یادداشتهای °•zari•° (185) °•zari•° 1404/5/29 حصار و سگ های پدرم شیرزاد حسن 3.5 14 داشتم به این فکر میکردم که خداروشکر که این کتاب رو صوتی گوش دادم چون به احتمال ۹۹/۹درصد اگر کتاب رو فیزیکی در دست داشتم،نصفه رها میکردم و با اینکه آدمی هستم که امکان داره با تا شدن و .. کتاب محبوبم یه گوشه بشینم،زانوهام رو بغل کنم و بزنم زیر گریه،این کتاب رو انقدر میکوبوندم تو دیوار تا پاره پوره شه. وقتی هندزفری رو میذاشتم تو گوشم و خوانش کتاب رو تو طاقچه پلی میکردم و جناب اطهر کلانتری شروع میکرد به خوندن،دلم میخواست همون لحظه طاقچه رو از گوشیم پاک کنم،گوشیم رو بندازم گوشهای، دستام رو بزارم رو گوشام،چشمام رو ببندم،از تمام وجود جیغ بکشم و اشک بریزم اما لا مذهب انقدر کشش داشت که دوست داشتم هرروز کمی وقت براش بذارم و به جای اتفاقاتی که بالا گفتم دوست داشتم انجام بدم(جایی خلوت پیدا نمیکردم که جیغ بکشم)،مثل همیشه وقتی استرس و اضطراب و نگرانی سراغم میاد، پوست لبم و پوست کنار ناخن هام رو میجویدم. مگه میشه؟ انقدر درد؟ انقدر سیاهی؟انقدر خشونت؟انقدر چرک؟انقدر لجن؟ انقدر کثافت؟ 15 43 °•zari•° 1404/5/26 چروکس کله غازی: داستانی درباره ی تنهایی، ته نشینی و موز متیوگری گوبلر 4.3 17 کم کم داشت ردپای کرونا پاک میشد که من وارد دبیرستان شدم و رفیقم "آیلین" رو بعد از سه سال دوری به دلیل اینکه مدرسه راهنمایی جداگانه ای بودیم و حتی شهر جداگانه(و البته اگر هم، هم مدرسهای بودیم به دلیل کرونا کلاسا مجازی بود) روز اول مهر دیدم.دیگه کم تر آدمی بود که ماسک میزد اما آیلین چرا. و این ماسک زدنش هم اینجوری نبود که یه لحظه بیاره پایین یا موقع غذا خوردن دربیاره .نه. اگر میخواست چیزی هم بخوره از زیر ماسک بود و همه ی معلما باهاش سرجنگ داشتن سر این موضوع.حتی یادمه دبیر ادبیاتمون برگشت بهش گفت عزیز جان اگه میخوای بینیت عمل کنی و بخاطر اینکه از ظاهر بینیت راضی نیستی،ماسک میزنی،باید بهت به عنوان بزرگتر بگم که یه چندسال صبر کن بعد انجامش بده چون ممکنه الان عجولانه تصمیم بگیری.(لازم به ذکره که بنظرم نه فقط بینیش،واقعا کل چهرش زیباست) و به جز خودش منم که دوستش بودم هم تعجب کردم از این حرف که ممکنه با یه ماسک زدن مداوم،ذهن دور و بریامون تا کجا بره. و آیلین در جواب گفت چون تو دوران کرونا همیشه ماسک زده،الان یه جورایی وسواس براش به وجود اومده و اگه ماسک نزنه احساس میکنه که ممکنه مریض بشه.اما من که میشناختمش میدونستم که این موضوع حقیقت داره اما همه ی ماجرا نیست.میدونستم که یکمی اعتماد به نفس پایینی داره(اصلا ادعا ندارم خودم اعتماد به نفسم بالاستا!نه اصلا) از اینکه چهرش در معرض دید باشه. گذشت و گذشت که در این باره چندباری باهاش صحبت کردیم و دبیر ریاضیمون "خانم رازقی عزیز" که نه فقط ریاضی بلکه بنظرم زندگی بهمون درس میداد هم باهاش صحبت کرد.