یادداشت‌های عارفه میرسجادی (16)

          این کتاب همین الان تموم شد درحالیکه اشک روی صورتم جاریه.
نقدها و نظرات راجع به این کتاب خیلی مثبته و همه تعریفش رو میکنن و غیر از این هم نیست، اما من بسیار درد کشیدم موقع خوندن این کتاب.

از اینکه امام علی علیه السلام چقدر از دست اطرافیانشون رنج کشیدند، چقدر حقشون گرفته شد، حقی که برای خودشون نمیخواستن و همه در راه خدمت و رضایت خدا بود.

طبیعیه از  غیر خودی بخوری، ولی خیلی دردناکه که خودی ها بخوان سرکوفتت کنن و این اتفاقیه که برای مولا علی علیه السلام افتاد. چقدر صبور بودن، چقدر صبور و باز هم با وجود این همه بدعهدی ها و خیانت ها، خیرخواه مردم بودن و میخواستن اونا رو به مسیر درست هدایت کنن. اواخر کتاب دیگه اشکام بی اختیار می‌ریخت. کاش منم لیاقت یارانشون رو داشته باشم.

از لحاظ فنی این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم. چه اونی که هیچی از زندگی امام علی علیه السلام نمیدونه و چه اونی که تا تهشو بلده. متن ها کاملا مستند و با منبع هستند. شاید با تغییر در کلمات بعضی گفته ها تکراری و کمی اینور و اونور باشه اما به شخصه برای من آزاردهنده نبود. روایت ها از زبان امام بسیار دلنشینه و جوریه که انگار نشستین پای صحبت با ایشون.

من با این کتاب زندگی کردم. گرچه جاهایی از نامردی و بی مروتی اطرافیان واقعا اعصابم خورد شده بود و در حیرت صبوری امام بودم، اما خوندنش برام شیرین بود. و به شما هم پیشنهاد میکنم که بخونید و بیشتر از قبل عاشق شخصیت این انسان وارسته بشین. 
        

          ساعت پنج صبحه که بعد دوشب بیدار موندن تمومش کردم.
این دومین کتاب جناییه که اخیرا خوندم.
تقریبا میتونم بگم معرفی اولیه از این کتاب همون چیزیه که شما رو از اصل موضوع و داستان گمراه می‌کنه.

 این به من نشون میده که نویسنده هیچ بهونه رندانه‌ای برای چیدن پازل ها کنار هم نداشته و حتی با هوش بالا و شهود قوی هم نمیشه پایانش رو حدس زد.

سیر داستان منطقی پیش میرفت. نه خیلی طولانی نه خیلی کوتاه. فضاسازی قوی و جذاب بود برای کسی که عاشق سبک گوتیکه.

شخصیت پردازی امیلیا خیلی ضعیف بود. شاید میشد بین فلش بک ها و املیا یه تفاوت های شاخصی تعیین می‌کرد تا خواننده یه حدسایی بزنه. 

همینطور که گفتم، نویسنده به خودش زحمت نداده ذهن جستجوگر و کارآگاه مانند خواننده رو حرفه ای و تمیز به چالش بکشه. انگار خسته بوده و همزمان حوصله ش سررفته و با خودش گفته خب بذار یه کتاب بنویسم. و این باعث شده شما 90 درصد کتاب رو بخونید و در یک آن بفهمید که عه، اصلا داستان چیز دیگه ایه. 

مثل این میمونه که نویسنده بهت دروغ گفته باشه یا میخواسته تورو سرکار بذاره و این اصلا چیزی نیست که توی کتاب معمایی منطقی باشه. هیچ سرنخی نبود. صرفا حدس و گمان هایی میزدی تا روابط رو پیدا کنی. 

اما در کل پیشنهاد نمیدم که نخونید،اینم یه کتاب و یه داستان با موضوع متفاوت و فضاسازی جذابی بود. نقطه عطف داستان این بود که اونقدری کشش داشت که بخواید ادامه بدید و ببینید قراره چی بشه. من سکانس آخر و نوشته ی سم رو خیلی دوست داشتم. دارک و قابل حدس :) 


        

          یک شب خوندم و تمام شد. نظرات خیلی انحراف معیار داره و این کاملا نشون میده شما با چه کتابی رو به رو هستید. یا به صفحه بیست نمی‌کشه یا بکوب میخونید.
با توجه به مارکتینگ قوی این کتاب، توقع منم رفت بالا. حداقل انتظار داشتم ترجمه قوی داشته باشه. اگر زبان اصلی  رو میخوندم مطمئنا برام کشش بیشتری داشت. تقریبا حرفایی میزنه که شما از معنای واقعی و اصطلاحی اون هیچ درک درستی نخواهید داشت.

