یادداشت 𝓈𝒶𝓃𝒶
1403/5/19
2.8
5
«حاوی اسپویل» اولاش و خیلی از صفحه هاش حوصله سر بر بود و یکم از قلم نویسنده زده شدم. توضیحات اضافی و نامفهوم زیاد داشت. ولی آخرش یه چیز استثنایی بود. اینکه برای درک احساسات دیگران، درک اینکه جای شخص دیگری باشی، و برای نشون دادن علاقه و اینکه اون ادم و تمام احساسات و ویژگی هاش رو حس کنی و از آن خودت کنی. اون هارو بکشی برای اینکه جزی از تو باشن و از جاری شدن خون سرخشون به وجد بیای و نور درخشان امید و میون تاریکی ببینی. از مایک مث چی بدم میاد. توی یکی از صفحه های کتاب انتیا رو خرد و خاکشیر کرد نمیدونم چرا انیتا باز برگشت پیشش. ولی حقشه که کشتش:))) کم کم داشتم شک میکردم نکنه نویسنده هم مثل شخصیتش روانیه؟:)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.