دوسش نداشتم جالب نبود یک ستاره رو بخاطر  اواخر داستان دادم  داشت جذاب میشد که تموم شد😂🤧
      

        .کتاب قلم زیبایی داشت هرچند که چند صفحه اول و شروع کتاب کمی گنگ بود و طول کشید تا درون داستان پرت شوم و ارتباط بگیرم، بخش زیادی از داستان در رنگین کمان می گذشت و گاهی کلافه می‌شدم و اما در رابطه با آخر کتاب توقع داشتم بحث آسا برام روشن شود اما انگار نویسنده در پایان  دادن کتاب عجله داشت و تکلیف آسا نامشخص کتاب تمام شد.
      

        کتاب بسیار  جذاب و گیرا بود، واقعیت های جامعه پهلوی رو به صورت داستان  آورده استاد ماکان هنرمند بزرگ، مرد آزاده و مبارز علیه استبداد که این روحیه را در  آثارش هم منعکس کرده  آثار وی بیشتر از مردم کوچه و بازار هست و نشان از ارتباط او با توده مردم دارد ماکان بارها تصویر آقا رجب نوکرش را می کشد اما تصمیم ندارد تصویر رجال را بر پرده بیاورد .. و اینک فرنگیس زنی عاشق هنر که علاقمند به استاد است بوسیله ناظم می خواهد پرده از رازهای تابلو چشم هایش  که توسط استاد کشیده شده  بر می‌دارد ‌و معمای چشم ها حل شود،قبلم فشرده شد با خوندن این کتاب و فداکاری بزرگ این زن  که هیچوقت استاد نفهمید بخش هایی از کتاب  بسیار زیبا و عمیق بود و جای تامل داشت و به جانم نشست ..
      

        خواندن وقایع تاریخی برای درک و تحلیل  شرایط الان نیازمنده این کتاب در رابطه تا تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام است بسیار جامع و خوب وقایع را به تصویر می کشد،ایستگاه خیابان روزولت با تسخیر سفارت آمریکا و کشف اسناد و پرونده های سازمان سیا ما را به مداخلات آمریکا آگاه می کند پس از تسخیر، تعدادی از کارکنان سفارت حدود ۴۴۴ روز به گروگان گرفته می‌شوند و از شروط در ازای آزادی آن ها استرداد شاه مجرم است اما..با مطالعه تاریخ باید عبرت بگیریم تا عبرت دیگران نشویم مطالعه این کتاب خوب را پیشنهاد می کنم..
      

        
داستان خوبی بود کشش داشت نثر  ساده و روان ،داستان درمورد رعنا  بود دختر یک تاجر شیرازی مادر او متوجه می شود پدر رعنا زن داشته و  سایر مشکلاتی که با زن اول پیش میاد و تحمل کم انسیه (مادر رعنا*) دست به دست هم می‌دهد تا  طلاق بگیرد و این وسط رعنا وسیله می‌شود برای گرفتن طلاق ،او سراسر کودکی و نوجواناییش مورد بی اعتنایی و بی مهری پدر و مادرش قرار می گیرد  مادرش ازدواج میکند و شوهرش با حضور رعنا در خانه مخالف است پیش مادر بزرگش میرود و به سختی مدرسه را شروع می کند و سختی های زیادی را پشت سر می‌گذارد چیزی که در داستان بسیار بُلد است با درک و فهم بودن رعنا و تلاش برای کم یا قطع کردن جدل ها است با وجود تمام زخم هایی که توسط مادر خودش و حتی بعدها توسط مادر شوهرش تجربه می کند صبر پیشه می کند و زندگیش را حفظ می کند و بهانه دست مادر شوهر نمی دهد دو قسمت از کتاب احساساتم را جریحه دار کرد و اشکم را در آورد وسطای کتاب و تقریبا اواخر کتاب ...کتاب رو به نوجوانان و جوانان پیشنهاد میکنم. 
#یاداشت
      

