنم حتماً بخونیش 👌.

[طراحی جلد هم افتضاح...]

        

          خط داستانی جذاب
قلم ضعیف
        

          این کتاب رو به همه شهر نشین ها و کسانی که دلشون برای آرامش در یک مکان سرسبز و زیبا تنگ شده پیشنهاد میکنم.


یه روایت نرم و لطیف از تنهایی، غم از دست دادن  عزیزان، آرامش وصف نشدنی طبیعت و ...

به حدی  توصیف زیبا و عینی از طبیعت سرسبز میکنه که خودت رو اونجا حس میکنی.
به حدی آرامش، صلابت و تنهایی تو کوه رو منتقل میکنه که اون لحظه از هر فکری فارغ میشی ...

کتاب خیلی عجیبی هست.
به شدت پیشنهاد میکنم

 
        

          یا حق

حدود ۴ بار این کتاب رو خوندم (و هنوز جا داره بی اغراق).

سنگ‌بنا سیر مطالعاتی و تفکری آقای صفایی حائری همین کتاب می‌باشد.
یه بزرگی میگفت جهان امروز به نوعی دچار انحراف اومانیسم شده و سیر مطالعاتی که میتونه به رفع شبهات و خلاصی از این منجلاب کمک کنه، سیر مطالعاتی آقای حائری هست.


        

          این کتاب روایتی بود از  رشادت های فرزندان روح الله علی الخصوص شهید ابراهیم هادی
        

          پایان بندی به شدت جذاب  دور از ذهن

پرونده امنیتی که توی این کتاب تبدیل به داستان شده جدیده و حتی میشه گفت جاری در زمان فعلی 
        

          این کتاب تو فهم یک‌جمله خیلی بهم کمک کرد :

ما مامور به انجام وظیفه هستیم، نه حصول نتیجه


این کتاب رو تمام مدیران ما باید بخونن به نظرم
        

          یا حق

نمیخوام درباره کتاب از حیث فنی و محتوایی نظر بدم که به شدت جذاب بود.

شاید این نکته ای که میخوام بگم رو کسی نگفته باشه.
حدس و گمان خودمه اما حس میکنم درسته.

این کتاب درباره یکی از فرماندهان گمنام سپاه قدس هست که فعالیت های مفید و موثری در سوریه و علیه رژیم صهیونیستی داشته.

این فعالیت ها نهایتا منجر به شهادت ایشون در راه خدا میشه و وقتی جزئیاتی نظیر مکان شهادت(میدان شهدا تهران)، نحوه شهادت (ترور توسط موتور سوار)، زمان شهادت (ساعت ۱۶) ، جزئیات نحوه شهادت (نظیر ماشین شهید و اصابت تیر به چشم چپ ایشون) و نوع ماموریت های ایشون در کتاب مشخص میشه من تو ذهنم ایشون رو فقط به یک شهید میتونم نسبت بدم که احتمال خیلی زیاد درسته.

شهید سرافراز صیاد خدایی.