من خواب دیده ام

من خواب دیده ام

من خواب دیده ام

فاطمه الیاسی و 1 نفر دیگر
4.0
10 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

18

خواهم خواند

4

شابک
9789643048501
تعداد صفحات
312
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب من خواب دیده ام، گردآورنده حامد اشتری.

لیست‌های مرتبط به من خواب دیده ام

یادداشت‌ها

          گاهی می شود با یک کتاب زندگی کرد. سوار بر اسب شد و در بیابان های بی آب و علف تک و تنها، روبنده زد و مخفیانه از شهری به شهر دیگر رفت. پای درس عالمی نشست و سوال های عجیب و غریب پرسید. می شود مانند پری سبک وارد زندگی شخصی اش شد و رخنه کرد در تار و پود زندگی اش و هرچه راز مگو دارد را پیدا کرد. عالمی که همه قبولش دارند و نزد مردم امانت دار است. همه ی این ها هنرهای زنی است که شما را تا عمق داستان با خودش همراه می کند. زنی به اسم نسیبه که وارد بازی سیاست شده و از زندگی عادی اش چیزی نمانده است. و اما در مقابلش داستان مردی است که بلد است راه شبهه ناک و باطل را از حق تشخیص بدهد. مردی که می داند ممکن است انسانی عاقبت به خیر نشود حتی اگر وکیل امام باشد. حیان مردی است که تنها با یک نامه می تواند خودش را از منجلاب وقوف نجات دهد. وقوفی که در کل تاریخ در حال تکرار است  آن هم برای مال ومقام دنیایی که همه اش پوچ می شود. چشم شان را زرق و برق طلاها و اموال امانتی گرفته و قصد ندارند آن را به امام بعد تحویل بدهند پس چه کاری بهتر از توقف در امامت... 
کتاب من خواب دیده ام رمانی تاریخی در بستر تخیلی بودن شخصیت های اصلی است که به خواننده کمک می کند بیشتر با اتفاقات و رویدادهای زمان امامت امام کاظم علیه السلام آشنا شود. شخصیت های تخیلی راه را برای ورود به همه عرصه ها باز کرده اند و نویسنده توانسته با خلق آن دو داستان را در دو جانب متفاوت پیش ببرد. اتفاقات درون داستان خواننده را متوجه این می سازد که انحراف برای هرکس و هر زمانی هست چه آن زمان که امام ظاهر و آشکار بر مردم بوده اند و چه حالا که حاضر اند و مردم غائب.
        

2

🌅...نور ت
          🌅...نور تند مشمئزکننده‌ای از پشت پنجره‌ی چوبی به اتاق می‌تابد و می‌خواهد از لای پلک‌های نیمه بازم، خودش را به مردمک چشم‌هایم برساند. با کلافگی ملافه را کنار می‌زنم و رویم را برمی‌گردانم. طره‌ای موی سیاه، توی دماغم می‌رود و عطسه می‌کنم. دست دراز می‌کنم تا صورت فضل را نوازش کنم. عجیب است که گریه نکرده و خودش را روی من نینداخته. دستم روی تشک می‌لغزد و به دنبال پاهای کوچک گوشتالویش می‌گردد. هرچه دستم پیش می‌رود، جز خنکای تشک چیزی حس نمی‌کند، بازوی کش‌آمده‌ام را رها می‌کنم، به شکم دراز می‌کشم و زمزمه‌وار می‌گویم: عزیزِ مادر کجا رفتی؟ داری چه‌کار میکنی؟؛ منتظر صدای نازک گوش‌نوازش می‌مانم؛ اما صدایی جز هوهوی یاکریم به گوش نمی‌رسد. یک چشمم را باز می‌کنم و از لابه‌لای انبوه مژه‌های سیاهم، اتاق را از نظر می‌گذرانم؛ اما فضل را نمی‌بینم. سراسیمه از جا بلند می‌شوم و به سمت در خیز برمی‌دارم. ...

📚متنی که خواندید خطوط ابتدایی کتاب "من خواب دیده‌ام" را تشکیل می‌دهد. کتابی که به برخی اتفاقات پنهانیِ کوفه و مدینه در زمانِ حضور امام کاظم(ع) و بعد از شهادت ایشان، و چگونگی تشکیل گروه "واقفیه" اشاره می‌کند.

📖کتاب ابتدا از زبان زنی به نام "نسیبه" روایت می‌شود که ماموریتی خطرناک به او سپرده شده است. اما کمی بعدتر مردی به نام "حیان" به داستان اضافه شده و بخشی از ماجرا از نگاه او روایت می‌شود. 

🖇متن کتاب روان و ساده است. زاویه‌ی نگاه نویسنده تازگی داشت، و قلم و نوع روایتِ ایشان برایم جذاب بود. شخصیت "نسیبه" مرموز و جالب بود. اما هرچه به انتهای کتاب نزدیک‌تر می‌شدم سِیر اتفاقات مبهم‌تر و بیان جزئیات کمتر میشد. پایان کتاب چندان برایم جالب نبود چون سرنوشت تعدادی از شخصیت‌ها، به ویژه شخصیت اصلیِ کتاب که ظاهراً "نسیبه" است، مشخص نشد.

🔮رمان‌هایی با این سبک و سیاق همیشه برایم جذاب بوده‌اند، اما مشکل این کتاب‌ها این است که منبع اتفاقات تاریخی و مذهبی گفته شده در داستان، در کتاب بیان نمی‌شود و در واقع مرز بین واقعیت و خیالِ نویسنده چندان مشخص نیست. 

🍁در نهایت اگر مثل من این سبک داستان‌ها را می‌پسندید، موضوعِ جذابِ کتاب و هنرِ نویسنده، ارزش یک بار خواندن را دارد. 


#معرفی_کتاب 
#من_خواب_دیده‌ام
نوشته #فاطمه_الیاسی 
#نشر_بین_الملل
        

0