(تنها کسی از عوامل اون مدرسه لعنتی که اخر امسال همش به این فکر بودم و هستم که چقد دلم براش تنگ میشه.برای صحبتاش،کتاب و فیلم معرفی کردناش،راهنمایی کردناش و...)تا رسید به روزی که بلاخره قبول کرد که اوکی، درسته حرفاتون و خودمم هم دیگه برام سخت شده که همیشه یه چیزی رو صورتم باشه و این حرفا اما الان که وسط ساله نمیخوام ماسک نزنم و همه توجه ها یه دفعه رو من فوکوس کنه .بهتره از سال یازدهم این کارمو ترک کنم و سورپرایز بشه یجورایی برای بقیه. سال تحصیلی تموم شد و بعد سه ماه دوباره سال تحصیلی جدید شروع شد و دارارارام! آیلین به قولش عمل کرده بود و با خودش کنار اومده بود و ماسک نزده بود.حتی برای منی که بلاخره رفیقش بودم و چهرشو دیده بودم تعجب برانگیز بود.و وقتی معلما چهرشو دیدن اینجوری بودن که تو که چهره زیبایی داری چرا این همه مدت پشت یه نقاب قایم کرده بودی و آیلین حرفی نزد اما از میمیک صورتش همون حسی رو دریافت کردم که چروکس کله غازی دریافت کرد. این کتابو برای کودکان(و یا حتی کودکانی که دیگه بزرگ شدن) بگیرید و بخونید تا اون ها هم بفهمن که فقط اون غیرعادی نیست. همه ی ما یه سری خصوصیات،رفتار،ویژگی و حالتی داریم که ممکنه از نظر خودمون غیرعادی بنظر بیاد اما از نظر عام نه:) 0 19 °•zari•° 1404/5/17 پری کشی: تاریخ عشق به روایت پریان شمال علیرضا حسن زاده 3.7 6 ایده کتاب و داستان ها و افسانه های پریان شمال رو خیلی دوست داشتم🥺خیلی.ولی خب کتاب نقصایی هم داشت.مثلا تکرار مکررات زیاد بود یا شخصیت پردازی خوب و کامل نیست و خب چون تعداد کرکترا زیاده بعضی اوقات گیج میشدم و یا یه سری سوالات که برام پیش اومده بود بی پاسخ موندن. در کل تجربه جدید و باحالی بود.ای کاش کسایی مثل آقای حسن زاده باشن که درباره پری های بقیه ی اقصی نقاط ایران بنویسن:) 0 13 °•zari•° 1404/4/19 خوشه چینی ها (داستان هایی از داس مرگ) نیل شوسترمن 4.5 11 خوشه چینیها چندین داستان کوتاه درباره دنیای قبل از نامیرایی و دنیای پسامیرایی،داستان هایی درباره ی شخصیت هایی که تو مجموعه هستن و یه جورایی مکمل اون ۳ جلدن و داستان شخصیت های ناشناخته که باز هم بنظرم اونا هم میتونستن ذهنیت بیشتر و بهتری به ما نسبت به جهان داس مرگ بدن. با داستان "سهمگین" اکوری پکوری شدم.مغزم با داستان "یک دقیقه مریخی" سوت کشید.داستان "قلب میرا" و "پرسا" برام جالب انگیزناک بودن.وای😭وای😭وای😭 سر داستان"بالا رفتن پرده تاریک" میخواستم از خوشحالی جیغ بکشم و گریه کنم🙏😭 داستان "هرگز با حیوانات کار نکن" تو ترجمه نیومده و خب من دوسش داشتم حالا نمیخوام اسپویل کنم ولی مگه میشه از اون شخصیت نام برده بشه و من اکلیلی نشم🥺😭🤝؟