        دایی جان ناپلئون اولین کتابی که از پزشک زاد خوندم طنز معاصر  بود داستان در حوالی جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۱۸ رخ میده درمورد خانواده ای اشرافی که در عمارت هایی در باغی ساکن هستند دایی جان ناپلئون قصه که فکر میکنه زندگیش شباهت زیادی به ناپلئون بناپارت داره بنابراین توهم اینو داره که سردار هست و تو جنگ های کازرون و ممسنی کلی انگلیسی کشته و غارت کرده و توهم توطئه انگلیس‌ها رو داره از طرفی سعید راوی کتاب عاشق دختر داییش لیلی هست عشق پاکی که در اون فضای مسموم و پر از فساد اخلاقی رشد میکنه اما آلوده نمیشه..کتاب به موضوعاتی مثل فقر،چاپلوسی ،تضادطبقاتی و ... میپردازه برای نوجوان اصلا پیشنهاد نمیشه طنز آمیخته به شوخی های جنسی هست فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شده ..
      

        کتاب بسیار دوست‌داشتنی و پرمحتوا بود با قلم دلنشین میشائیل انده داستان درمورد دختری به اسم مومو  که در آمفی تئاتر مخروبه زندگی می کند، شنونده خوبی است و دوستان بسیاری دارد از جمله جیجی  تورلیدر و بپو جاروکش ، نینو و ..درگیر دزدهای زمانِ  انسانها و یا عالیجناب های خاکستری می شود موجوداتی خاکستری و سرد  که هستی و وجود خود را از زمان انسانها می گیرند آن را ذخیره و استفاده می کنند و  مومو قصه در پی این است تا دوستانش را از چنگال آن ها رها کند در قسمتی از کتاب با محاسبه  تایم کارهای روزمره یکی از کاراکترها  آدم را بفکر فرو می برد بفکر اینکه چطور در روزمرگی ها زمان هایمان راحت از دست می روند و ما حواسمان نیست  و راحت گذر می کنیم داستان واقعا جذاب است کشش دارد و نیز آموزنده است ..پیشنهاد می کنم این کتاب فانتزی جذاب نوجوان را مطالعه کنید.
      

        
پسرک پرسید:نصیحت دیگه ای هم داری؟
اسب گفت: اینکه بقیه چطور باهات رفتار می کنن نباید معیار ارزش تو باشه.
      

        بسیار ساده  اما عمیق..دوسش داشتم :)))

اژدهای کوچک پرسید: این درخت چه جوری هنوز سرپاست؟

پانداری بزرگ گفت:توی شرایط بهتر ریشه هاش عمیق شده ان.. حالا می تونه هر طوفانی رو پشت سر بذاره..
      

        کتاب خوبی بود روان و گیرا و مفید در رابطه با مهارت انتخاب همسر...خیلی زود پیش می‌رفت مطالب خوبی داشت  اگر شخصی هستید  خیلی برای ازدواج سخت میگیریید توصیه می کنم این کتاب رو بخونید..اطلاعات خوبی بهتون میده  ..
      

        یادمه اولین باری که نوجوان خوانی رو شروع کردم😂فقط برای این بود که تو دوره بعد از کودکیم ( متوسطه اول )کتابای کمی خوندم  و خب  ۴ تا کتاب نوجوان خونده باشم بتونم به بچه ها معرفی کنم ولی نمیدونستم اینقدر درگیر این کتابا میشم و میشه  از روتین های روز من در کنار بزرگسال خوانی:)))
کتاب خوبی بود درمورد دختر بچه ای که شاگرد بقالی بابابزرگش هست دختری شیطون اما با کلی ایده تجارت🤧😁 و...
      

