حنانه شو ...: داستان های از زبان اشیاء درباره پیامبر (ص)
حنانه شو ...: داستان های از زبان اشیاء درباره پیامبر (ص)
رقیه بابایی و 1 نفر دیگر
4.3
22 نفر |
10 یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
37
خواهم خواند
12
توضیحات
روزهای زندگی پیامبر(ص)، سرشار بود از اتفاقات بزرگ از کرامتهای اعجاب برانگیز و هدایتگر؛ آنقدر هر بار روایت آن روزها، درسی تازه را برای همه ما به ارمغان میآورد. اینبار اما رقیه بابایی در کتاب«حنانه شو» به شیوه داستان کوتاه حوادث تاریخی زمان رسول الله را با قلمی دلنشین مینگارد، جالب اینکه، راوی داستانهای او اشیائی هستند همچون بتهای کعبه، ماه، درختان و... در بخشی از این اثر که توسط نشر کتاب جمکران به کتابرسان آمدهاست میخوانیم: ((عدهای دیگر هم نزد پیامبر (ص) آمدهاند و میخواهند باران چنین سیلآسا نبارد. پیامبر (ص) دستهایش را بالا میآورد و میگوید: «خدایا! باران بر حوالی مدینه ببارد، نه بر مدینه»، آن گاه به ابرها اشاره میکند. ناگهان در بین ابرها شکافی ایجاد میشود و آنها چون سربازهایی فرمانبردار به اطراف مدینه میروند و خورشید بر آسمان آبی نقش میبندد. ابرها چون حلقهای بر دور شهر میبارند؛ ولی حتی یک قطره هم داخل شهر نمیریزد. مدینةالنبی در این آرامشِ بعد از طوفان، غرق فرح و شادمانی است. نگاه همه به ابرهای در اطراف آسمان است و بر زبانشان حمد و تکبیر؛ اما من نگاهم به رسول خدا (ص) است و دستهایی که از عشق، معجزه میکنند... .))