معرفی کتاب به امید دل بستم اثر لان کالی مترجم پگاه فرهنگ مهر

به امید دل بستم

به امید دل بستم

لان کالی و 1 نفر دیگر
4.3
156 نفر |
89 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

71

خوانده‌ام

305

خواهم خواند

243

ناشر
داهی
شابک
9786229013748
تعداد صفحات
520
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        در پسِ دورنمایِ بی‌رحم یک بیمارستان، من به پسرکی بازیگوش با چشم‌‌هایی به رنگ خورشید دل بستم که در آن ویرانه تنها دل‌خوشی‌ام شد. همین موجب شد زمانی‌که مقابل چشم‌های من جان خود را گرفت روحم متلاشی شود.
از آن روز، سوگند خوردم دیگر به هیچ‌کس دل نبندم. به جز سه نفر: دوست‌هایم، سونی، نئو و کور، گروهی از بچه‌های سرکش که مرگ را انتظار می‌کشیدند.
سونی با همان یک ریه‌ای که دارد هوای آزادی را به داخل ریه‌هایش کشیده و ما را رهبری می‌کند. نئو، نویسنده‌ی بداخلاق روی صندلی چرخ‌دار، تمام کارهای مهمی که تا به امروز کردیم از دزدی گرفته تا ترساندنِ پرستارمان را ثبت و ضبط می‌کند. کور خوش‌قیافه‌ی گروه، با بدنی ماهیچه‌ای، غولِ مهربانی که قلبش دارد از کار می‌افتد.
پیش از اینکه مرگ ناگزیر ما را از پای درآورد، من و دزدهایم آخرین سرقتِ خود را برنامه‌ریزی می‌کنیم. فراری بزرگ که ما را از شرِ والدینِ بددهان، فقدانی کمرشکن، و واقعیت بیماری‌های‌مان خلاص می‌کند. اما روزی که یک نفر دیگر از آن در داخل می‌آید چه می‌شود؟ دخترکی که به مهمانی ما پیوسته و با لبخند شیطنت‌آمیزش من را از حرف‌زدن عاجز می‌کند. چه اتفاقی می‌افتد وقتی خورشید را در چشم‌هایش می‌بینم، و با اینکه می‌ترسم دوباره کسی را از دست بدهم، اما بااین‌حال عاشق‌اش می‌شوم؟
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به به امید دل بستم

نمایش همه

یادداشت‌ها

Daydreamer

Daydreamer

1403/6/14

کتاب بر خل
          کتاب بر خلاف انتظارم و کامنت های منفی بیشتر خواننده ها و صد البته ترند شدنش خیلی خوب بود و از خوندنش لذت بردم
قلم نویسنده سبک خاص خودش رو داشت و خب به نظرم سبک جالب و دوست داشتنی بود.روند داستان جالب بود اینکه بازه زمانی های مختلف رو همزمان پیش میبرد باعث میشد دیتاها به صورت همزمان تکمیل بشه و بیشتر اوقات شما دانسته قبلی ندارین و قراره بلافاصله فصل بعد با یک دیتا کامل این موقعیت رو رها کنید.درمورد شخصیت ها و فضا باید بگم که میشه گفت جز شخصیت سم تمامی کاراکتر ها دیتاهای نسبتا خوبی درموردشون توی داستان دیده شد و درمورد فضاها توصیفات به اندازه کافی بود و به راحتی میشد لوکیشن هر پلات رو تصور کرد.از نقاط دوست داشتنی این کتاب میتونم به پلات توییست(البته شاید نتونم بگم که کاملا پلات توییست بود ولی درکل)۲۰ صفحه انتهایی اشاره کنم که خود من از این مورد خیلی لذت بردم.
و البته اینکه ژانر اصلی کتاب یعنی رئالیسم جادویی تا صفحات پایانی کتاب کاملا پنهان بود برام جالب بود و به شخصه تا ۱۰۰ صفحه اخر فکر میکردم کتاب صرفا تو دسته رئال درام قرار میگیره.
یکی از چیزهایی که به نظر من باعث شد عمق غم کتاب رو ببره بالا،داستان پشت این کتاب بود که در صفحات آخر توسط نویسنده توضیح داده شد.درمورد موضوع ال جی بی تی اشاره شده در کتاب و خب سانسور نشر باید بگم که سانسور تاحدودی میشه گفت به اندازه بود،درنهایت خواننده متوجه منظور نویسنده میشد(صرفا در حد همون متوجه شدن)ولی خب از اونجایی که متن اصلی رو نخوندم متاسفانه نمیدونم یه سری ابهاماتی که درمورد بعضی از کاراکتر ها بود به خاطر سانسور حذف شده یا واقعا نویسنده ترجیح داده یه سری ابهامات توی داستان باقی بمونه.ولی درکل به شخصه به نظرم ترجمه قابل قبول رو به خوبی بود.
        

11

یاسی

یاسی

1403/10/28

          اشتراکاتی بین من و کسانی که این کتاب را خوانده اند، چیزهایی که فقط ما متوجه آن می‌شویم:
-گل های گیاهی گوشتی
-جعبه مقوایی 
-پشت بام
-شعله های زرد رنگ
-جوهر نوشته ها
-غرق شدن در داستان ها
-شکلات خوردن
-فهرست دستاوردها
-فرار
-پل
-خالکوبی
لحظه های ساده ای که همه چیز ما هستند. 
فرداهایی که برای معشوق‌مان هستند. 
لباس هایی که از ما محافظت می‌کنند. 
بادهایی که حضورشان را به رخ‌مان می‌کشند. 
خورشیدی که همیشه طلوع می‌کند. 
امید و ناامیدی  هم را در آغوش می‌گیرند، و سایه ها محو می‌شوند. 
کتابی مملو از احساسات قابل لمس و شخصیت های قابل لمس تر. 
نمی‌توان این را نادیده گرفت که بعضی قسمت های داستان پچیدگی دل‌مشغولی و خستگی در بر دارد؛ اما درمجموع ارزش یکبار خواندن را دارد. اگر به داستان های تخیلی علاقه دارید. 
گاهی این کتاب یک پناه آرام می‌شود که به آن وابسته می‌شوید. در اخر به شما درسهای زیبا و عمیقی می‌دهد و احساسات شما را در سراسر داستان برمی‌انگیزد. 


        

0