یادداشت‌های زکیه پوربافرانی (19)

جای خالی سلوچ
          جای خالی سلوچ کتابیه 📖 که با خوندن هر صفحه اون سوهانی 😔 بر روح خواننده کشیده می‌شه رمانیه بیانگر درد ورنج انسانی.😢😢
جای خالی سلوچ روایت گر روستاییه 🏜کویری،خشک،بی نعمت و بی برکت با مردمانی فقیر،طماع،حریص و نامهربان..بر خلاف نام کتاب جای خالی سلوچ داستان سلوچ نیست.داستان خانواده اوست در غیاب او. قوی نگارش شده بود. که تمام لحظه ها رو می‌شد حس کرد.
رمان از جایی شروع میشه که سلوچ 🧔 بی خبر رفته و مِرگان(همسرش) و عباس، اَبراو، هاجر  رو تو روستای زمینج تنها گذاشته. تمام مردم روستای زمینج در فقر و نداری به سر میبرن و تنها دغدغه‌شون سیر کردن شکمشون هست. چطور مرگان در یک جامعه مردسالار شکم بچه هاشو سیر کنه؟ جامعه ای که هیچ ارزشی برای زن قائل نیستن؟ داستان جامعه ای رو نشون میده که زنانش همه وابسته به مردا هستن و با امر و نهی اونا زندگی میکنن. تجاوز، کودک همسری، اذیت و آزار جسمی و روحی و... تمام اینا مشکلاتیه که زنان باهاشون مواجه هستن و در آخر فقط باید 🤬🤬🤬 داد به نویسنده محترم که ته داستان رو ولش کرد رفت. بگو ۵۸۰ تا صفحه نوشتی دوتا دیگه مینوشتی اینا رو به سرانجام می‌رسوندی.
        

0

زن: فاطمه فاطمه است
هیچ مذهبی،
          هیچ مذهبی، تاریخی و ملتی چنین خانواده‌ای ندارد،《خانواده‌ای که در آن ،پدر،علی است و مادر،فاطمه و پسر،  حسین و دختر، زینب》. همگی در زیر یک سقف و در یک عصر و یک خانواده.

اکنون که فداکارترین مهاجران اسلام و جانبازترین انصار پیغمبر، نسل نخستین و پیشگامان ایمان، این چنین علی را به خاطر مصالح خویش کنار زنند و خانه نشین کنند، نسل فردا و سیاست فردا _ که در جو ایمان و تقوی و جهاد پرورش نیافته‌اند _ با فرزندانم چه خواهند کرد؟


خودخواهی چه سخت و بی‌رحم است، بخصوص اگر با مصلحت مسلح باشد و خود را با عقیده،  بتواند توجیه کند. آنگاه صحابی فداکار و معتقد را نیز به حق‌کشی وا می دارد،  حتی به کشتن حق علی. 


اگر حقوق انسانی و اسلامی زن را به زن دادید، او را بهترین عنصر ساخته اید تا بهترین قدرت مقاومت علیه این هجوم، خودش باشد. و اگر ندادید و محرومش گذاشتید، بهترین کمک را به این دعوت شوم ابلیسی کرده‌اید و خود نیز از این طریق او را رانده اید .

واقعا عالی بود کلام دکتر شریعتی.
بسیار بسیار خوشمان  آمد.

        

1

یک عاشقانه ی آرام
        داستان یک عاشقانه آرام روایتی است از قبل از انقلاب سال 57. شخصیت اصلی این رمان گیله مرد معلمی است که علاوه بر تدریس فعالیت های سیاسی زیادی انجام می دهد.او در یکی از سفرهای خود با دختر زیبایی به نام عسل ازدواج می کند و شروع عاشقانه آرام پس از این واقعه شکل می گیرد.

در طول داستان گیله مرد به دلیل فعالیت های سیاسی و انقلابی  ای که داشت تبعید می شود و این به عنوان یکی از تلخ ترین روزهای عاشقانه این زوج عاشق ناآرامی هایی را برای زندگی آن ها به وجود می آورد. اما جذابیت داستان در این قسمت است که عسل و گیله مرد در هیج قسمت از داستان و با وجود مشکلات فروانی که دارند دست از دوست داشتن هم بر نمی دارند و سعی می کنند عشق خود را هر روز به شکل های متفاوت تری به هم ابراز کنند. البته این پایان ماجرا نیست چرا که برای داشتن یک عاشقانه آرام باید ناآرامی های زیادی را تحمل کرد که نادر ابراهیمی توانسته با تصویر سازی های جذاب قلمش در 210 صفحه داستان عاشقانه عسل و گیله مرد را روایت کند.

برخی از مخاطبان بر این باورند که نادر ابراهیمی قسمتی از خودش را به داستان اضافه کرده است گیله مرد قصه همان آقای نویسنده است و همین مسئله موجب شده تا مخاطبان این کتاب را بیشتر دوست داشته باشند و ارتباط بهتری با شخصیت های داستان برقرار کنند.

📑 خلاصه ای از کتاب یک عاشقانه آرام

🖌🌱به قلم خانم رضوان آساره از دوستان عزیز همراه در مطالعه گروهی
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2