معرفی کتاب مردگان تابستان اثر کاملیا وی مترجم فریده اشرفی
در حال خواندن
2
خواندهام
32
خواهم خواند
14
توضیحات
انگار اون روزای گرم و طولانی تمومنشدنی بودن. اون تابستون جلوی روی ما قرار گرفته بود و برای من، از هر چیز دیگهای که تااون موقع تو زندگیام وجود داشت واقعیتر بود یا الان که بهش فکر میکنم از هرچیز دیگهای که بعد از اون اتفاق افتاد. انگار هر ذره از وجودم روی اون چند هفته متمرکز شده بود، انگار اونا روی همه چیز تأثیر گذاشته بودن؛ هم روی گذشتهام، هم آیندهام. اون تابستون مثل یه شهاب سوزان بود که از تو تاریکی هجوم آورد، از نیستی، پوچی. و من حس میکردم همیشه تو زندگیام دربارهی اون تابستون همونطوری فکر کنم. تمام بقیهی عمرم.
بریدۀ کتابهای مرتبط به مردگان تابستان
لیستهای مرتبط به مردگان تابستان
یادداشتها
1403/7/26
4
1403/8/29
2
1403/9/15
7
1403/7/27
2
1403/5/19
«حاوی اسپویل» اولاش و خیلی از صفحه هاش حوصله سر بر بود و یکم از قلم نویسنده زده شدم. توضیحات اضافی و نامفهوم زیاد داشت. ولی آخرش یه چیز استثنایی بود. اینکه برای درک احساسات دیگران، درک اینکه جای شخص دیگری باشی، و برای نشون دادن علاقه و اینکه اون ادم و تمام احساسات و ویژگی هاش رو حس کنی و از آن خودت کنی. اون هارو بکشی برای اینکه جزی از تو باشن و از جاری شدن خون سرخشون به وجد بیای و نور درخشان امید و میون تاریکی ببینی. از مایک مث چی بدم میاد. توی یکی از صفحه های کتاب انتیا رو خرد و خاکشیر کرد نمیدونم چرا انیتا باز برگشت پیشش. ولی حقشه که کشتش:))) کم کم داشتم شک میکردم نکنه نویسنده هم مثل شخصیتش روانیه؟:)
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
8
1403/8/27
10