این فصل از زندگی هم تموم شد و چه شیرین که در روز ولایت مولای عزیزم تموم شد :)
به صورت کلی باید سفرنامه خون باشی تا رضایت داشته باشی وگرنه برات یه کتاب نه چندان خاص میشه (نقلی از دوستان)
اما من با قلم برادر عسکری میگریم و میخندم و انگار خودم توی خاک مدینه قدم میذارم و روی سنگ های مسجد الحرام سجده میکنم.
ارزش چند بار خوندن رو هم داره. اقای عسکری مداح و روضه خون نیست ولی توی این کتاب روضه خوندن خوب بلده...
بیاندازه از خوندنش مشعوفم :))