البته لازم به ذکره که بدون وجود اون شخص هم داستان هوشمندانهای بود😔🙏(الکی) 6 28 °•zari•° 1404/4/13 انجمن مرغ های عجیب و غریب کلی جونز 4.0 5 وای یادش بخیر.عاشقش بودم😭 ای کاش همیشه ابتدایی بودم😭😭😭😭😭 1 37 °•zari•° 1404/4/11 هفتاد و سومین نفر یاسین حجازی 4.5 34 در مورد مردی به نام طرماح بن عدی هست.کسی که در واپسین روزهای عمر اباعبدالله به حضور ایشان رسید و از ارباب اجازه میگیرد به نزد خانواده اش رود تا غذا به آنها برساند و سپس بازگردد.اما طرماح دیر رسید.وقتی که رسید، خبر شهادت امام حسین را میشنود. و حالا طرماح مانده است و یک کوه غم که بر دوشش سنگینی میکند ... اجرای صوتی رو خیلی دوست داشتم.با صدای شهاب حسینی، حامد بهداد و استاد بهروز رضوی بود✨ 0 29 °•zari•° 1404/3/23 meow 0.5 9 از روزی میترسم که همچین چیزی تو پیچ های کتابی اینستاگرام تبلیغ بشه🤝 26 71 °•zari•° 1404/3/14 پسری که کلمه جمع می کرد پیترهمیلتن رنلدز 4.2 16 چقدر قشنگ و زیبا بود.واقعا قشنگ و زیبا و پر مفهوم شاید جالب باشه.منم یه دورانی اطلاعات عمومی جمع می کردم🤭 0 19 °•zari•° 1404/3/14 مامورهای اعدام مارتین مک دونا 3.8 15 نمیدونم توقعم از مک دونا و خشونتش بالا رفته یا شایدم بقیه رو با مرد بالشی مقایسه میکنم یا چی اما دیگه نمایشنامه ها دیگه برام لذت بخش نیستن ☹️☹️☹️☹️ راستی!تو این کتاب اصلا کلمه"لعنتی" نبود. همینم سانسور شد یا مک دونا استفاده نکرده؟(مگه میشه🤭) 0 14 °•zari•° 1404/3/8 جاده ای به گذشته لوسی مود مونتگمری 4.1 13 کتاب شامل ۱۳ داستان از شخصیت های دور و نزدیک مجموعه آنه شرلیه.پس اگه میخواید بخونیدش اول باید مجموعه آنه رو بخونید تا بفهمید بعضی حرفارو و یا با خودتون بگه عه این همون فلانیه که. من قلم مونتگمری رو همیشه ستایش کردم و ستایش خواهم کرد و عاشق کتابای بلندی که نوشته هستم و حتی بین همین داستان کوتاها چندتا رو خیلی دوست داشتم و اکوری پکوری بودن،اما خب داستان کوتاها خیلی اون ژرفایی رو که داستان های بلند مونتگمری داره رو نداشت و یه کوچولو کمتر دوست داشتمشون. اها راستی!حضور آنی و گیلبرت هم خیلی پررنگ نیست☹️ پس بنظرم ۳/۵ستاره میتونه امتیاز درستی باشه😉 0 24 °•zari•° 1404/2/20 تاریخ معاصر ایران علی اکبر ولایتی 1.4 2 وای چه زجری پارسال سر این کتاب کشیدم😭 این همه بشین بخون،بعد برای نهایی بشی ۱۳. شانس آوردم معدل یازدهم مثبت شد😭😂🤝 18 44 °•zari•° 1404/2/4 مجلس ضربت زدن (نمایشنامه) بهرام بیضایی 4.3 10 چرا زودتر نیومدم سراغ بیضائی؟چرا؟ 