یادداشت‌های علی راد (81)

          «ما مرده ایم!»
بیماری که قلبش می ایستد را باید احیا(cpr) کرد. احیا هم یک زمان به خصوصی دارد (گلدن تایم). تمام تلاشت را باید همان موقع انجام دهی. شهید در درست ترین زمان ممکن بیمارانش را احیا میکند. مفاهیمی از قبیل توکل و عمل و زهد در جامعه عوض شده و معنای خودشون رو از دست داده. شهید ، تفکر جامعه دهه ۴۰ و ۵۰ به بعد رو احیا میکنه. و حالا ما همگی(با قدری تسامح بخوانید اکثرا) مرده ایم و نیاز به احیای تفکر داریم.وگرنه...
        

          «ای کاش بودی!؟»
کتاب که تمام شد به خودم میگویم :«ای کاش بودی!؟» . سریع به خودم تشر میزنم که ای کاش بودی یعنی چه؟ ای کاش الان در میانه میدان بودی... وگرنه تو هستی! همیشه هستی! وجودت پاک نمی‌شود... بود یعنی چه؟ 
آقا موسی را اخلاق و طرز تفکرش آقا موسی کرده ... طلبه ای خوش فکر و اخلاقی در نهایت لطافت و مصداق بارز و قولوا للناس حسنا است... سخت است شبیه امام موسی شدن، سخت است! این مواردش مرا مجذوبش کرد...

و من میدانم که امام موسی صدر  روزی در کنار چمران دوباره برمیگردند و آن روز در دل ها باران خواهد آمد...
        

          برای من بهترین کتاب شهید مطهریه. نمیدونم برای بار چندمه که خوندمش.... شوری داره که کل بدنت گُر میگیره. باتوجه به اینکه کتاب، پیاده شده سخنرانی هست در آخر بعضی از فصول شهید روضه میخونه، گویا کتاب؛ مجلس روضه ایست برای خودش. مخلص کلام اینکه: نمیتونم وصفش کنم!کتاب از جنس وصف نشدنی هاست!
        

          ما قلّ و دلّ. مختصر و مفید.
        

          با اینکه خیلی از سوره ها رو به طور اجمالی بررسی کردند اما خیلی کاربردی و سودمند بود. خصوصا تفسیر سوره عصر رو خیلی دوست داشتم. اما بیشترین موردی که اذیتم کرد این بود که خیلی از مباحث نصفه میموند و مخاطب در پاورقی با جمله«چند ثانیه از سخنرانی ضبط نشده» مواجه میشد. فقها در نظرشون  درمورد واجب بودن خودزنی در مواقع خاص یک تجدید نظری بکنن. اینجا واقعا واجبه!!!!!😩🥺🤯
        

          «آینـــه‌ت دانــی چرا غمّاز نیست
زآن که زنگار از رخش مُمتاز نیست»
پیوست دادن مطالبش خوبه اما یکسری مطالب رو زیاد از حد تکرار میکنه و توضیح میده و این مشکل رو من از تهیه کنندگان این کتاب میبینم. مطالبی بود که باید خیلی بیشتر بهش پرداخته میشد. ولی در کل خیلی خوب بود. 
        

          «میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست 
تو خود حجاب خودی ،حافظ از میان برخیز»
 باید خواند و فکر کرد که چرا این همه بهار از زندگی هایمان گذشته ولی عمر گرانمایه‌مان در این صرف شده که تا چه خوریم صیف و چه پوشیم شتاء!!!! اجبار گاهی لازمه... با هر لطایف الحیلی که باشه،باید مجبورتون کنم که بخونید! 
        

          به همه مربیانی که با نوجوانان و جوانان کار میکنن این کتاب رو پیشنهاد میدم. ترکیب این کتاب با هدف زندگی شهید مطهری و همچنین با آشتی با خدا از همین نویسنده میتونه هدف زندگی از نظر اسلام رو براتون خیلی خوب تبیین کنه.
قسمت آخر کتاب که درمورد ورزش و تاثیر آن در کنترل روح انسان بود، مبحث نو و جدیدیه. من جایی ندیده بودم به این خوبی توضیح داده بشه.
        

