(یادداشت در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱:۰۸ بامداد نوشته شده)
با فصل آخر گریه کردم:)
پایان بندی غمگین بود؟ نه.
موضوع اینجاس که من جین ایر رو دو ماه پیش شروع کردم؛ خیلی برام حوصله سر، سخت خوان، طولانی و نادوستداشتنی بود خلاصه من هی تلاش میکردم بخونم که زودتر تموم شه ولی کتاب با من همکاری نمیکرد🙃
حدوداً دو هفته گذشت و کتاب رسید به جاهای جالبش و من ترغیب میشدم به خوندش ولییی همچنان هرچی میخوندم به تهش نمیرسیدم.
اینجوری شد که کتاب مدت زیادی با من همراه بود و من بدون اینکه متوجه بشم بهش شدیدا وابسته شدم و اینو نفهمیدم تا زمانی که رسیدم به فصل آخر🫠
و البته اینم اضافه کنم که من قراره تا آخر عمرم از جین به عنوان یک شخصیت کامل و پخته یاد کنم که هیچ وقت خط قرمز های خودش رو زیر پا نذاشت.
دوستت دارم جین
خدانگهدار:))