        کتاب خوبی بود و قلم دلنشینی داشت .. بر اساس یک داستان واقعی از زار محمد تنگسیری ( اهل تنگستان در اطراف بوشهر*) که پس انداز چندین سال زحمتش توسط افراد مثلا معتمدِ شهر به بهونه سرمایه گذاری ازش گرفته و حق او را می خورند زار محمد تلاش زیادی می کند که قانونی پول خود را پس بگیرد اما به نتیجه ای نمیرسد  و در پی عدالت خواهی و حق پس گیری بر می آید کتاب جوری نگارش شده که دوست نداری آن را زمین بگذاری😌جالب توجه است که داستان این مرد (زارمحمد*)قبلا توسط پرویز  رسولی نوشته شده در ۱۰ یا ۱۲ صفحه خلاصه بوده که در آخر کتاب آمده..

وحالا او زار محمد نیست بلکه شیرمحمد است..
      

        کتابِ  نوجوان خوبی بود متن ساده و روانی داشت به تهاجم فرهنگی تاثیر فرهنگ  غرب و مدرنیته بر زندگی سنتی پرداخته  اینجا جامعه ما روستایی به نام اصیل آباد بود که روزی مردم شاد و خوشحال با هم زندگی می‌کردندو خبری از تجملات نبود مردم در آرامش بودند صبح زود از خواب بیدار می‌شدند و شب زودهنگام روستا خاموش میشد تا اینکه پیله ور با  شهر فرنگ توجه آن ها را جلب می کند با تصاویری از  فرهنگ شهری و تجملات و ..به آن ها نشان می دهد نیاز سازی می کند و به شهر برمیگردد با اسباب بازی ها و زیور آلات و سایر موارد ... برمی گردد و به این طریق کلی سود به جیب می زند و رفته رفته مغازه  اجاره و سپس قهوه خانه روستا از رونق می افتد و تعطیل می شود آن را میخرد و به مرور با تاثیر گذاری بر مردم  روستا را بدهکار خود و به تصرف در میاورد در این بین ملا و علی آقا که از باسوادان ده هستند و از زندگی شهری و خوبی ها و بدی های آن آگاهی دارند هدف پیله ور را هم می دانند این را به مردم و کدخدا ده گوشزد می کنند اما...
      

        عزاداران بَیَل کتاب خوبی بود متشکل از ۸ قصه متفاوت که شخصیت ها  ثابت هستند دوسش داشتم به جز یکی دو قصه  اول  که  ارتباط  کمی گرفتم باهاش و  پایان  هر فصل مبهم و باز بود اما رفته رفته برام جذاب تر شد قصه چهارم  عنوان گاو دارد و بر اساس قصه فیلم ساخته شده که مورد تحسین امام خمینی ره هم قراره گرفته  داستان در بَیَل اتفاق میفته یک روستای خیالی که مردم خرافه پرست و  و دچار فقر هستند در هر داستان در صورت مواجهه با یه چالش حتی گاهی ساده به دلیل جهل  و خرافی بودن بلا یا گرفتاری قلمدادمیشه ما در مکانی هستیم که  از مکانی که آموزش در اون داده بشه مثل مدرسه خبری نیست  رئالیسم جادویی در این اثر تا حدی دخیل هست سراسر قصه غم و ترس وجود دارد اسلام  نماد یه  ریش سفید و شخص عاقل  هست  که در صورت مواجهه با بحران با او مشورت و نظرش بر دیگران ارجحیت دارد درصورتی که کدخدا انگار هیچ کاره است😒 و...
      

        اولین کتابی بود که از بلقیس سلیمانی خوندم شروع کتاب خوب بود و قلندر قصه که عضو دون  پایه سازمان مجاهدین بود از ترسش در آغل گوسفندان مخفی شده بود ذهن خواننده رو کنجکاو می‌کرد برای ادامه ماجرا کلا کشش داشت داستان ولی روی یک خط زمانی پیش می‌رفت و شاید یه جایی خواننده خسته می‌شد اگه سبک  غیر خطی میبود شاید جالب تر میشد ...پایانش  خیلی قوی نبود یعنی میتونست بهتر باشه ...