          یکی از بهترین آثار شهید مطهری بود. دید و عمق و تسلط بسیار خوبی در متن کتاب دیده میشه. قسمت اول که در مورد جهان شناسی هست، مبناهای جهان شناسی در قرآن را توضیح میدهد و الحق که خوب از کار درآمده. قسمت دوم که درمورد انسان شناسی در قرآن هست طولانی تر و فوق العاده تر از قسمت اوله. مقایسه زهد در اسلام و یوگا در هند خیلی نکات قابل توجهی داشت. ضمناً تعریف و تصورم نسبت به زهد کاملا تغییر کرد. این دید نسبت به زهد در جهان بینی عرفانی اسلامی خیلی تاثیر گذار است و می‌بینیم که مکاتب مختلف باتوجه به برداشتشان نسبت به زهد، عرفانشان هم متفاوت خواهد بود .
        

          باتوجه به اینکه یک رمان تاریخی -مذهبیه، خیلی ضعیفه. مطالب خاصی از فرقه واقفیه متوجه نمیشید،نه  احادیثی از امام کاظم علیه السلام و نه از امام رضا علیه السلام در کتاب دیده نمیشود(شاید یکی دو مورد... ) پایان بندی هم اصلا خوب نبود. و سوالی جدی: اگر داستان را از زبان حیان نمی‌شنیدیم چه چیزی از داستان کم میشد؟؟ تقریبا هیچی...
به کسی پیشنهادش نمیکنم....
        

          تبیین هدف زندگی از زبان قرآن و بررسی مکاتب مختلف و نظراشون و نقدشون بسیار طبقه بندی شده انجام گرفته . ای کاش بحث بیشتر باز میشد... کتاب به نظرم در ادامه کتاب انسان کامل باید چاپ میشد، یک جور هایی تکمله بحث انسان کامله.
        

          «رهرو تویی و راه تویی؛ منــــزل تو
هشدار که راه خود به خود گم نکنی»
برای شروع بسیار خوب بود، لطافت داستان های شیخ اشراق خیلی چشیدنیه. شرح لغت موران توسط آیت الله یزدان‌پناه هم به این لطافت افزوده بود. با خوندن این کتاب  میتونید مسائل عرفان رو یک دور به صورت کلی متوجه بشید.

        

          زکریا جان ما را ببخش که سهم ما از تو تنها همین چند صفحه خاطره بود. نبودن هایمان را به بودن هایت ببخش... کاش ما بر گردیم تا تو را ببینیم... کاش آن روزی که مهدی فاطمه علیه السلام با سپاهی از شهیدان می آید ، چشمان ما لیاقت دیدن تو را داشته باشد...حالا میگویم تو که هستی! کاش ما برگردیم...
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی/ چه زیان تو را که من برسم به آرزویی
بخوانید به یاد حضرت رقیه سلام الله علیها.... کتاب روضه ایست برای خودش 
        

          تا به حال این بعد از نادر ابراهیمی رو نه دیده بودم و نه میدونستم. برام خیلی جالب بود که یکی از بزرگترین نویسندگان ایرانی، سال های سال در پی یافتن یک کار متوسط بوده. نادر ابراهیمی آدم بسیار اخلاقی است و اگر چیزی با معیار های اخلاقیش جور در نیاد راحت اونو میندازه دور. به همین علته که سال ها در پیِ کاری عادیست.
تاثیر همسر نادر در ساخته شدن نادر ابراهیمی خیلی عمیقه... چه خوب با مسائل کنار میومد و چه خوب به نادر دلداری می داد و به گشتن دوباره تشویقش می‌کرد. 
        

          متن روان و جذابی داره. به شخصه چیزی از تاثیر مقنی ها در جنگ نمیدونستم. اطلاعات خوبی همراه با متن پر کشش داره. به خواندنش می‌ارزد.(هنوز نمیدونم برای نوجوانان مناسبه یا نه!)
        

