یادداشت‌های 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 (16)

        کاش میتونستم برم داخل کتاب؛ جکس رو بغل کنم، سرشو ناز کنم،  بوسش کنم و بگم اشکال نداره که دوستت نداشتن، اشکال نداره که هر دفعه با رفتارشون اذیتت کردن و تو هر دفعه کمکشون کردی، اشکال نداره که به اسکارلت برای پیدا کردن دارسی کمک کردی و بهت بی اعتماد بود، اشکال نداره که به جولیان راه بازار نهان رو یاد دادی و تحقیرت کرد، اشکال نداره که تو پیدا کردن کتابخونه به اسطوره کمک کردی و بهت توهین کرد، اشکال نداره که یه عالمه کار بی منت برای تلا کردی و رهات کرد، اشکال نداره که در ازای همه اینها عشق تلا رو میخواستی و ازت دریغ کردن. من بجای تلا، دانته، اسکارلت، جولیان و همه اونایی که دوستت نداشتن؛ دوستت دارم پسرممم😭💘
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

        من طرفدار پایان های شاد نیستم ولی پایانِ این کتاب به دلم نشست؛ از صفحه اول منتظر زمانی بودم که آدرین و ونسا احساسشون رو به هم بیان کنن؛ شاید ظالمانه به نظر برسه ولی منتظر زمانی بودم که آدرین بشکنه و ونسا منزوی شه🫠😂؛ و وقتی به اون قسمتش رسید درحالی که بابتش خوشحال بودم از غمِ شخصیت ها گریه کردم:) 
خلاصه که کتاب و روند داستان رو دوست داشتم و شاید اگه آخرش ونسا میمرد پنج ستاره کامل میدادم:›😂
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7