یادداشت barly
1403/10/26

نبابا اینا اصلا اشکای من نیستن رو کتاب من که اصلن گریه نکردم.😍 از نیمهی کتاب به بعد رو بی وقفه تو یه روز خوندم چون نمیخواستم گریَم قطع بشه و از حس کتاب بیام بیرون و همین باعث شد از ساعت ۵ عصر تا ۹ شب یکسره با تک تک لحظات کتاب گریه کنم. کتاب خیلی قشنگ بود و واقعا دوستش داشتم ولی برای منی که فوبیای مرگ نزدیکانم رو دارم ترسناک بود چون مدام داشتم تو کتاب ا این ترسم رو به رو میشدم🫠 بَرآیِ نآاُمیدی کِه بِه اُمید دِلبَست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.