          « جهاد میتواند زندگی ات را،زنت را از تو بگیرد.می تواند افکارت را تخریب و به شخص جدیدی تغییرت دهد »
کتاب ،دائما من را در موقعیتی قرار میداد که به خودم بگم اگه من در این موقعیت بودم چه میکردم؟ اطلاعات خوبی درمورد حزب های قبل از انقلاب ارائه میدهد. نیمه اول کتاب برای من عادی به نظر می‌رسید. اما از نیمه دوم، کتاب وارد فضایی جدید شد. زندگی با مجاهدین خلق و قوانین درون سازمانی و گروه پیکار و تصفیه درون سازمانی برایم جالب بود. برای آشنایی با جریانات قبل انقلاب توصیه میشود...
        

          «نیکبختان به حکایت و امثال پیشینیان پند گیرند، زآن پیشتر که پسینیان به واقعهٔ او مثل زنند.
دزدان دست کوته نکنند تا دستشان کوته کنند.
نرود مرغ سوی دانه فـــراز
چون دگر مرغ بیند اندر بند
پند گیر از مصائب دگـــران
تا نگیرند دیگران به تـو پنـد»
و تفریح من از چندین ماه انس گرفتن مجدد با گلستان موقتا تماااام. روش و سبک نگاه سعدی و صفایی حائری به وقایع یکی است. هر دو دنبال تداعی معانی هستند. به نظرم این نوع تفکر را باید از کودکی به بچه ها و دانش آموزان یاد بدهیم. گلستان کتابی نیست که بخوانی و بگویی تمام. باید بارها و بارها بخوانی و سعی در پیاده کردن و عمل کردن داشته باشی...
        

          «روزی تو بر میگردی
با همان نگاه از آسمان
آن روز
باران خواهد آمد....»
حسرت ، حسرت، حسرت، آه پشت آه پشت آه و اشک حمایت کنندهٔ اشک. این توصیفاتی است که من نسبت به "کنج حرم" دارم. داغی که همسر دیده و روایتش می‌کند بسیار خواندنی‌است. حتما کیو آر کد هایی که در کتاب هست رو نگاه و اسکن کنید. دید خوبی نسبت به شهید ایمانی می‌دهد (خصوصا دو مستندی که در پایان اسم و آدرسشان آمده).
پ.ن: هر وقت که وارد صحن اتابکی میشم ناخودآگاه این تکه از نوحه حائری به زبونم میاد که: منم بخر مثل مهدی ایمانی... 
با روی سیاه و سنگین گناه/با خجلت و شرمساری و حال تباه/در حضرت معصومه ( سلام الله علیها) گزیدیم پناه/ یا فاطمه اشفعی لنا عند الله
        

          نصفه ابتدای کتاب بسیار خوشخوان تر و پر محتوا تر بود.
اگر دنبال شناختی از شیخ صدوق هستید ، این کتاب ، کتاب خوبی نیست. بیشتر به علی ابن بابویه (پدر شیخ صدوق) می‌پردازد تا خود شیخ صدوق. البته که شخصیت پدرشان هم درخور توجه بسیاااار زیاد است.

        

          برای شهید شدن نیازی به کار خارق العاده ای نداری! نیاز به این داری که در هر "آن" حواست به کارت و رضای خدا باشه. شهید سیاهکالی نمونه ای بارز از این توضیح است. شهیدی که کار عجیب و غریبی انجام نداد اما تاثیرش بسیار در روح و جان عمیق بود. برای من پر از نکات کوتاه و دقت های ریزبینانه درست بود. حتما‌ دوباره میخوانمش ....
پ.ن: اواخر کتاب به روز شهادت شهید سیاهکالی اشاره میکند که مصادف است با روز چهار آذر! سریع گوشی ام را دراوردم و فهمیدم که من در همین روز کتاب رو تمام کردم. خدایا اینگونه رزق ها را برایمان بیشتر کن🤲🏻🤲🏻