0 21 °•zari•° 1404/1/7 The Rabbit Listened کوری دائرفلد 5.0 2 بنظرم ماهایی که ادعای بزرگی و عاقل بودن داریم،باید هرچند مدت،یکی دوتا کتاب کودک بخونیم تا یه سری چیزایی که باید بلد باشیم که نیستیم،یادمون باشه که نیست،بهمون یادآوری بشه و به خودمون بیایم🥺 0 26 °•zari•° 1404/1/5 سیرک شبانه ارین مورگنشترن 3.8 56 اولین کتاب۱۴۰۴🤩 0 33 °•zari•° 1403/12/23 Cicada شان تان 3.9 15 از ۱۰۰تا کتاب بزرگسال بیشتر مفهوم داشت🥺✨️ 4 19 °•zari•° 1403/12/9 سرگذشت تام جونز کودک سر راهی هنری فیلدینگ 4.1 9 کتاب همونطور که از اسمش پیداست،در مورد زندگی پرفراز و نشیب توماس جونزه. قصه از اونجا شروع میشه که آقای آلورتی،ارباب بزرگ و مهربون و پولدار سامرست شایر(همیشه اسم منطقه یادم میره الانم نمیدونم درست نوشتم یا نه)، موقع خواب نوزادی تو تختش پیدا میکنه و بعد از تحقیقات میفهمه که اون نوزاد ،یک بچه نامشروعه و تصمیم میگیره اون رو به فرزند خواندگی قبول بکنه و اون نوزاد کسی نیست جز همون تام خودمون. و در این موقع تمام تاکید میکنم تمام عالم و آدم به آقای آلورتی میگفتند که اسم خودش رو با سرپرستی گرفتن این بچه خراب نکنه و ممکنه که مردم فکر کنن این بچه نامشروعِ خود آقای آلورتی هست و... اما این ارباب مهربون و بزرگوار حرف هیچ کدوم رو قبول نمیکنه و تصمیم میگیره که تام کوچولوی ما رو بزرگ کنه. کم کم قد کشیدن تام تا جوانی با داستان هایی که با دیگر اعضای خانواده آقای آلورتی و غیره رخ میده رو میخونیم و چقدر این فرزند بدبخته که تمام اطرافیان آقای آلورتی همشون از تام خوششون نمیاد و سعی و تلاش خودشون رو میکنند که تام رو از چشمهای آقای آلورتی بندازن حالا ادامه کتاب رو که البته من همینقدر هم خیلی خوب توضیحش ندادم رو به خودتون واگذار میکنم که برید بخونید امیدوارم خوشتون بیاد😗 اول از همه باید بگم این کتاب رو فقط کسایی که با کلاسیک میتونن ارتباط بگیرن بخونن و اینکه توی تایم آزاد شروعش کنید نه مثل من تو دی ماه و وسط امتحانهای ترم که یه سری اوقات واقعا نمیدونستم چیکار کنم تا به همخوانی برسم یعنی یه جوری بود که یه دونه تو کله خودم میزدم یه دونه تو کله کتاب یه دونه هم تو سر درسهای مدرسه. البته نویسنده هم به نظرم خیلی تو این مسیر تاثیر داره مثلاً تو خیلی ذوق و شوق داری که ادامه داستان رو بدونی و بفهمی که چه اتفاقاتی دیگهای میافته اما این وسط نویسنده چیکار میکنه؟ الان بهتون میگم 👀دو سه فصل در مورد فلسفه هنر نمیدونم انسانهای خوب، انسانهای بد، انسانهای گناهکار، عاقبت رفتارهای انسان و هر چیزی که ممکنه تو خلال داستان اتفاق بیفته ،نویسنده اون اتفاق رو چنگ میزنه و فلسفشو میگه البته خیلی هم شیرین بودن اینا ولی خب چون وسط داستان یک دفعه همچین اتفاقاتی میافتاد یکم اعصاب خوردکن بود. وای وای🤩 یه چیزی که من واقعاً دوست داشتم و نویسنده رو سر این موضوع تحسین میکنم اینکه خواننده رو همراه خودش میکرد در طول داستان مثلاً بخوام براتون مثال بزنم اینکه یه نکتهای میگفت وسط داستان و میگفتش که حالا بعدها بهتون توضیح میدم که چه اتفاقی افتاده یا اینکه آخر هر فصل یا کتاب (کتاب از چندین جلد تشکیل شده مجموع