فضای داستان زیبا بود، تینیجری و تابستونی و حس و حال خوبی داشت که اگر خودتون علاقه داشته باشید، همین باعث میشه ادامه ش بدید. چهارتا نوجوون و درگیری هاشون با آدم بزرگ ها و نوع نگاهشون به زندگی. کاملا درام و آروم و کمی عاشقانه.

دقیقا به علت ترجمه و ناپیوستگی بد متن، شما هیچ احتمالی نمی‌دید که چه اتفاقی افتاده و همه چیز به اون خوبی و خوشی نیست. روند فراموشی رو میتونست جوری بنویسه که چند تا سرنخ داشته باشی، نه که با خودت بگی چه ربطی داشت. نمیدونم این قسمتش مربوط به متن اصلیه یا ترجمه بد. 

اما همه این نفهمیدن ها، آخر داستان خوب بهتون میفهمونه که چه حقیقت تلخی پشت ظاهر داستانه. ممکنه باهاش گریه کنید، خیره بشید و در یک چالش درونی حساب کتاب کنید آیا ارزشش رو داشت بخونم یا نه؟

در کل برای یک بار خوندن و غرق شدن تو شخصیت ها و فضای داستان کاملا پیشنهاد میشه. فکر می‌کنم نویسنده بر ضد سبک زندگی اشرافی گری و پول، کلی پند و اندرز نهفته داشت، اما ترجمه بد خراب کرده همه رو. این باعث نشه که سمتش نرید، اما بدونید ارزش بالاتری از یک بار خوندن  نداره. حتی شاید نخواید تو کتابخونه تون داشته باشید. شاید هم بخواید البته :) 
        

          این کتاب اطلاعات خوبی درباره اینکه ریشه صهیونیست از کجا شکل گرفت به شما میده. اما قبلش پیشنهاد میکنم اطلاعات پایه ای داشته باشید. متن ترجمه اصلا استاندارد نبود و فهم از خوانش رو بسیار سخت می‌کرد. متن کتاب علمی و برگرفته از مقالات مختلف هست و همزمان نویسنده تحلیل خودش رو هم نوشته. دلچسب نیست اما آموزنده است.
        

          ‌ ‌ ‌ 
        

          ‌ ‌ ‌ 
        

          ‌ ‌‌ ‌ 
        

          ‌ ‌ ‌ 
        

          ‌ ‌ ‌ 
        

          ‌ ‌ ‌ 
        

          ‌  ‌ 
        

          ‌‌‌‌  
        

          کسی باید کامو بخونه که کمی پوچ گرایی و چپ گرفتن درش فعال باشه. 
        

          ترجیح می دادم ورژن کاملش رو بخونم تا اینکه هیچی از روند واقعی داستان نفهمم
        

          به عنوان کسی که از ژانر فانتزی فقط ارباب حلقه ها و هری پاتر و شش کلاغ و چند تا خورده بیشتر خوندم، میتونم بگم این کتاب رو میشه دوست داشت و تو فضاش غرق شد و وارد تخیلات شد. تقریبا هیچ منطق اعتباری پایداری تو این کتاب وجود نداره. اتفاق هایی میفته که چند صفحه بعد ضدش انجام میشه و تو نمیدونی چه قوانین و اصولی در این دنیای خیالی در جریانه. که خب برای یک کتاب تخیلی منطقیه. به عنوان یک فانتزی نخوان، خوشحالم که تونستم همون پنجاه صفحه اول، رمز نهفته در کتاب و پایانش رو حدس بزنم. با اینکه به نظرم نویسنده، خواننده رو با این نوشتار به خوبی قانع نکرد. اما در کل ساده و کمی کلیشه ای و شبیه به انیمه شهر اشباح :)
فکر میکنم ترجمه این نشر بهتر از نشر های دیگه باشه.
 در پایان پیشنهاد میکنم بخونید. برای زنگ تفریح ذهنی یک آدم واقع‌گرا خیلی هم خوبه.