یادداشتهای aida eslami (19)
7 روز پیش
3.5
17
رمانی غریب و نیازمند تحلیل و تفکر است. کتاب بر روایت داستانی متکی نیست، بلکه بر فلسفهی زندگی و مرگ و چرخهی بیپایان حیات تمرکز دارد. وقتی شروع به مطالعه کتاب کردم، منتظر یک شاهکار ادبی مانند آثار کلاسیک بودم؛ این انتظار موجب شد پس از مدتی علاقهام را به کتاب از دست بدهم. در حقیقت، ارزش این رمان نه در حوادث داستانی، بلکه در لایههای عمیق فلسفی که با استفاده از نمادهای طبیعی مطرح میشود، نهفته است. نویسنده برخلاف داستانهای کلاسیک و سنتی سعی میکند، چرخهی گذرا و تکرار شونده زندگی و مرگ را نشان دهد. نویسنده با استفاده از نمادهای طبیعی بیتفاوتی جهان هستی به انسان و سرنوشت او را به تصویر میکشد. او نشان میدهد که انسان تا چه اندازه در این جهان کوچک و تنهاست. طبیعت در رمان بخشی جداییناپذیر از روایت است و گاهی حتی نقش شخصیتی مستقل را ایفا میکند. رابطهی میان انسان و طبیعت در داستان، پیچیده و پر از تنش است و بیرحمی طبیعت نسبت به انسان را به خوبی به نمایش میگذارد. یکی از نقاط قوت رمان، استفاده از نمادهای ساده اما تأثیرگذار است. نویسنده با استفاده از عناصر طبیعی مانند آب، روشنایی، تاریکی، فصلها و ... حسی فلسفی و چندلایه در خواننده به وجود میآورد. او در عین حال شخصیتها را بسیار واقعی جلوه میدهد و خواننده را به خوبی با آنها همزاد پنداری میکند. فضای رمان تاریک، سرد و گاه سنگین است و ممکن است برای برخی خوانندگان ناخوشایند باشد. این تاریکی با پایان غیرمنتظره و تلخ کتاب به اوج خود میرسد و خواننده را با پرسشهای عمیق دربارهی معنای زندگی و مرگ تنها میگذارد. تصویر روی جلد کتاب، با نمایش دهکدهای در دل طبیعت و انسانهایی بدون چهره، بهخوبی فضای کلی اثر را منعکس میکند و خواننده میتواند فضای داستان را مجسم کند. این کتاب برخلاف تبلیغات، برای همهی خوانندگان مناسب نیست. لذت بردن از آن نیازمند صبر، علاقه به ادبیات فلسفی و آشنایی با تحلیل نمادهاست. اگر با نمادها آشنایی ندارید پس از مطالعه بخشی از کتاب با استفاده از اینترنت یا هوش مصنوعی نمادهای موجود در داستان را تحلیل کنید زیرا درک و لذت بردن از کتاب نیازمند فهمیدن نمادها است. این کتاب اثری ساده، روان و مناسب سرگرمی نیست؛ پیچیده است و نیاز به تفکر دارد؛ برای فهمیدن آن باید نمادهای موجود در آن را تحلیل کرد. به صورت کلی روایت کتاب در چرخهی بیانتهای زندگی و مرگ، تنهایی انسان در این چرخه و بیتوجهی و بیرحمی طبیعت نسبت به سرنوشت انسان خلاصه میشود.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
23
1403/9/18
3.5
11
کتابی با فضای تلخ و غریب. شخصیت اصلی داستان فردی روانپریش هست و داستان از زبان او توصیف میشود. در این رمان میتوان دید که چهطور شخصیت یک فرد به نابودی و زوال کشیده میشود و فضا و خانواده چقدر در این امر تأثیر دارند. اولین کتابی بود که از این نویسنده میخواندم و قلم و روایت پردازی و شخصیت پردازی نویسنده قابل تحسین بود. با وجود این که داستان تلخی بود از خواندنش لذت بردم. ارزش وقت گذاشتن داشت.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
2
1403/9/18
داستان هابیت رو میشود جزو داستاهای عیاری به حساب آورد. قهرمان داستان با شنیدن وصف گنج عاشق آن میشود و به ماجرایی دعوت میشود، قهرمان در طول سفر با عجایب و شگفتیها رو به رو میشود، خطرات بسیاری را پشت سر میگذارد و در آخر با گنج خود به خانه بازمیگردد. همهی اینها عناصر داستانهای عیاری است. لحن و قلم نویسنده بسیار روان، خوش خوان و البته گیرا هست تا آنجا که خواننده خردسال و بزرگسال هر دو میتوانند کتاب را مطالعه کنند و از آن لذت ببرند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
0