تمام اینها شده کل کتاب) میگفت که حالا ادامه سرنوشت تو فصل بعد ادامه خواهیم داد😂و.. یک مورد دیگهای که من دوست داشتم اینکه هر فصل کوتاه بود و اون موضوعی که بالاتر گفتم یعنی اینکه به همه چی شاخ و برگ می داد و فلان، رو جبران کرد حالا میرسیم به شخصیتها: از اونجایی که یک کتاب قطوره پس باید انتظار داشته باشیم که شخصیتهای درون داستان زیاد باشند اما نترسین چون که نویسنده یه جوری شخصیت سازی میکنه که تو واقعاً اواسط داستان هنگ نمیکنی و میتونی شخصیتها رو از هم متمایز بدی و یادت بیاد که این شخصیتی که الان داره در موردش حرف میزنه کی بوده و باورتون نمیشه اینو بگم که در طول داستان ممکن نیست تک تک شخصیتها رو حداقل یک بار لعن و نفرین نکنی حتی آقای آلورتی رو،حتی خود تام( البته به جز سوفیا خانم رو ،که نمیگم کیه ها ها ها😈 ولی خب به نظرم میتونین بفهمین چه کسیه🚶🏼♀️) ولی در کل با تمام سختیها و خوبیهایی که این کتاب داشت من دوستش داشتم و به نظرم یه کتابیه که کلاسیک خونهامون خیلی بهش توجه نکردن و نکردیم و یه جورایی گمنامه بین ماها و اگه بهش فرصت بدیم میتونه اتفاقهای خوبی رو برامون رقم بزنه ممنون که تا اینجا همراهم بودی و ریویو رو خوندی🤭 4 27 °•zari•° 1403/12/5 همه، پسران من آرتور میلر 4.3 7 آقای کلر و دیور باهم قطعات هواپیما تولید می کردند. و یکسری از قطعات نقص فنی داشتند و باعث مرگ چندین نفر از انسان ها شد.کلر تونست خودش رو تبرئه کنه اما دیور زندانی شد. حالا پسر بزرگ کلر،لری،سه ساله که تو جنگ جهانی دوم مفقود شده. و برادر کوچک،کریس،تصمیم گرفته با نامزد لری،آنی،ازدواج کنه اما مادر خانواده هنوز مرگ لری رو باور نکرده... 0 17 °•zari•° 1403/11/24 لیلی و مجنون حکیم نظامی گنجه ای الیاس بن یوسف نظامی 4.4 3 هنر میدونین چیه؟ هنر یعنی حکیم نظامی گنجوی،از حکایتی که نه داستان خوبی داره و نه پیچ و تاب خاصی داره وهمش جنون و بدبختیه، همچین شاهکاری بوجود بیاره و تبدیل بشه به مشهورترین سروده از بین بقیه ی گنج های نظامی.و مارو با تشبیه و استعاره های زیباش به وجد بیاره 2 34 °•zari•° 1403/11/13 سباستین و ترول فردریک بکمن 4.0 18 یه کتاب کوچولو از بکمن قلب ها با موضوع افسردگی و ناامیدی🥺🫂 بکمن حتما خودش حداقل یه بار درون گودال افسردگی با کله افتاده.وگرنه مگه میشه یه نفر بدون اینکه این اتفاق رو تجربه نکرده،همینقدر ملموس بنویسه؟ ای کاش زود به زود بخونمش و به حرفای ترول گوش بدم:) 0 16 °•zari•° 1403/11/6 کشتی پهلو گرفته سیدمهدی شجاعی 4.6 129 جناب شجاعی شما چی هستید؟کی هستید؟چگونه هستید؟به کجا وصلید؟که با ۱۰۰صفحه،صدای ترک قلب و تکه تکه شدنش رو میشنویم و اشکهامون جاری میشه؟ که وقایعی رو که ۱۰۰ها بار از این و اون شنیدیم رو وقتی بازهم از زبان قلم شما میشنویم،تازگی و درد داره؟🥲 8 40